سایت خبری پرسون ـ روزنامه شرق در خبری آورده است که یک دختر ۱۷ ماهه در شهرری در جنوب تهران، که مورد «تجاوز» پدرش قرار گرفته بود، پس از انتقال به بیمارستان جان باخت.
پزشکی قانونی استان تهران اعلام کرده است که ساناز به دلیل خونریزی داخلی و شدت جراحاتی که ناشی از کودکآزاری بیرحمانه و بسیار خشن بوده ، جانش را از دست داده است.
خبر به حدی تلخ و تکان دهنده است که در بادی امر باور آن سخت و دشوار به نظر میآید، مگر امکان پذیر است؟ تجاوز پدر به دختر خود؟ آن هم دختر ۱۷ ماهه؟ منجر به مرگ هم بشود؟
واقعیت آن است که انسان چهره واقعی و ذاتی خود را در پس پردههای تاریخی تمدن بشر پنهان کرده است گاهی وقتها که این پرده ها کنار گذاشته میشود ذات درنده خویی انسانها به تاسی از اجداد اولیه خویش به نحو وحشتناکی خود را نشان میدهد.
از انسان دو پا هر رفتاری قابل تصور است، رفتارها غالبا معلول شرایط اجتماعی و مسائل روانشناختی است، برای تحلیل رفتارها خصوصا چنین رفتارهای سبعانهای که روح و روان جامعه را خراش می دهد، باید ریشههای اجتماعی آن را واکاوی کرد.
اسلاوی ژیژک، فیلسوف و نظریه پرداز اسلوونیایی می گوید: «مردانی که واقعا مرتکب تجاوز به عنف می شوند، در خصوص تجاوز کردن به زنان خیالپردازی نمی کنند برعکس، آنها درباره با وقار بودن و یافتن یاری مهربان خیالپردازی می کنند».
مفهوم سخن ژیژک آن است که نیاز به جنس مخالف به عنوان یک غریزه در وجود هر انسانی هست وقتی انسان از یافتن یار مهربان خود درمانده میگردد، خلاء آن، شرایطی را ایجاد کرده که وی را وادار به اعمال وحشیانهای همچون تجاوز به عنف می نماید. این که چرا انسان ها نمیتوانند به راحتی با جنس مخالف خود ارتباط برقرار نموده تا نیاز اولیه انها تامین گردد به شرایط اجتماعی فرهنگی و حتی سیاسی آن جامعه مربوط میشود.
در جامعه امروز ایران، مسائل «جنسی»، یک غریزه پیش پا افتاده مثل سایر غرائز انسانی نیست، بلکه «تابو» یی است که نزدیک شدن به آن خطرناک و چه بسا غیر ممکن به نظر می آید چرا که ورود در حوزه مسائل جنسی موجب فروریختن حریم هایی می شود که ما آنها را تحت عنوان «حیا» و «عفت» تعریف کرده ایم. حریم هایی که برساخته ذهن و تخیلات انسانهاست و با فلسفه وجودی انسان و طبیعت بشر سازگاری چندانی ندارد.
این موضوع هنوز در جامعه ما به درستی تبیین نشده است که انسان همانگونه که گرسنه می شود و مجبور به سد جوع میگردد یا تشنه میشود و به دنبال آب راه میافتد، نیاز جنسی هم دارد، وقتی این نیاز غلیان کرد و پاسخی به آن داده نشد یا به صورت «عقده» در وجود او تلنبار می گردد که خشونت های جنسی یکی از پیامدهای آن است یا در ضمیر خود نسبت به آن خیالپردازی می کند، خیالپرداری یعنی این که نسبت به جنس مخالف خود تصوری رویایی و فانتزی دارد، این موضوع سبب می گردد که فرد ایرانی غالبا شناخت درست و واقعی از جنس مخالف نداشته و درکش از جنس مخالف بیشتر خیالپردازانه است تا واقعی.
این که در جامعه ما آمار تجاوز به عنف حتی در میان محارم بیشتر از سایر نقاط دنیاست یا آمار طلاق در سالهای اخیر روند فزاینده ای را در پیش گرفته است تا حدودی به همین مسئله مربوط میشود.
اردشیر محمدی ـ فعال رسانه ای