به گزارش سایت خبری پرسون، سید محسن مصطفوی در یادداشتی نوشت:
"وقتی از ناسیونالیسم در عصر مدرن صحبت به میان میآید،منظور یک اندیشه و عمل است که به دنبال ایجاد یا تقویت«احساس ملی» در بین مردم است ، ناسیونالیسم به گونه ای در تمام نقاط ایدئولوژی سیاسی از چپ تا راست میانه یافت میشود و این نشان از آن دارد که ناسیونالیسم چیزی عامتر و مبهمتر از یک ایدئولوژی خاص است"
ناسیونالیسم پیوند نزدیکی با واقع گرایی کلاسیک در روابط بین الملل دارد ، هانس مورگنتا استاد روابط بین الملل و از تببین کنندگان واقع گرایی کلاسیک ، نظریه واقع گرایی خود را بر مبنای منافع ملی بنیان نهاد و منافع ملی را آن دسته از منافعی تلقی می کند که دولتها در یک برهه زمانی خاص و در پرتو شرایط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی، سیاست خارجی خود را بر مبنای آن تنظیم می کنند و در روابط خود با سایر کشورها در پی تحقق آن هستند. نگاه واقع گرایی شاید ریشه در اندیشه های توماس هابز فلیسوف برجسته قرن 16 و 17 بریتانیایی دارد که نگاه بدبینانه ای به ماهیت بشر دارد و آن را به سیاست تسری میدهد .
با این مقدمه با اطمینان میتوان گفت که کشورهای که در زمینه واکسیناسیون کرونا ، نگاهی به مشارکت جهانی نداشته و از هر منبعی چه داخلی و چه خارجی توانستند برای کشور خود واکسن تهیه کنند در زمینه واکسیناسیون جمعی کشور خود موفق تر بوده اند و بهتر عمل کرده اند ، به عنوان مثال اتحادیه اروپا که به دنبال مشارکت جهانی واکسن کرونا بود اکنون در این امر به سرانه جمعیت خود از کشوری مانند ترکیه عقب تر مانده است و به نظر کشورها در این برهه بیشتر به فکر منافع ملی و مردم کشور خود عمل کرده ، تا به اینکه دنبال مشارکت در طرح های مشارکت جهانی باشند و بسیاری از پژوهشگران و ناظران علمی درباره تک روی های ناسیونالیستی کشورهای به خصوص ثروتمند در زمینه واکسیناسیون هشدار داده اند.
مبحث بعدی که در این باره حائز اهمیت است ، عصر حاضر و بعد از این را میتوان ورود به عصر پاندمی نام داد و به نظر ویروس کرونا اولین و آخرین پاندمی درسالهای آینده نبوده و باید در انتظار پاندمی های جدید و بیمارهای همه گیر دیگر بود .
سلاح بیولوژیکی و استفاده از بیمارهای همه گیر به عنوان سلاح مخرب جهانی هم اکنون قطعا یکی از انتخاب های دولت های بزرگ دنیا خواهد بود و اینکه کرونا چگونه توانست جهان را از خود متاثر کند ، بر این انتخاب های احتمالی آینده کشورهای ابر قدرت دنیا از استفاده از بیمارهای همه گیر برای پیشبرد اهداف خود در جهان اثر مهمی خواهد گذاشت .
در این میان شاید تنها اخلاق نجات دهنده جهان از تولید بیماری های جدید و سلاح گونه باشد و اینکه دولتها با علم توانایی از انجام این کار، از این امر خودداری کنند.
غیر از امید داشتن به رعایت اخلاق و نگاه بشر دوستانه ، ورود به عصر پاندمی های کشنده در تاریخ بشریت بسیار متحمل خواهد بود.