به گزارش سایت خبری پرسون، صادق خرازی با اشاره به اینکه دولتمردان ما فاقد بینش و چشم انداز هستند، ادامه داد: اگر آنقدر که بخش دفاع موفق بودیم، در آداب حکومتداری هم موفقیت داشتیم، ایران مشکلی نداشت.
در ادامه متن کامل گفت وگو با صادق خرازی درباره علل ناکارآمدی دولت ها به شرح زیر است:
پول نفت دولت ها را از پاسخگویی مستثنا کرد
خرازی با بیان اینکه برای بیشتر دولت ها این اتفاق رخ می دهد که سرمایه اجتماعی خود را در پایان دوره مسئولیت خود از دست می دهند و این مسأله فقط مختص ایران نیست، گفت: آنگلا مرکل از معدود سیاستمدارانی است که مردم در پایان دوره مسئولیت او، به احترامش ایستادند. اصولا آلمان چنین سیاستمدارانی کارآمدی دارد. فروپاشی دیوار برلین نه تنها ضربه ای به اقتصاد آلمان نزد، بلکه موجب پیشرفت آلمان شرقی سابق هم شد. شما تصور کنید افغانستان به ایران متصل شود. در این شرایط هر رئیس جمهوری بیاید می گوید افغانستان به ایران پیوست و ما مجبور شدیم برای این مناطق هزینه کنیم، اما در آلمان چنین حرفی زده نشد و از فردای فروپاشی دیوار برلین، دو آلمان یکی شدند و خود خانم مرکل از قسمت آلمان شرقی به آلمان غربی آمد. این کارآمدی بخاطر پاسخگویی است.
وی در ادامه افزود: من پیش از این در مقاله ای نوشتم که مصدق نفت را ملی نکرد، بلکه دولتی کرد و البته نه این که نیت بدی داشته باشد به هر حال تفکر آن مقطع اینگونه بوده است. با دولتی شدن نفت و آمدن پول نفت به جیب دولت، دولت از پاسخگویی مستثنا شد. دولت پول نفت را داشت و با آن کشور را اداره می کرد و بنابراین پاسخگو نبود، اما سایر کشورها که درآمد نفتی نداشتند، مجبور بودند از مردم خود برای اداره کشور پول بگیرند و بنابراین به مردم پاسخگو بودند. این نسبت ساده معادله پاسخگویی دولت به ملت و نیاز دولت به ملت است. اگر این نیاز به ناز تبدیل شود، استبداد به وجود می آید.
پاسخگو نبودن دولت ها به یک فرهنگ تبدیل شده است
خرازی در ادامه خاطرنشان کرد: استبداد تاریخی ما چه قبل انقلاب، چه در ضمیر دولتمردان بعد انقلاب در دولت ها ریشه در همین پاسخگو نبودن است و این به یک فرهنگ تبدیل شده است. به طور مثال سال گذشته دولت طرح افزایش قیمت بنزین را اجرا کرد و همه می دانستند این کار خلاف است، اما بعد از ایجاد اعتراضات رئیس جمهور اعلام کرد که من بی خبر بودم. اگر من جای رئیس جمهور بودم اعلام می کردم این جراحی برای اقتصاد کشور لازم است و اگر لازم باشد من جانم را در این راه می دهم. در حالیکه رئیس جمهور اینگونه رفتار نکرد و بدتر از آن یکی از نزدیکان رئیس جمهور گفت باید از روحانی ممنون باشیم که خود را در معرض اتهام قرار داد و ایثار کرد. این نوع ادبیات، ناکارآمدی را امری واقعی می کند.
نخبگان سیاسی برای حکمرانی خوب تربیت نشده اند
این فعال سیاسی همچنین گفت: مسئولی سدی می سازد و انتظار دارد به او مدال دهند در حالیکه او به وظیفه اش عمل کرده است. رفتار یک شهردار، فرماندار، استاندار، وزیر و رئیس جمهور قبل و بعد حکم مسئولیت تفاوت پیدا می کند و افراد تغییر می کنند.این مسائل یعنی نخبگان ما برای حکمرانی خوب تربیت نشده اند. قبل از اینکه بحث کارآمدی، تربیت نخبگان مهم است. کسی که از دانشگاه هاروارد یا فلچر فارغ التحصیل می شود برای کار مدیریتی تربیت شده است ولی نخبگان سیاسی ما برای مدیریت تربیت نشده اند.
