به گزارش سایت خبری پرسون، شما خسته شده اید، و صبر شما رو به اتمام است و پس از درخواست برای ۶۰۰ امین بار برای اینکه بشقابشان را تمیز کنند و یاوسایلشان را جمع کنند، به آن بی توجه هستند؛ و اینجاست که ممکن است به طور ناخواسته چیزهایی را که در دوران کودکی خود شنیده اید تکرار کنید که والدینتان (و شاید حتی شما) متوجه نشده اید که آسیب عاطفی داشته است. مطالب روانشناسی سایت ما را از دست ندهید.
ما والدین تلاش خود را میکنیم، اما گاهی اوقات (بسیاری از اوقات) کم میآوریم! به همین دلیل دانستن برخی از عبارات بالقوه آسیب رسان که اغلب از تأثیر آنها بی خبریم، میتواند مفید باشد.
۱. این مسئله خیلی مهمی نیست
بچهها اغلب به خاطر چیزهایی که واقعا احمقانه به نظر میرسند، گریه میکنند و این گریههای بی دلیل بچهها برای والدین، غیر قابل تحمل است! ایمی مک کید، مربی والدین میگوید: "این مشکلات کوچک - و احساسی که برای آنها به وجود میآید - در واقع برای کودکان ما بسیار بزرگ است. " "هنگامی که پاسخهای احساسی آنها در برابر چالشها را تخفیف میدهیم، درواقع به آنها میگوییم" احساس شما مهم نیست "یا" ترسیدن یا ناامیدی، احمقانه است. "
در عوض، این کار را امتحان کنید:
لحظهای وقت بگذارید و سعی کنید مسائل را از دیدگاه آنها درک کنید. سپس بگویید: "به نظر میرسه که تو واقعاً ترسیدی یا ناامید شدی. باید در موردش صحبت کنیم و بفهمیم چه کار باید بکنیم؟ " در نهایت، شما به آنها کمک میکنید که احساسات خود را (بخشی مهم در توسعه هوش هیجانی) برچسب گذاری کنند و متوجه شوند که شما برای آنها آنجا هستید.
۲. "تو هیچوقت" یا "تو همیشه باید فلان کار رو بکنی. "
گفتن اینکه کودک شما "همیشه" یا "هرگز" کاری را انجام بدهد یا ندهد، درست نیست. (به همین دلیل مشاوران ازدواج به زوجها توصیه میکنند که از گفتن کلمه "هرگز" به شریک زندگی خود به طور کامل خودداری کنند.)
در عوض، این راه را امتحان کنید:
به خود یادآوری کنید که باید بفهمید "چرا کودک شما در یک زمان خاص رفتار خاصی انجام میدهد؟ " مک من میگوید: نزدیک شدن فیزیکی به فرزندتان در آن لحظه بسیار کمک کننده است، به طوری که دیگر از یک سر خانه برسر فرزندتان فریاد نکشید، در کنار آنها باشید و مطمئن شوید که عامل دیگری کودک شما را پریشان نمیکند.
۳. "وقتی این کار رو میکنی منو ناراحت میکنی. "
مطمئناً، وقتی کودکتان گوش نمیکند، شما ناراحت خواهید شد، اما مهم است که بدون اینکه احساساتی شوید، مرزها را تعیین کنید (و آنها را نگه دارید). این احساسات از آن شما است، نه آنها. بعلاوه، با این جمله منفی به طور بالقوه قدرت منفی زیادی به آنها میدهید.
مک کید گفت: "وقتی بچهها احساس میکنند که آنها هستند که تصمیم میگیرند شما را خوشحال، ناراحت یا عصبانی کنند، ممکن است با خوشحالی از این موقعیت سوء استفاده کنند. " "و حتی وقتی بزرگ میشوند، این طرز فکر میتواند به روابط آینده آنها آسیب برساند و به آنها یاد میدهد با اذیت کردن دیگران به آنچه میخواهند برسند. "
در عوض، اینکار را امتحان کنید:
هر محدودیتی را که باید تعیین کنید؛ مثلاً "پریدن روی مبل درست نیست" سپس حق انتخاب به آنها بدهید، مانند: "دوست داری اینجا بی سر و صدا بازی کنی یا به بیرون بری؟ "
مک مان افزود: "این کار فرصتی به شما میدهد که به آنها بیاموزید چه کارهایی باید انجام دهند و چه کاری میتوانند انجام دهند.
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان