به گزارش سایت خبری پرسون، با نزدیک شدن به روزهای انتخابات و افزایش حضور چهرههای سیاسی کشور در رسانهها و در راستای برگزاری سلسله نشستهای پایگاه خبری تحلیلی پرسون با سیاسیون، روز گذشته رسانه پرسون با حسین عزتی نامزد انتخاباتی ششمین دوره شورای شهر تهران که در همان ابتدای احراز صلاحیتها، تأیید شده بود به گفت و گو نشست تا وی به تشریح اهداف و رویکردها برای ورود به عرصه انتخابات بپردازد که آن را در ذیل میخوانید:
پرسون: هدفتان از حضور در انتخابات شورای شهر تهران چیست؟
عزتی: در این برهه از زمان وظیفه شرعی و قانونی خود دانستم که به این عرصه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ورود کنم چرا که تمام دکترین اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متفق القول هستند که ۴۲ سال بعد از انقلاب متأسفانه به جای پیشرفت، پسرفت داشتهایم و این پسرفت به مردم شریف کشورمان به خصوص پایتخت کشور اسلامیمان ضربه خواهد زد.
با توجه به تجارب و تخصص و تبحری که در این زمینه چه قبل و چه بعد از انقلاب در کشورهای نیمه توسعه یافته و توسعه یافته جهان اول و دوم با مشاهدات عینی و بهرهبرداری از متدها کسب کردهام و با مقایسه آنها با موقعیت جغرافیایی کشور، نقایص عدیدهای را در کشور به خصوص در تهران به وضوح مشاهده و لمس کردم و این را بر خود تکلیف دانستم که در انتخابات شرکت کنم و این تجارب و تخصص را در جمع دوستان شورا مطرح و در قالب قوانین شورا تصویب و به حکمران یا شهرداری که منتخب شوراهاست القا نماییم تا از آن به نحو احسن بهره برداری کند و بتواند مردم پایتخت کشورمان را از مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر آنها شده است خارج و آنها را به سمت امنیت، آسایش، آرامش و شکوفایی رهنمود کند.
پرسون: امروزه چالشهای شهری بسیار و نگاه مدیریتی دارای ضعف است، تحلیلتان را در این خصوص بفرمایید.
عزتی: یکی از نقیصههایی که در کلانشهرهای ما به وضوح قابل مشاهده است این است که مدیریت، دارای ضعف است. دلیل این ضعف این است که مدیران ما براساس شایستگی انتخاب نشدهاند. مدیری با تخصصی خارج از رشته کاری در حکمرانی شهر و برای مدیریت شهر پا به عرصه میدان گذاشته است و با عدم شناخت از ساختار آن سیستم میخواهد آن مجموعه را مدیریت کند، سؤال اینجاست که آیا شخصی که در زمینه کاری خود تبحر و تخصص ندارد و این مدارج را به صورت پلکانی طی نکرده است، میتواند از عهده مدیریت جامعه برآید؟ قطعاً پاسخ خیر است.
وقتی مدیران فاقد تبحر و تخصص وارد سیستم مدیریت شهری شوند خروجی کار آنها چیزی نیست که به درد شهروندان بخورد و بتواند مشکلات و معضلات شهر را حل کند. شخصی که مدیر، مدبر، شایسته، دارای تبحر و تخصص است و دوره مدیریتی خود را در رشتههای مختلف کلانشهری گذرانده است باید در این قسمت منصوب گردد تا نسبت به مجموعه خود اشراف کامل داشته باشد و به واسطه این اشراف از نیروهای زیردست به نحو احسن بهرهبرداری کند.
علاوه بر این باید در کنار مدیران شایسته و متخصص نهادی به عنوان شورای انضباط مالی قرار داشته باشد و این شورای انضباط مالی باید به رفتار مدیریتی مدیران کلانشهرها، شهرهای کوچک، بخشها و روستاها در ابعاد بزرگ و کوچک نظارت کند. اگر نظارتها صحیح باشد قطعاً خروجی کار مدیران به نحو احسن خواهد بود و منافع فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری را برای مردم به دنبال خواهد داشت.
