پرسون- امروزه با رشد روز افزون پیام رسان های مختلف و سرعت انتقال اطلاعات از این طریق کمتر کسی برای خرید روزنامه هزینه می کند.
برخی دلیل عدم اقبال مردم به روزنامه را از بین رفتن فرهنگ روزنامه‌خوانی می دانند و برخی از اساتید مشکل اصلی را خود روزنامه‌ها بر می شمارند. چرا که معتقدند کیفیت مطالب روزنامه‌ها کاهش یافته و بعضی نیز انتشار تاخیری اخبار روزهای گذشته را انصراف مردم از خرید روزنامه و هفته نامه ها و ماه نامه ها می دانند و با سوال از خود مردم، دلیل اصلی را مطالب، عکس ها و تیترهای شبیه به هم و تکراری می دانند.
جمعی از فرهیختگان و تحصیلکرده ها مشکل را در عدم پیگیری مطالبات و دغدغه‌های مردم توسط روزنامه‌ها عنوان می کنند و اعتقاد دارند روزنامه ها تبدیل به صفحاتی برای تعریف و تمجید از عملکرد نهادهای مختلف و مدیران شده؛ طبیعی است روزنامه حمایت مردمی نداشته باشد.
از طرفی انگار بیشتر روزنامه‌ها مواجب بگیر دولت‌ها یا سازمان‌ها شده اند و به جای رسالت خود در جلب رضایت مردم و صداقت گویی، به جلب رضایت مسئولین روی آورده اند. لذا روزنامه را دیگر صدای مردم نمی دانند.
لازم بذکر است، افزایش قیمت کاغذ در چند سال گذشته موجب افزایش قیمت روزنامه ها شد و اگر روزنامه ای یا هفته نامه ای و ماهنامه ای قیمت خود را تغییر ندادند، حداقل صفحات خود را کمتر کرده‌اند.
وجود رسانه‌های دیجیتال، رقیب سرسختی برای اخبار روی کاغذ و اطلاع رسانی هم از همین طریق راحت تر و سریع تر است. روزنامه‌های الکترونیک یا دیجیتال جایگزین روزنامه‌های مکتوب شده و امروزه تولد یک رسانه الکترونیک دیگر امر غریب و دور از ذهنی نیست، لذا به نظر می‌رسد که ماهیت کاغذی روزنامه خیلی موضوعیتی نداشته باشد.
حال به دلایل فوق و یا هر دلیل دیگر استقبال مردم از روزنامه ها ومشابهات آن بسیار اندک شده است.
از طرفی هم با افزایش قابل توجه قیمت کاغذ در بازار آزاد، دولت تلاش کرد تمهیدات حمایتی خود از مطبوعات را با تخصیص ارز 4200 تومانی و تزریق کاغذ به آنها اجرایی کند و به این ترتیب بخش قابل توجهی از ناشران، روزنامه‌ها و مجلات، سهمیه حمایتی خود از کاغذ را دریافت کردند.
در ابتدا این سیاست حمایتی توانست بخشی از مشکلات ناشران را حل کند اما آنچه در عملکرد بهینه این سیاست ابهام به وجود آورد، عملکرد مطبوعات بود. چراکه تیراژ نشریات پایین آمد و با عدم اقبال مردم هم نشریات و مجلات، مهر برگشتی و باطله خوردند و به این ترتیب در کنار هزینه بالای جمع‌آوری دوباره آنها، باطله سازی به چه درد می خورد؟ اینجاست که پی می بریم بازاری پر رونق برای کاغذ باطله هست که بعضی نشریات هم شاید بدشان نمی آید در کنار دلالان ورق های باطله چراغ خاموش، سودی ببرند.
با پی گیری این مطالب می بینیم که ارز 4200 تومانی عملا فسادی ایجاد کرده که سود بسیار کلانی برای دلالان و... دارد و از آن طرف هم فشار بی جایی به کشور وارد شده و فقط باطله سازی رونق گرفته است. با در نظر گرفتن همه موارد فوق بهتر است روزنامه‌ها و نشریات راهی برای تغییر وضعیت موجود پیدا کنند و به سمت روزنامه دیجیتالی بروند و دولت هم از اختصاص ارز 4200 تومانی به مطبوعات دست بردارد تا این فساد باطله سازی از کشور رخت بر بندد.
از طرفی در مورد کاغذ های باطله و تاثیر آن در زندگی روزمره و بازار کشور، پیشنهاد بازیافت ورق های باطله را با فن آوری روز دارم تا با بازیافت هر تن کاغذ باطله از قطع ۱۷ اصله درخت جنگلی جلوگیری شود و اشتغالزای مناسبی صورت گیرد.
نویسنده: محسن بازرگان کارشناس ارشد معماری
