به گزارش سایت خبری پرسون، جعفر محمدی در یادداشتی نوشت:
آرایشگاه های مردانه در ایران، همیشه باشگاه سیاسی و اجتماعی بوده اند، درست مثل آرایشگاهی که در محله ما قرار دارد.
آن روز برای کوتاه کردن موهایم به آرایشگاهی رفته بودم که سخن حاضران به توافق 25 ساله ایران و چین رسید؛ از کجا سخن به این موضوع کشید نیز جالب است:
- راستی خونه ات رو اجاره دادی؟
- نه هنوز؛ می خوام به دلار اجاره بدم!
- دلار؟ چطوری؟
- مگه نشنیدی؟ ایران و چین قرارداد 25 ساله بستن. همین روزاست که چینی ها سرازیر بشن اینجا و دنبال خونه باشن برای خرید و اجاره؟ آدم باید فرصت شناس باشه داداش...!
و بحث ادامه یافت و به این شوخی هم رسید که در سال های آینده متولدین دو رگه ایرانی و چینی خواهیم داشت و ... .
فکر نمی کنم اکثر مردم ایران مانند این شهروند ساده دل باشند ولی سر و صدایی که درباره سند توافق همکاری 25 ساله ایران و چین به آسمان برخاسته است، بسیاری را درگیر علامت سوال کرده است، برخی دچار خوش بینی اند و این سند را پایانی بر تحریم ها می دانند و گروهی نیز بدبینانه فکر می کنند که چینی ها بر مقدرات کشورمان حاکم شده اند.
واقعیت چیست؟
سند همکاری های راهبردی ایران و چین، مشتمل بر هیچ قراردادی نیست. یعنی در این سند مثلاً نیامده است که چین در ایران فلان معدن را استخراج می کند و فلان قدر می دهد یا چقدر گردشگر به دو کشور می روند یا در زمینه همکاری های دفاعی، دقیقاً چه می کنند.
در این سند، صرفا دورنمایی از روابط دو کشور ترسیم شده است و لذا به نوعی نقشه راه است تا "اگر" محقق شد، روابط دو کشور در عرصههای تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی ارتقا یابد.
به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبهگرایی، حمایت از حق دولتها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و تاکید بر بومی بودن مدل توسعه از جمله موارد ذکر شده در سند است.
تمام آنچه نیز در این سند آمده، صرفا کلی گویی است، به عنوان مثال، طبق سند امضا شده:
- طرفین تصمیم گرفته اند همکاریهای خود در موضوعات مورد نظر و در نهادهای منطقهای و بینالمللی را افزایش دهند.
- دو کشور مصمم هستند در زمینه سرمایه گذاری و تولید مشترک به منظور تامین بازارهای داخلی طرفین و کشورهای ثالث همکاری کنند. همچنین در زمینه نفت، صنعت، معدن، انرژی های تجدیدپذیر، کشاورزی، مخابرات و ارتباطات جاده ای، دریایی، ریلی و هوایی، توسعه مناطق آزاد و گردشگری همکاری خواهند کرد.
همان گونه که می بینید، در هیچ جای این سند، هیچ تعهد مشخصی برای هیچ کدام از دو کشور وجود ندارد. این سند فقط نشان دهنده اراده دو کشور برای همکاری در یک بازه زمانی 25 ساله است و نه چیزی دیگر.
لذا اگر در طول این 25 سال، دو کشور مستند به این سند بخواهند مثلا یک کارخانه مشترک در ایران احداث کنند، باید مذاکرات و توافقات آن به طور کاملاً جداگانه و مستقل انجام گیرد. اتفاقا در قراردادهای موردی و مصداقی است که باید مته به خشخاش گذاشت و اجازه نداد دولتمردان مان امتیاز بی موردی به بیگانگان - و از جمله چینی ها که بسیار زیرک و فرصت طلب و بد معامله هستند - بدهند.
از منظر سیاسی نیز این سند، واکنش دو کشور به سیاست های محدود کننده آمریکا علیه ایران و چین است و بهایی بیشتر از یک بیانیه مشترک سیاسی ندارد. اتفاقا به باور من، بخش سیاسی و تبلیغاتی این سند، بر سایر شؤون آن می چربد و هر دو کشور ایران و چین، چه در داخل و چه در روابط خارجی می کوشند از این بخش، نهایت بهره برداری را داشته باشند.
از این رو نه آن گونه که برخی مسوولان و تریبون های کشورمان می گویند، این سند بلندمان می کند و نه آن طور که دیگران مدعی اند، بر زمین مان می زند. حتی این گزینه نیز منتفی نیست که بعد از چند روزی، گرد و خاک های سیاسی و رسانه ای بخوابد و این سند، در حد همین شعارهایی که درونش نوشته شده بماند و به تاریخ بپیوندد.
پس نه زیاد بدان دل ببندید و اگر خانه ای دارید، منتظر اجاره دادنش به چینی ها نباشید و نه دچار وهم و واهمه شوید. با این همه، نظارت ملت بر عملکرد دولت، اصلی دائمی است که باید قاطعانه، استمرار یابد.