نبود نهاد نظارتی، بزرگترین ضعف و چالش مدیریتی کشور ما است که متأسفانه هیچگاه به صورت جامع و مدون مورد بررسی قرار نگرفته است. از این رو جامعه ما با چالشهای افسار گسیختهای مواجه است که از کنترل خارج شدهاند.
امیدوارم شورا و سایر ارگانها در تمام زمینهها از افراد شایسته که دارای تبحر و تخصص هستند و میتوانند برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مفید واقع شوند، استفاده نمایند که متأسفانه تاکنون این مهم رعایت نشده است.
پرسون: برنامهها و دیدگاههای شما در خصوص موضوع مدیریت شهری چیست؟
عزتی: اگر نگاهی به کلانشهرها، شهرها، شهرهای کوچک، بخشها و روستاها داشته باشیم میبینیم که از هیچ یک از ضوابط، مشخصات و معیارهایی که در مدیریت و برنامهریزی شهری که در کشورهای مترقی و نیمه مترقی منطقه و فرامنطقه متناسب با موقعیت جغرافیایی به کار رفته است، الگوبرداری نشده است.
با توجه به اینکه کشور ما دارای چهار فصل است برای اداره کردن شهرهای مختلف باید افرادی به کار گمارده شوند که در حوزه موقعیت جغرافیایی خودشان تبحر، تخصص و تدین داشته باشند چرا که ما در کشور، شهرهای مذهبی نظیر مشهد، قم و شیراز را داریم. مدیریت شهری موضوع فوقالعاده پیچیده و تخصصی است و اشخاصی میتوانند در این زمینه موفق عمل کنند که از تخصص و تبحر برخوردار باشند.
شهری مثل تهران جمعیتی بالغ بر ۱۴ الی ۱۵ میلیون نفر دارد و به صورت طبقاتی تقسیم شده است بالای شهر، میانه شهر، پایین شهر و حاشیه شهر و همه افرادی که در این مناطق زندگی میکنند شهروند و دارای حقوق شهروندی هستند حال میخواهد آن شخص در پایین شهر زندگی کند یا در مرکز شهر و یا در بالای شهر.
اگر مدیریت شهری تقسیم بر مناطق شود، مدیریت مدیران هر منطقه باید مطابق با موقعیت و جمعیت خود در راستای بهبود محیط زیست، بهداشت، فرهنگ، فضای سبز، میادین و مسائل امنیتی حرکت کند و مانع تضییع حقوق شهروندان شود. مدیر هر منطقه موظف است که در قبال حقوق شهروندی شهروندان پاسخگو باشد.
مدیریت شهری باید در نواحی مختلف متناسب با جغرافیای خاص آن منطقه، متد مشخص و مدونی را در اختیار مهندسین خود، اشخاص و شهروندان جهت ساخت و ساز قرار دهند. داخل منازل و ساختمانها مطابق علایق و سلایق شهروندان ساخته میشود اما بیرون و نمای ساختمان باید مطابق با ضوابط و برنامهریزیهای شهری باشد. به عنوان مثال اگر شهری مذهبی است ساخت و سازها باید مطابق معیارهای اسلامی باشد، اگر شهری گردشگری مطابق با اصول گردشگری و در نواحی مختلف مطابق با جغرافیای آن ناحیه باشد.
جاذبههای گردشگری ایران در دنیا زبانزد میباشد اما گردشگر خارجی نداریم که بتوانیم از این پتانسیل که در نهایت منجر به شکوفایی اقتصادی میشود، استفاده کنیم. مدیریت شهری نقش بسیار عمدهای را در کلانشهرها، شهرهای کوچک و مناطق مختلف دارد که بسته به پتانسیلی که در آن شهر و منطقه وجود دارد، مسیر توسعه و پیشرفت آن را هموار کند.
