به گزارش سایت خبری پرسون، محمدتقی فاضلمیبدی نوشت: افرادی که نه طرفدار اصولگرای جبهه پایداری و نه اصلاحطلب افراطی و در این میانه مثلا میخواستند به علیلاریجانی رای دهند که جمعیت کمی هم نبودند یا آن عده که میخواستند به احمدینژاد یا جهانگیری رای دهند و حالا در جمعیت مشارکتکنندگان قابل رویت نیستند. درحقیقت کثیری از مردم احساس میکنند به کسانی که میخواستند رای دهند الان در صحنه نیستند. دوم، سخنگوی شورای نگهبان در سخنانی به اینکه مشارکت حداقلی زیانی به مشروعیت وارد نمیکند، اشاره کرد.
سوم، حرکتی است که شروع شده و به کمرنگ شدن جمهوریت و آرای مردم بهطور تدریج بینجامد . تشکیل شورای حق و عدل و عدهای که از بالا بنشینند و تصمیم بگیرند و شاید آبرومندترین روش، پارلمانی را در پیش بگیرند.و نکته چهارم برای اولینبار دوره است که اصلاحطلبان رسما اعلام میکنند ما کاندیدا نداریم. اصلاحطلبان که متشکل از احزاب زیادی هستند رویکرد و نگاهی که به مسائل کشور دارند با اصولگراها متفاوت است لذا از میان کاندیداهای موجود هیچکس را کاندیدای خود نیافتند و البته انتخابات را تحریم هم نکردند تا هرکس به هر کاندیدایی میخواهد رای دهد. این درحالی است که در هیچ یک از انتخاباتهای گذشته با موارد کنونی که تاثیرگذار است، مواجه نبودیم.
و از همه بدتر سرخوردگیها و مشکلات اقتصادی که مردم در دولت دوم روحانی داشتند وهمه هم بر سر آقای روحانی خراب شد و حملات ناجوانمردانهای به دولت را در مناظرهها به دنبال داشت. مناظراتی که مردم را بیشتر دلزده کرد و نشان داد کاندیداها طرحی برای اداره کشور یا نسخهای که بتواند دردها را درمان کند، نداشتند. همه پزشکی بودند که فقط درد بیمار را گفتند اما راه درمان نداشتند. حمله به دولت درحالی صورت میگیرد که در مواردی به خاطر پارهای از عملکردها موافق دولت نیستم ولی گرانیها و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهاست کمااینکه قبل از تحریمها تورم کاهشی و رشد اقتصادی رو به رشد بود اما ترامپ با خروج از برجام و اعمال تحریمها مشکلاتی را پدید آورد ودر این میان برخی اصولگرایان که دنبال فرصت میگشتند تا دولت روحانی را شکننده و ناموفق جلوه دهند با سوژه گرانیها دست به کار شدند.
مردم هم که گرانی را در بازار لمس میکنند و دنبال ریشه و عامل آن نیستند و آن را از چشم دولت و عملکردش میبینند و رای خود را ازهرکس که بخواهد دنبالهرو این دولت باشد، دریغ میکنند. فرصت خوبی که نصیب پارهای از کاندیداهای اصولگرا شد تا از فقدان عدالت اقتصادی دم بزنند بیآنکه اشارهای به منشا مشکلات و گرانیها کنند. به تحریمها وعامل بازگشت تورم اشاره نکردند که ترامپ یکی از آنهاست و در داخل هم عدهای زمینهساز وعلیه برجام بودند. انتشار فایل صوتی ظریف هم سوژهای بود تا دولت را هرچه بیشتر با برجام و سیاست خارجیاش بشکنند و مردم مایوس شوند و دیگر به کاندیدای اصلاحطلب رای ندهند.
سخنانی خلاف اخلاق و واقع از زبان مدعیانی که هیچکدام صادقانه برخورد نکردند، جاری شد و کاندیداهایی که یا واقعیت کشور را بلد نبودند یا اینکه نخواستند بگویند اشارهای به سیاست منطقهای و خارجی و مذاکرات نکردند. سوالی مبنی بر اینکه طرحی برای نجات از مشکلات و فشارهایی که بعضا از سوی همسایگان در منطقه تا دورترین کشورها اعمال میشود، دارید، مطرح نشد و سوالات آبکی صداوسیما که با پاسخهای نامربوط و حملات پی در پی کاندیداها همراه بود نشان داد انتخابات و کاندیداها و مناظرات این دوره هیجکدام بر پایه اخلاق نیست و درصدی از جامعه که مردد هستند و نمیدانند باید به کدام یک رای دهند تا در آینده مشکلات کمتر شود را اقناع نکرد.
