سایت خبری پرسون ـ موسسه تبیان وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی چند روز گذشته با حضور محمد باقر قالیباف؛ رییس مجلس شورای اسلامی پلتفرمی را افتتاح کرد که مخصوص همسریابی و ازدواج آسان است، در این پلتفرم افراد با استفاده از بستر وب میتوانند همسر دائمی و موقت خود را انتخاب کنند.
موضوع خانواده بهعنوان یکی از سیاستهای اصلی کشور مدتی است در دستور کار نهادهای دست اندرکار قرار گرفته است.
افزایش آمار طلاق، بالارفتن سن ازدواج، شیوع پدیده ای به نام ازدواج سفید در میان جوانان، کاهش قابل توجه موالید، سست شدن بنیان خانواده و دهها مشکل ریز و درشت دیگر سبب شده تا هر دستگاهی به خود اجازه دهد راهکارهای مختلف و البته عجیب و به دور از فرهنگ ایرانی را برای حل معضلات نهاد خانواده ارائه دهد.
یکی وام ازدواج را افزایش میدهد، دیگری برای فرزندآوری جایزه تعیین میکند، فلان نهاد دستور میدهد در روزهای خاصی واقعه طلاق در دفترخانه ها ثبت نشود، مداحان هم از قافله عقب نمانده و سینه زنان میخواهند خانواده ها را مجاب کنند تا فرزندان بیشتری را به دنیا آورند.
واقعیت این است نهاد خانواده در جامعه امروز ایران بحرانیترین شرایط ممکن را داراست و با گذری بر دادگاههای خانواده بسیاری از واقعیت های موجود را هویدا میکند.
حجم بالای پروندههای مطروحه تنها گوشه کوچکی از کوه یخی است که از اقیانوس متلاطم خانواده ایرانی سر برآورده است. این تلاطم نیازمند تاملی عمیق و همه جانبه است و با طرحهای آبکی و مضحک این نهادها هم حل نخواهد شد.
در فرهنگ اصیل ایرانی، خانواده با مفاهیمی همچون لزوم حفظ کرامت انسان، ضرورت وفای به عهد، خردورزی، محبت پیشگی و عقل گرایی تعریف میگردد.
در فرهنگ ایرانی و در تشکیل خانواده، عقلانیت در جایگاه برتری قرار داشته و عنصر محبت در معنا بخشی به روابط انسانها خصوصا زن و مرد از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فرهنگ ایرانی رویکردی بنیادی به روابط زن و مرد داشته و کشش و جاذبه انسان به جنس مخالف را امری فطری قلمداد میکند.
فرهنگ ایرانی پایداری خانواده را در تناظر عشق و عقل و حاکمیت اخلاق تفسیر کرده و ترکیب این چند عنصر را در کنار هم رمز بقا و جاودانگی نهاد خانواده میداند.
اگر نهاد خانواده در جامعه امروز ایران اسیر تند باد آسیبهاست باید وضعیت عناصر مقوم این نهاد را مورد بررسی قرار داد. باید دید عقلگرایی و ترویج عقلانیت چه جایگاهی در ساختار اموزش کشور دارد؟ آیا کودکان و نوباوگان این سرزمین در ساختار آموزشی مملکت درس محبت و عاطفهگری را فرا میگیرند یا هر روزه در مدارس پادگانی کشور اجبارا خشونت و نفرت را فریاد میزنند؟ در حالی که گرایش به جنس مخالف خوانشی فطری و غریزی است و در روابط این دو، احساس و عاطفه و محبت شکل گرفته و پرورش می یابد چرا باید با تفکیک های جنسیتی، نسل آینده ساز کشور را از این عناصر حیات بخش محروم کرد؟
مشکلات نهاد خانواده عمیقتر از آن است که بتوان آن را با طرحهای بچهگانهای مثل تخصیص وام و پاداش برای زاییدن فرزند مرتفع کرد. حل مشکلات نهاد خانواده سیاست گذارانی متفکر، دوراندیش و همه جانبهنگر را میطلبد که بتوانند با اصلاح ساختارهای آموزشی عناصر حیات بخش در روابط آدمها را به نسل جدید کشور بیاموزند و آنان را برای زندگی بهتر پرورش دهند.
گزارش: اردشیر محمدی