در کشوری مثل ایران که کریدور شرق به غرب و شمال به جنوب دارد و تمام کشورهای همسایه به آن احتیاج دارند باید مدیرانی در رأس کار قرار بگیرند که اشخاصی که از این کریدور عبور میکنند با خاطرهای خوش و تحسین برانگیز بروند چرا که مردم شریف ایران بسیار مهمان نواز و دلسوز هستند. خواهش من از مدیران بالادستی و اشخاصی که در سمتهای مختلف هستند یا سازمانهایی که در این راستا حرکت میکنند این است که این موارد را در جهت ارتقاء مدیریت شهری به کار گیرند.
پرسون: آیا با زیست شبانه در کلانشهرها موافق هستید؟
عزتی: شهر مثل یک انسان زنده میماند. همان طور که یک انسان زنده به آب، هوا، غذا، مسکن، پوشاک و سایر نیازهای اولیه احتیاج دارد شهر هم باید دارای معیارهای شبانه روزی باشد چرا که ممکن است حوادث غیرمترقبه و سوانح در شب نیز اتفاق بیفتند.
متأسفانه یکی از مشکلاتی که امروز جامعه ما با آن مواجه است این است که به مردم القا شده که روز پنجشنبه و جمعه و شبها مریض نشوند چرا که پزشکان متخصص در بیمارستانها و مراکز درمانی حضور ندارند و فقط آسیستانها حضور دارند. در کدامیک از کشورهای مترقی و توسعهیافته دنیا چنین چیزی تعریف شده است. ممکن است در روز تعداد این حوادث به مراتب بیشتر باشد اما در شب هم این حوادث به خصوص حوادث غیرمترقبه اتفاق میافتد پس باید تمام مراکز امنیتی، بهداشتی، انتظامی، نظامی، هلال احمر و ... به صورت آنلاین و شبانه روز در حال آمادهباش باشند.
تمام مراکز و ارگانهایی که در جامعه در حال خدمت به مردم هستند همچنان که در روز فعال هستند باید شبها نیز فعال باشند و به صورت شیفتی حضور داشته باشند و شرح وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند چرا که شهر زنده است و انسانها در آن زندگی میکنند. در این صورت است که میتوانیم بگوییم الگوی جامعه اسلامی را پیاده کردهایم.
پرسون: با توجه به عدم رعایت عدالت و توازن در احقاق حقوق شهروندی، مهمترین چالش عدم اجرای این عدالت شهری چیست؟
عزتی: اگر از زاویه پایین شهر به شهر تهران نگاه کنیم تا یک محدودهای دید داریم و تا همان محدوده میتوانیم چالشهای منطقه را بررسی کنیم و اگر زوایه دیدمان را به قسمت دیگر شهر تغییر دهیم مشکلات همان منطقه را خواهیم دید اما اگر از بالا به کلانشهر تهران بنگریم، از دید من شهر مثل یک انسان ناقصالخلقه میماند. انسان ناقصالخلقه نفس میکشد، غذا میخورد و ممکن است برخی از امور خود را انجام دهد اما نگهداری از انسان ناقصالخلقه برای پدر و مادر هم غیر ممکن است. متأسفانه شهر را با عدم مدیریت شهری، به صورت یک انسان ناقصالخلقه درآوردهایم.
در قوانین بینالمللی و داخلی تدوین شده است که برای هر شخص 5/5 الی ۱۱ متر فضای سبز مورد نیاز است تا آلودگی و ریزگردها را نداشته باشیم. از طرفی حمل و نقل و ترافیک شهری باید دارای ضوابط باشد.