اکثر دولتمردان فاقد چشم انداز هستند
دبیرکل حزب ندای ایرانیان با اشاره به اینکه ریشه ناکارآمدی دولت ها به عوامل فرهنگی، شخصیتی و ساختاری مربوط می شود، افزود: ما مشکل معرفت شناسی هم داریم. ما فاقد vision (بینش) در تصمیم گیری هستیم. ما در مدیریت به knowledge (دانش) بیشتر از vision اهمیت می دهیم. در علم مدیریت و روان شناسی مدیریتی اولین سوالی که از شما می کنند این است که vision و mission شما چیست؟ یعنی افق دید، چشم انداز، بینش و ماموریت شما در یک سازمان چیست؟ vision امر ذاتی و knowledge اکتسابی است. دکتر ماهاتیر پزشک بود، اما دارای vision بود. تحول با vision بوجود می آید. دانش بدون بینش موجب ایجاد تحول نمی شود. وقتی بینش با ماموریت همراه می شود، به حکمرانی دقیق منجر می شود. اکثر دولتمردان ما فاقد vision و mission هستند و در بین روسای جمهور دوره های اخیر تنها کسی که بینش و افق داشت، مرحوم هاشمی بود. چرا اردوغان مهم ترین صدراعظم تاریخ ترکیه بعد عثمانی می شود؟ اردوغان سواد زیادی ندارد اما افق و بینش دارد که شهرهای ترکیه را آباد کرده است. حاکم دبی سواد زیادی ندارد، اما افق و بینش دارد که دبی در مقایسه با ابوظبی پیشرفت کرده است.
ناکارآمدی دولت ها به دلیل عملکرد نهادهای زیرمجموعه رهبری نیست
وی با بیان اینکه برخی معتقد هستند که ناکارآمدی دولت ها به دلیل دخالت نهادهای زیر نظر رهبری است، تصریح کرد: اینطور نیست. چرا وقتی نهادهای زیرمجموعه رهبری در بخش دفاعی دخالت می کند، موفق بوده و از سایر بخش ها جلوتر است به گونه ای که ایران در دو هزار سال گذشته چنین قدرت دفاعی در خاورمیانه نداشته است؟ اگر آنقدر که شهید سردار سلیمانی در مقاومت و بخش دفاع ما موفق بودند، در آداب حکومتداری هم موفقیت داشتیم، ایران مشکلی نداشت. من تحریم را مشکل ناکارآمدی نمی دانم، البته تحریم را ذاتا امر خوبی نمی دانم و معتقدم تحریم نعمت نیست، بلکه نغمت است اما ناکارآمدی بیشتر از آنکه به تحریم یا بحث های ایدئولوژیک و انتزاعی مرتبط بدانم، به عوامل ساختاری و تشخیص هویت فکری دولتمردان ایران مرتبط می دانم.
دموکراسی ما معیوب است
خرازی همچنین با بیان اینکه ما در کشور حزب و انتخابات نداریم و فکر می کنیم برگزاری انتخابات نهایت دموکراسی است، گفت: کشورهایی مثل ایران و روسیه الکترال دموکراسی هستند یعنی دموکراسی منحصر به فرد دارند. از این دموکراسی مکرون 39 ساله یا اوباما و ترامپ به عنوان پدیده درنمی آید. دموکراسی ما معیوب است و فکر می کنیم با برگزاری انتخابات به دموکراسی رسیده ایم، در حالیکه قبل از انتخابات به مولفه های دموکراسی نیازمندیم. آیا انتخاب کاندید بین اصلاح طلبان و اصولگرایان در یک فرایند دموکراتیک انجام می شود؟ آیا احزاب و مطبوعات در انتخاب این کاندیدها نقش دارند؟ روسای جمهور در ایران فکر می کنند که بر مردم ولایت و حق دارند و صاحب اختیار هستند برای همین وقتی وزیری انتخاب می کند، می گوید این انتخاب حق من است در حالیکه این حق رئیس جمهور نیست. حق رئیس جمهور مدیریت است. او به قید چهار سال پاسخگویی و اجرای قانون رئیس جمهور شده است و نه ولایت دارد بر مردم و نه حقی بر مردم دارد. راه پایدارشدن دموکراسی در کشور این است که خود را از این چرخه معیوب دموکراسی رها کینم اما بخش های مدنی جامعه به رسالت خود عمل نکرده اند.
