به گزارش سایت خبری پرسون، غلامحسین جمیلی، عضو هیات رئیسه اتاق ایران در یادداشتی نوشت:
آیا بایدن و ترامپ با هم متفاوتند؟ قطعا نه فقط در رفتار، بلکه در گروههای ذینفع و فلسفه حکمرانی تفاوتهایی دارند. روی کار آمدن دموکراتها و بایدن را باید برای اقتصاد ایران مثبت تلقی کرد و به بررسی ابعاد مختلف آن پرداخت. انتخاب بایدن میتواند زمینه را برای صادرات نفت ایران و گسترش صادرات غیرنفتی فراهم کند، همچنین مجراهایی که در حال حاضر برای ورود ارز بسته شده، باز و منابع ارزی جدید ایجاد میشود. وجود این منابع ارزی برای ایران میتواند در رشد و توسعه برنامههای ارزی موثر باشد. جدای از اینکه هر دو کشور برنامهای برای مذاکره داشته باشند یا خیر، باید گفت بهصورت خودکار از میزان فشار حداکثری دوران ترامپ کاسته میشود و اقتصاد ایران فرصت تنفس پیدا میکند.
ابتدا باید به این موضوع پرداخت که بازگشت به برجام کار سادهای نخواهد بود و فعلا نمیتوان روی برچیده شدن تحریمها حساب کرد. علت این امر هم چیدمان نیروهای مختلف و ریشهداری است که ادامه تحریمها را به نفع خود میبینند. یک عامل عمده، نقش گروههای فشار طرفدار اسرائیل است که در آمریکا خیلی قوی هستند و مصمماند که شاکله هر گونه توافقی را برهم بزنند. اما در مورد دستاوردهای اقتصادی برجام برای ایران قبل از خروج آمریکا از آن توافق، باید توجه کرد که حدود سال ۱۳۹۵ که برجام اجرایی شد، تولید ناخالص داخلی بالا رفت و تورم پایین آمد. اگر ترامپ اجازه داده بود برجام ادامه پیدا کند، وضع خیلی بهتر میشد. نیروهای مخالف ایران در آمریکا نگذاشتند ایران از آن موقعیت بهرهبرداری کامل کند و بخشی از تحریمها به جا ماند و دست و پای اقتصاد ایران را بست. اما باز هم بهتر از این بود که تحریمهای سازمان ملل ادامه پیدا میکرد. دلیل این موضوع هم این است که وقتی آمریکا از برجام خارج شد، ضربه بزرگی به درآمد مردم زد و تورم بیسابقهای ایجاد کرد. در این میان بازگشت تحریمها، درآمدهای دولت به خصوص درآمد نفت را شدیدا کاهش داد و مشکلات بزرگی برای بودجه دولت، واردات، سرمایهگذاری و تولید ایجاد کرد ولی سیاستهای داخلی هم نقش قابل ملاحظهای در جهش تورم و افت درآمد واقعی مردم ایفا کردهاند.
یک موضوع مهم این است که دولت باید حساب این را میکرد که ممکن است برجام درست کار نکند یا بههم بخورد و باید سیاستهای اقتصادی خود را بر این مبنا طراحی میکرد. حتی بعد از اینکه مشخص شد آمریکا به برخی وعدههای مهماش عمل نمیکند، دولت بیش از اندازه به مشکلی که در راه بود بیتوجهی کرد یا به آینده برجام خوشبین ماند. یکسری سیاستهای اشتباهی را هم که به برجام و تحریمها ارتباطی نداشت، دنبال کرد، مثل دلار ۴۲۰۰ تومانی و تعلل در اصلاح نظام بانکی. در ادامه این نوشتار به دو حالت برگشت یا عدم برگشت به تعهدات برجامی میپردازم.
قاعدتا بازگشت بایدن به برجام زمینه را برای اقتصاد ایران فراهم میکند تا شاخصهای کلان اقتصادی تا حدودی در اثر شوک مثبت هم که شده اصلاح شود و به دنبال آن فضای کسبوکار بهبود نسبی پیدا کند. باید این موضوع را در نظر داشت که با بازگشت آمریکا به برجام، زمینه برای جذب سرمایهگذاری خارجی، ایجاد کانالهای مالی نقل و انتقال سرمایه در بازارهای مالی بینالمللی که در چند سال گذشته با چالشهای جدی مواجه شده بودند، فراهم شود که این موضوع برای اقتصاد ایران بسیار حیاتی است. در این شرایط امکان انتقال تکنولوژی و فناوری نیز وجود دارد که یک عامل مهم برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران به شمار میرود. از دیدگاه من، بازگشت به برجام روی همه بخشها اثرگذار است اما بیشترین منفعت در بخش صنعت رخ میدهد. این بخش نیاز به منابع ارزی دارد و سرریزهای تکنولوژیک و سرمایهگذاری به صنعت کارخانهای کمک میکند تا ظرفیتهای تولیدی افزایش یابد.
همچنین میتوان گفت در بخش خدمات، حوزههای مالی و بیمهای تحت تاثیر قرار میگیرد. حتی ایران میتواند در بعد خدمات فنیمهندسی که دارای مزیت است، بازارهای هدف خودش را پیدا کند تا خدمات و کالاهای غیرنفتی را صادر کند. وقتی سهم این اثرات مثبت افزایش پیدا کند بخش کشاورزی نیز مستقیم و غیرمستقیم منتفع میشود و فرصتهای شغلی جدید به وجود میآید و بهطور کلی ظرفیت تولیدی تا حدودی بالاتر میرود. اما در صورت عدم بازگشت به برجام چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ برخی معتقدند فارغ از اینکه چه گروه و جریانی در انتخابات سال آینده ایران، سکان هدایت قوه مجریه را به دست گیرد، ایران راه مذاکره و حل مشکلات بین ایران و آمریکا را در دستور کار خود قرار خواهد داد، چرا که اقتصاد ایران تحمل ادامه وضعیت فعلی را ندارد. اما اگر این اتفاق رخ ندهد چشمانداز اقتصاد ایران با ادامه تحریمهای فعلی چگونه خواهد بود و آیا اقتصاد ایران، ظرفیت تابآوری در برابر مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکا را دارد؟
در صورت ادامه تحریمهای فعلی که به نظر میرسد تا مدتی گریبانگیر اقتصاد ایران خواهد بود، درآمد واقعی مردم از رشد چندانی برخوردار نخواهد شد. شوک کرونا هم وارد شده و عرضه و تقاضا هر دو کاهش پیدا کرده است. واکسینه کردن مردم هم به نظر میرسد خیلی طول بکشد. این است که چشمانداز اقتصاد در یک سال آینده اصلا درخشان نیست. بعد از آن اگر تحریمها ادامه پیدا کند، ممکن است رشد مثبت داشته باشیم، هرچند نه خیلی چشمگیر. به گمان من اقتصاد ایران ظرفیت تابآوری در برابر مشکلات ناشی از تحریمهای آمریکا را دارد و خیلی بعید میدانم که افت درآمدی بزرگی در راه باشد، مگر اینکه سیاستگذاری خیلی بدی داشته باشیم.
منبع: دنیای اقتصاد