بنده یک سؤال از مدیران ارشد کشوری و لشکری دارم و آن این است که مبتکر و مخترع پلهای عابر پیادهای که در کلانشهرها و سایر شهرها با یک الگو و با سازه فلزی ساخته شده است چه کسی بوده است؟ آیا سایز و اندازه پلکان در سازمان نظاممهندسی تعریف نشده است؟ چه کسی به عنوان ناظر به عملکرد سازندگان پلهای عابر پیاده نظارت داشته است؟ پله استاندارد در سازمان نظام مهندسی 14 الی 30 سانتیمتر است که در هیچیک از پلهای عابر پیاده ما رعایت نشده است. پلهایی با سازهای بسیار ضعیف که وقتی 10 نفر روی آن راه میروند زلزله 5/4 ریشتری رخ میدهد چه رسد در فصل زمستان و هوای سرد و بارانی. مگر نه اینکه این پلها را برای رفاه حال شهروندان ساختهایم، به من بگویید این پلهای هوایی را با چه متدی ساختهاید و از کدام کشور الگوبرداری کردهاید.
امیرمؤمنان علی (ع) در نهج البلاغه به مالک اشتر میگوید: «ای مالک در گزینش مدیران، افرادی را که دارای تبحر، تخصص، تدین و تمکن مالی هستند، انتخاب کن و افرادی را به صورت مخفی برای نظارت بر آنها بگمار که خدایی نکرده حقی را ناحق و ناحقی را حق نکنند». اگر ما دم از نظام جمهوری اسلامی میزنیم باید به فرمایشات امیر مؤمنان نیز گوش کنیم.
مدیران محترم مناطق، شهرداران گرامی سری به پایانهها بزنید تا ببینید اتوبوسها همیشه روشن هستند، گازوئیل مصرف میکنند، آلودگی هوا ایجاد میکنند، گرما تولید میکنند، محیط زیست را آلوده میکنند و ریه مردم را از بین میبرند. چه کسی پاسخگوست؟ چرا این موارد را مدیریت نمیکنید؟
زمانی که مترو ساخته شد آیا به این فکر بودید که این مترو باید حداقل برای ۲۰۰ سال آینده جوابگو باشد یا زمانی که ساخت آن تمام شد تازه متوجه شدید که با افزایش جمعیت جوابگوی نیاز شهروندان شهر نیست. با توجه به اینکه در رشته روابط بین الملل هستم و علاوه بر آن در کشورهای مختلف مشاهدات میدانی و مطالعات بسیاری داشتهام این موضوع را مطرح کردم.
مترو در شهر مسکو در سال ۱۹۴۵ میلادی ساخته شده است و پناهگاههای جنگ جهانی دوم را به مترو تبدیل کردند. در شهر مسکو برای ورود به مترو هیچگاه از پلکان استفاده نمیکنند و تردد از طریق پله برقی و آسانسور صورت میگیرد در حالیکه در ایستگاه شهید مطهری- مفتح نه تنها هیچ کجا تابلوهای راهنما وجود ندارد در یک قسمت پله برقی و در قسمت دیگر آن پلههای غیراستاندارد قرار دارد که باید به صورت نردبانی بالا رفت. در این ایستگاه 102 پله وجود دارد آیا پیرمرد و پیرزن و مریض و معلول میتواند از این پلهها بالا برود؟ مدیران سازمان مترو، ایستگاه شهید مطهری- مفتح را از کجا الگو برداری کردهاند؟
برای هر یک از اینها راهکارهای جامع و مدونی وجود دارد که میتوان به راحتی این مشکلات را حل کرد. هر جامعهای دارای معلولهای زیادی است که این معلولها باید از بین برود. ریشه معلولها به علت برمیگردد و این ریشه فلسفی است. معلول و علت زاییده مشکلات، مصائب، دشواریها و ... در جامعه است که اگر با دید باز به علتهای جامعه بنگریم به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد. اگر علتهایی که به تعداد انگشتان دو دست نمیرسد را از بین ببریم هزاران معلول در جامعه از بین خواهد رفت.
