سایت خبری پرسون ـ رژیمصهیونیستی در طول 73 سال عمر خود همواره با اتکا به ارتشش موفق شده به حیات ادامه دهد. تا زمانی که رژیمصهیونیستی توانسته امنیت شهروندانش را تامین کند، اوضاعش خوب بوده اما هرگاه در این زمینه ناکام مانده شاهد تزلزل بوده است.
جامعه رژیمصهیونیستی بهلحاظ فرآیند ملتسازی شاهد ایجاد یک ملت اصیل نبوده است. آنها مهاجران را از سراسر جهان جمع کرده و یک جامعه ناهمگن چند قومی ایجاد کردهاند. آن چیزی که باعث وحدت در داخل رژیم شده، امنیت بود.
این امنیت همچنین توانسته بود رفاهی نسبی برای صهیونیستها فرآهم آورد، اما زمانی که امنیت رژیمصهیونیستی دچار خلل شده و ارتش نمیتواند مانع از شلیک راکتها شود، این وحدت دچار تزلزل میشود. گنبدآهنین نمیتواند راکتها را بهطور کامل رهگیری کند. بسیاری از این راکتها به شهرهای صهیونیستنشین اصابت کردهاند که آسیبها و تلفات بسیاری به همراه داشته است.
صهیونیستها از خود سوال میکنند هنگامی که ما پاسپورتهای کشورهایی مانند آلمان، روسیه و لهستان را داریم، به چه دلیل باید در فلسطین اشغالی زندگی کنیم؟ چرا ارتش نمیتواند برای ما رفاه و امنیت بیاورد؟ این مساله قطعا مهاجرت معکوس را در پی خواهد داشت.
ضعف دیگر، غیرفعال شدن فرودگاههای غیرنظامی رژیمصهیونیستی بود که در جریان آن فرودگاه بنگورین در تلآویو و حتی فرودگاه رامون در شهر ایلات تعطیل شدند. بخشهای صهیونیستنشین شهر قدس راکتباران شد. بندر اسدود که 60 درصد از واردات رژیم از آنجا صورت میگیرد، راکت باران شد. ارزش پول رژیمصهیونیستی 14 درصد سقوط کرد و نشان داده شد که این رژیم بسیار آسیبپذیر است.
در نگاه تصمیمگیران، رسانهها و مردم رژیمصهیونیستی این نکته حک شد که وقتی ارتش این رژیم نمیتواند شلیک راکت را در غزه 360 کیلومترمربعی متوقف کرده و بهصورت زمینی به آن حمله کند، چگونه خواهد توانست دربرابر تهدیدات موجود در سوریه و لبنان، امنیت ایجاد کند. این سوال در ذهن صهیونیستها شکل گرفته است.
موضوع دیگر بلوفهایی است که نتانیاهو میزد و درباره حمله نظامی به ایران صحبت میکرد. دیگر مقابله با ایران اصلا از دایره ذهن صهیونیستها خارج شده است. وقتی تلآویو نمیتواند در غزه کاری از پیش ببرد پس با نیروهای مقاوت در سوریه و لبنان چه خواهد کرد! ضعفهای راهبردی رژیمصهیونیستی و ناتوانی ارتش آن آشکار شده است.
در جریان جنگ، ناتوانی سیاستمداران صهیونیست برای کنترل اوضاع مشخص شد و فلسطینیهای ساکن در اراضی 1948 نیز انگیزه پیدا کرده و برای نخستینبار به خیابانها آمده و با شهروندان صهیونیست درگیر شدند. رژیمصهیونیستی در درگیری اخیر با بحرانی چندبعدی روبهرو شد.
تلآویو با وجود بحران کرونا، تبعات آن و بنبست سیاسی که از پیش موجود بودند، باید از این به بعد علاوهبر آنها با معضل امنیتی نیز دستوپنجه نرم کند.
مهاجرت معکوس پس از جنگ اخیر، باز شدت خواهد گرفت. مهاجرت معکوس به این معناست که دیگر این مکان منطقه مناسبی برای زندگی نیست. این مساله پاشنهآشیل رژیمصهیونیستی است، زیرا آنها با وعده امنیت، یهودیها را به سرزمینهای اشغالی آورده بودند و اگر این امنیت نباشد این رژیم از هستی ساقط میشود.
مهاجرت معکوس که از جنگ 33روزه آغاز شد از این پس شدت خواهد گرفت، زیرا کوچکترین تهدید علیه رژیمصهیونیستی توانسته است تمام شهرهای این رژیم را زیر آتش گرفته و امنیت تمام آنها را از بین ببرد.
صهیونیستها با خود میاندیشند هنگامی که تهدیدی مثل غزه این بلا را سر آنها میآورد، تهدیدات لبنان، سوریه و ایران با آنها چه کاری خواهد کرد.
در اینجا فردی که قصد دارد برای خانواده و فرزندانش به شکل بلندمدت برنامهریزی کند دیگر در فسلطین اشغالی باقی نمیماند. همچنین سرمایهگذاری در شهرهایی مانند حیفا، اسدود و عکا نیز با خطر بزرگی مواجه شده و حتی از بین خواهد رفت.
نبرد اخیر رژیمصهیونیستی حتی از جنگ 33روزه نیز ضربات شدیدتری به این رژیم وارد آورد. این ضربات از نظر کیفیت نبودند، بلکه از لحاظ روانی و ذهنی بودند. جنگ اخیر ذهنیت صهیونیستها را تغییر داد، زیرا فهمیدند رژیم از پس کوچکترین حلقه محور مقاومت نیز برنمیآید.
نویسنده: علیرضا تقوینیا ـ کارشناس مسایل غرب آسیا
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.