به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر گلابی نوشت:
البته مردم گرفتار در انواع مضایق اقتصادی و درگیر با بلای مرگبار کرونا حق دارند که سر در گریبان غمهای خویش به فکر فردای خود هم نباشند و گویا در مجموع آنها که توانایی لازم برای تغییر در ذائقه مردم را دارند از تلخی موجود استنکافی نشان نمیدهند. از یکسو نیاز به مشارکت بالای مردم در انتخابات کاملا مشهود و معقول است و از طرفی نه کسی برای این نیاز فکر میکند و نه مجموعه حوادث و شرایط برای تفکر و تامل و توجه و تحرک مردم مهیاست. به نظر میرسد مردم احساس میکنند با همه دقت و نجابت و خیرخواهی و مسوولیتشناسی که در انتخابات مختلف از خود نشان دادهاند پاسخ شایسته دریافت نکردهاند و حتی نسبتی از تمایلاتشان در امور کشور جاری نشده است. شاید تجربه انواع حاضر شدنها پای صندوق رای و مشاهده نتایج دیگر و حتی بعضا دیدن نتایج معکوس این فکر خطرناک را در ذهنها جاری کرده باشد که یا امیدی به اصلاح امور نیست یا اساسا انتخابات چنین ظرفیتی برای ایجاد تغییرات بزرگ و مثبت را ندارد.
درست در این شرایط خطیر روانی جامعه کرونا هم هست و اتفاقا با خیزی بیسابقهای از آن روبرو هستیم که معلوم نیست با انگیزههای مشارکتجویانه معمول چه بکند؟ جالب اینکه مسوولان محترم برای انتخابات هم که شده دست به اقدامات فوقالعاده و تشدید محدودیتها برای سرد شدن تنور همهگیری بیماری نمیزنند و گویا نشستهاند تا چه پیش آید و قضا و قدر روزگار برایمان چه در نظر بگیرد!؟ اگر برخی از تصمیمگیران تصور کردهاند که اتفاقا کرونا بهانه خوبی است تا کم شدن احتمالی مشارکت مردم را به آن نسبت دهند متاسفانه تجربه انتخابات مجلس در اسفند 98 پیش روی ماست که هنوز کرونا چندان جامعه را درگیر نکرده بود و آنان که از چالشها و معضلات و بحرانهای درونی ایران استقبال میکنند هرگونه تقلیل مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری را ادامه روند پیشین خواهند دید و این خود مستقلا بر مشکلاتمان خواهد افزود.
حتی اگر تا انتخابات بخشهای مهمی از تحریمهای امریکا لغو شوند ما حداقل تا چندین ماه آینده درگیر مذاکرات و چانهزنیهای گفتاری و وزنکشیهای منطقهای و بینالمللی هستیم و ایران سخت نیازمند دولتی با حمایت حداکثری مردم است. پیچیدگی و ابهامی که هماکنون از هر سو متوجه رفتار مردم در روز 28 خرداد است خود تهدیدی در راستای تضعیف مواضع تهران در انواع چالشها و خصومتها و رقابتهای پیرامونی است. آیا این امکان و عقلانیت وجود دارد که برای همه موانع احتمالی در مشارکت مردم از کرونا گرفته تا عدم رقابتی شدن انتخابات چارهاندیشی شود و ایجاد اشتیاق در مردم برای حضور پای صندوقهای رای به یک اولویت تبدیل شود؟ اگر خیز چهارم کنترل نشود تعویق انتخابات باید جدا مورد بررسی قرار گیرد حداقل آنکه واکسیناسیون مردم به آمارهای قابل قبول رسیده باشد.
اگر در انتخابات همه گرایشهای موجود در کشور که به قانون اساسی مقید هستند امکان حضور داشته باشند و مردم احساس کنند که میان انواع گزینهها دست به انتخابی آزاد و موثر خواهند زد میشود بر همه پیچیدگیها غلبه کرد و بر آتش این همه نابسامانیها و افول امیدها و تضادها و تناقضها آب گوارای امید ریخت. متاسفانه آنچه تصمیمگیران را از انعطافهای استراتژیک و ضروری دور میسازد احساس قدرت و تصور عبور از مشکلات با حداقل تغییرهاست. اهمالها، تعللها و اشتباهها و خطاهای دولت خصوصا در مبارزه با کرونا این خیال را دامن زده است که انبوه مشکلات موجود در خلأ مدیریتهای قاطع و آهنی و سخت ایجاد شده است و اگر دولتی پرکار و سریعالتصمیم روی کار بیاید ایران را گلستان میکند! اتفاقا از زیرکیهای دولت معجزه هزاره سوم ایجاد همین ذهنیتها حتی در میان مردم بود و اگر هنوز هم اقبالی به آن دولت وجود دارد ناشی از این نوع تبلیغات است. برای همین هم عدهای از کاندیداها همان فضا را ترسیم میکنند و سودای اغوا از همان نوع را دارند. زیر میز زدنها و اعلام رقابت با مدیریتهای رضاخانی از همینجا نشأت میگیرد.
اما کاملا مشخص است که کشور بیش از هرچیز به آرامش و آگاهی و دانش و عقلانیت و مدارا و تنشزدایی نیازمند است و جز از این طریق امکان به وجود آمدن فاجعه کاملا ملموس است.