به گزارش سایت خبری پرسون، غلامرضا حداد، عضو هیئتعلمی دانشگاه نوشت: کاندیداتوری نظامیان در انتخابات ریاستجمهوری، فاز پایانی تفوق یک بلوک هژمونیک در قالب فرایندی است که از سه دهه پیش آغاز شده است.
(بلوک هژمونیک مفهومی است که از ساختارگرایان تاریخی به عاریت گرفتم و دال بر ترکیبی از ساختار معنایی -که به جهانبینی، فرهنگ و سبک زندگی سامان میدهد- و توانمندیهای مادی ذیل قواعد و هنجارهای ساختار معنایی است که عناصر مادی را به منابع بدل میکند و با توزیع آن به سلسلهمراتب قدرت شکل میدهد). نظامیان سیاسیشده امروز، جوانان انقلابی دهه اول انقلاب هستند که هویتشان در خلال هشت سال جنگ قوام یافته است.
آنان سالهای جوانی و نوجوانی خود را در فضای جنگ، برای تحقق آرمان پیروزی حق بر باطل و جنگیدن تا رفع فتنه در عالم گذراندهاند. آنان که شعارهای انقلاب را در واقعیترین شکل و با ایثار جان و جوانی خود زندگی کردند، یکباره با جامعهای بیگانه با ارزشهایشان و نخبگانی محافظهکار مواجه شدند. به قول حاج کاظم در آژانس شیشهای آنها به اصحاب کهفی شبیه شدند که دیگر پولشان قیمتی نداشت.
آنان ناکامی در جنگ را نه معلول تصمیمگیریهای نادرست و سوءعملکرد سیاسی و نظامی در جنگ بلکه ناشی از توطئه دشمنان ارزیابی کردند و بیگانگی جامعه با ارزشهایشان را نه نشانی از چرخش طبیعی ارزشها در نظمی پساانقلابی بلکه محصول تهاجم فرهنگی دشمن قلمداد کردند؛ بنابراین جنگ تمام نشده، بلکه جبههها گسترش یافته بود. دشمن در جبهههای جدیدی وارد عمل شده و رسالت آنها مقابله با دشمن در تمامی جبههها بود.
در معاملهای استراتژیک با بخشی از نخبگان محافظهکار، آنها برای بقای هویتی خویش سازماندهی رسمی و تشکیلاتیشده و دسترسی تعریفشدهای به منابع اقتداری و تخصیصی یافتند و این از نگاه نخبگان سیاسی وقت، فرصتساختن از یک تهدید بالقوه بود، چراکه متعهدترین حامیان و محافظان اسطورهها آنانی هستند که ارزشمندترین قربانیها را تقدیمشان کردهاند.
آنان برای پرکردن تمامی فضاهایی که احتمال حضور دشمن را در آن میدیدند، از سیاست خارجی منطقهای و امنیت و اقتصاد و صنعت تا دانشگاه و فرهنگ و رسانه و هنر و ورزش وارد شدند.
همزمان انحصار روایت و تفسیر جنگ بهعنوان مهمترین عامل معنابخش به هویتشان را ذیل گفتمان «دفاع مقدس» در انحصار خود گرفتند و در سیاستگذاری فرهنگیِ هوشمندانهای در طول چند دهه این حضور همهجانبه را طبیعی جلوه داده و بدیهینمایی کردند. آنها بلوکی هژمونیک را شکل دادهاند که در گام آخر باید سازمان اجرایی را در درون خود هضم کند.
این بلوک هژمونیک مجموعهای از افراد نیستند اگرچه مجموعهای از افراد ذیل آن بهواسطه دسترسی بالاتری به منابع تخصیصی و اقتداری در جایگاه تفوق قرار دارند؛ بلوک هژمونیک پیش از هر چیز یک هستیشناسی است؛ برای سوژه چنین بلوک هژمونیکی بودن نیازی نیست الزاما تجربه نظامیبودن یا حضور در دفاع مقدس داشته باشید، بلکه کافی است از دریچهای به جهان بنگرید که این هستیشناسی بر شما میگشاید و در کنشهای کلامی و غیرکلامی خود عناصر آن را بازتولید کنید. دولت محمود احمدینژاد، نوزاد سیاسیِ نارس این بلوک هژمونیک از رحمی اجارهای بود که به اضطرار اوجگیری سیاسی اصلاحطلبان و حضور نظامی آمریکا در منطقه متولد شد، اما در وضعیت کنونی این بلوک به بلوغ سیاسی کافی رسیده است. به نظر میرسد چه خوشایندمان باشد چه نباشد این زایمان سیاسی اتفاق خواهد افتاد و تصورم این است که این رویداد به معنای پایان سیاست خواهد بود. ریاستجمهوری و سازمان اجرائی کشور، آخرین سنگری است که مدنظر است.
توجه: مطلب مندرج صرفا دیدگاه نویسنده است و رسانه پرسون در قبال آن هیچ موضعی ندارد.
منبع: شرق