هرکس از خانه قهر می کند، کاندید ریاست جمهوری می شود
این فعال سیاسی ادامه داد: در نظام هایی که دموکراسی نهادینه شده است، احزاب براساس مولفه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی و هنری افراد را بررسی کرده و از آنها سوال می کنند و کسی که بیشترین نمره را در این حوزه ها بدست آورد، به عنوان کاندیدا در انتخابات معرفی می کنند، اما در ایران هرکسی از خانه قهر می کند، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری می شود و اتفاقا رئیس جمهور هم می شود. این اتفاق بارها در انتخابات کشور رخ داده و تبعات زیادی برای ما داشته است. اگر در سال 84 لاریجانی از خود اصولگرایان انتخاب می شد، شرایط کشور با حال حاضر خیلی متفاوت بود، زیرا او هم فکر بلند و بینش دارد. اگر آیت الله هاشمی انتخاب می شد، با ادامه مسیری که دولت خاتمی آغاز کرده بود، به یک موقعیت بزرگ تاریخی می رسیدیم و بزرگ ترین قدرت اقتصادی غرب آسیا می شدیم و در تمام نهادهای بین المللی نقش اول داشتیم و طرف مشورت در وقایع بین المللی بودیم. در مجموع من معتقدم که در بحث ناکارآمدی باید حلقه های مفقوده را پیدا کرده و نه اینکه فقط به بخش حاکمیت توجه کنیم.
مطرح کردن دولت پنهان برای فرار از پاسخگویی است
وی با اشاره به اینکه مطرح کردن دولت پنهان فقط برای فرار رو به جلو و عدم پاسخگویی است، خاطرنشان کرد: احمدی نژاد شش سال ثابت کرد که رئیس جمهور می تواند نفر اول اجرایی در کشور باشد. شهید رجایی فرد مقتدری بود. اگر ناهماهنگی بوده است خودمان ایجاد کرده ایم. وقتی سیاست مبتی بر محدودسازی است و اقتصاد، انحصار سازی و خصوصی سازی، خاص سازی است، طبیعی است دولت پنهان، قاچاق و افراد سوگلی شکل بگیرد. اگر خود دولت و رئیس جمهور دنبال شفاف سازی بوده و اجازه ندهند افراد خانواده و نزدیکانش از رانت بهره ببرند و مردم این را حس کنند، دیگر راه و دولت پنهان بوجود نمی آید. در واقع دولت پنهان نتیجه عملکرد دولت رسمی است که نمی تواند پاسخگو باشد.
وی در پایان درباره ادعای دولت ها مبنی بر نداشتن اختیار برای معرفی وزیر و حتی تحت فشار قرار گرفتن در این زمینه گفت: این ریشه در خودخواهی دولت ها دارد. این همه افراد در کشور داریم یعنی نمی توانیم آنها را وزیر کنیم؟ دولت ها چون با برخی افراد مشکل دارند، آنها را انتخاب نمی کنند. فردی در حد رئیس اداره است، ولی به عنوان وزیر انتخاب می شود، اما کسی که شایستگی دارد را انتخاب نمی کنیم . مهره چینی ها غلط بوده است. کشور با تدبیر اداره می شود، ولی ما می خواهیم کشور را با تقدیر اداره کنیم. اگر قرار باشد کشور براساس تدبیر اداره شود، افراد شایسته و توانمند انتخاب می شوند.
منبع: ایسنا