پرسون: اولویتهای شما پس از کسب کرسی شورا چیست؟
عزتی: اگر اینجانب منتخب همشهریان عزیز کلانشهر تهران، شهر ری و شمیرانات شوم و دارای کرسی در شورای شهر تهران شوم به عنوان یک خدوم برنامهای را در دستور کار خود دارم که اگر ما ۲۱ نفر اعضای شورای شهر تهران مسئولیت پذیرفتهایم و میخواهیم به شهر، مردم و جامعه اسلامی خدمت کنیم باید علاوه بر ساعات اداری حداقل 3 نفر از اعضای ۲۱ نفره شورای شهر در شب شیفت باشند که اگر هر گونه اتفاق و حادثهای اعم از مترقبه و غیرمترقبه و یا عواملی که باعث بهم خوردن نظم و انضباط شهر میشود، اتفاق افتاد از اعضای اصلی شورا در محل کار حاضر باشد و بتوانند با کمک سایر ارگانها شرایط را مدیریت کرده تا شهر به صورت عادی ادامه حیات دهد، نظم و انضباط، امنیت، بهداشت و درمان و آسایش و آرامش به صورت شبانهروزی برقرار باشد.
هدف من تدوین برنامههای مدون برای دراز مدت است. اندوختههایی که در طی سالهای قبل و بعد از انقلاب در جریان مسائل سیاسی و انقلابی به دست آوردهام را در قالب یک متد پیشرفته و مترقی برای درازمدت برنامهریزی خواهم کرد که آیندگان و کسانی که بعداً در این کرسیها ادامهدهنده راه هستند بتوانند از این برنامهها استفاده کنند. این برنامهها باید مدون باشد، با دکترین در زمینههای مختلف تبادل نظر صورت گیرد و از دانش آنها استفاده شود تا این برنامهها را به صورت قانون لازمالاجرا دربیاوریم.
مورد دیگر بحث بیکاری، فقر، حاشیهنشینی، کارتنخوابی و گورخوابی است. امالفساد هر جامعهای بیکاری است. باید به نوبه خودمان در شورا در جهت رفع بیکاری مردم تمام تلاشمان را بکنیم چرا که اگر کار مداوم و مستدام برای جامعه ایجاد شود امنیت، آرامش و آسایش در جامعه برقرار خواهد شد.
متاسفانه چندین سال بعد از انقلاب بخشهای خصوصی دولت در راستای بند ۴۴ قانون اساسی بعضی از کارها را به بخشهای خصوصی سپرد اما خروجی خوبی نداشت و قوانینی را وضع کردند که مردم کماکان با آن درگیر هستند، در گذشته چنین قوانینی را نداشتیم.
شاغلین باید آرامش خاطر نسبت به کار خود داشته باشند. فردی که حاذق، متبحر، متخصص و متدین است و به کارش علاقهمند است باید امنیت شغلی داشته باشد. کلمات جدیدی نظیر کار موقت، پارهوقت، پروژهای، قراردادی، پیمانی و در نهایت استخدام رسمی بعد از سال 1363، 64 و 65 در جامعه ما رواج پیدا کرد. شخص شب و روز را با این استرس که نکند کارفرما عذرش را بخواهد، سر میکند. وقتی کارفرمای بخش خصوصی کارمند و کارگر خودش را به عنوان نیروی مازاد معرفی میکند ضربه مهلک و سنگینی بر روحیه شخص وارد کرده و این خود هزاران مشکل دیگر را در جامعه به وجود میآورد. تضمین امنیت شغلی برای هر شهروند ایرانی جزو اوجب واجبات است.
هر شخصی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشود یا در کانونها و آموزشگاههای فنی و حرفهای دوره ببیند دولت موظف است که بستر کار او را فراهم کند. حاکمان شهر باید دست به دست هم دهند و این اشخاص را در شغل مرتبط با تخصص آنها به کار گمارند. این وظیفه دولت است که برای شخصی که دارای تخصص و تبحر است شغل فراهم نماید. بخش کوچکی از آن نیز به شوراها محول میشود چرا که شوراها بازوی حاکمان شهر هستند.
گفت و گو از مهسا اخلاقی