سوال مهمی که مطرح است اینکه اگر به نامزد اصلحی در میان کاندیداها رای دهیم و روانه پاستور شود چقدر اختیار دارد که بتواند مشکلات را حل کند؟ میدانیم منشا مشکلات اقتصادی کشور در سیاست خارجی است و تا رویکرد ما در دنیا حل نشود و مسئله هستهای به سرانجام نرسد و به اف ای تی اف نپیوندیم که هیچ یک هم دست دولت نیست، انتظار اقدامی که منجر به نتیجه جامع شود از سوی دولت بیهوده است. وعده یارانه 450 هزار تومانی به هر نفر چگونه و از کجا محقق میشود و منبع ساخت مسکن کجاست؟ وقتی عمده درآمد مملکت به فروش نفت وابسته است و تحریم نیزهستیم، وقتی مملکت دچار رکود است وکارخانجات رونق ندارند مالیات از کجا کسب میشود تا به مصرف برسد؟ درمجموع هیچکدام نخواستند یا نتوانستند یا اجازه نداشتند به ریشه مشکلات اشاره کنند و راهحل خود برای مشکلات را ارائه دهند تا بازار رونق گیرد و سفره مردم پرشود. در این میان شائبهای توسط برخی مطرح میشود که بگذاریم این دوره اصولگراها سکان اجرائی کشور را در دست بگیرند شاید مشکلات حل شود که البته منطقی و قابل قبول نیست.
عمده مشکلات کشور، اقتصادی و مربوط به رویکرد کلانی است که به سیاست خارجی داریم. رویکردی که دست دولت نیست وبنا به گفته مقام رهبری، وزیر خارجه مجری دستورات بالادستی است. بنابراین در یک صورت مشکلات حل میشود که سیاستهای بالادستی عوض شود و با دنیا مذاکره کنیم تا تحریمها رفع شود. اما سوال این است که اگر میتوانستید این کار را بکنید چرا در دولت روحانی نکردید واینقدر علیه برجام بودید؟ داشتن نگاه ابزاری به این سیاستها برای اینکه خودمان به قدرت برسیم، کمال بیاخلاقی است.
مردم را در تحریم، تنگنا و گرسنگی نگه داریم تا اگر توفیقی هم هست به پای دولت روحانی تمام نشود و ما بیاییم مشکلات را حل کنیم، نهایت ظلم است. هر روزی که بر این کشور میگذرد و بتوانیم تحریم را رفع کنیم و نکنیم، خسارات و فشارهای روحی و روانی برخانوادهها وارد میشود و کارخانههای بیشتری به عقبگرد میروند و خسرانهای بزرگی وارد میشود. لذا اگر قرار است سیاستهای کلان را عوض کنند، چرا تاکنون نکردند؟ وقتی وزارت خارجه مجری است، مجلس و شورای نگهبان هم ناظراست و نظارت میکرد.
هرچند اگر سیاست کلان را عوض کنند، هر کاری به نفع کشور انجام شود، هرچه زودتر انجام شود، دیر نیست اما باید پاسخ دهند که چرا در این چند سال دست روی دست گذاشتند. اینکه به دنیا باج و بهای بیشتری دهید که بتوانید چهار سال در قدرت بمانید از عدالت دور است و اگر بخواهند با همین دست فرمان جلو بروند، چشماندازی نیست. در این مملکت تا تحریمها برداشته نشود، تا نفت فروش نرود، تا جذب سرمایه خارجی نشود تا شکاف بین دولت و ملت و بیاعتمادی از بین نرود، اوضاع بسامان نمیشود. مگر اینکه یکسری سرمایههای اندوخته نقدی در کشور باشد و برخی بنگاههای مالی که تا بهحال خارج از دولت کار میکردند و مالیات نمیدادند به میدان بیایند، ارزپاشی کنند تا کمکم اصولگراها جا بیفتند. امری که یقینا خلاف اخلاق است و اگر پول مملکت در اختیارشان است، چرا احتکار کردند و وارد بازار نکردند؟ اگر بخواهند مشکلات را حل کنند که بسیار هم کار خوبی میکنند ولی باید برای کارهای خلاف اخلاقی که تاکنون داشتند، توجیهی هم داشته باشند.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: آرمان ملی