علت مخالفت با پیوستن ایران به FATF چیست؟

مخالفان پیوستن ایران به FATF معمولا پشت یکسری تعابیر، الفاظ و اصطلاحات فنی و مرتبط با تجارت بین‌المللی و اقتصادی پناه می‌گیرند و با طرح این اصطلاحات، سعی می‌کنند تا مخالفتشان را با پیوستن ایران به FATF توجیه کنند و دفاع منطقی که در جهت منافع ملی است را ارائه دهند، درحالی‌که واقعیت چیز دیگری است.

به گزارش سایت خبری پرسون، صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت:

اگر نگاهی از نزدیک‌ به مخالفان FATF بیندازیم، اصطلاحات فنی و تجارت بین‌الملل را پس بزنیم و وارد لایه‌های عمیق‌تر مخالفت آنان با پیوستن ایران به FATF شویم، متوجه یک نکته بسیار اساسی، بارز و مهم خواهیم شد. کسانی که با پیوستن ایران به FATF مخالفت می‌کنند، اغلب همان کسانی هستند که از شهریور ۱۳۹۲ نخستین تلاش‌ها در جهت مذاکره با آمریکا بر سر مساله فعالیت‌های هسته‌ای ایران را انجام دادند و شروع به مخالفت کردند. فراموش نکنیم آنها در ابتدا می‌گفتند اساسا چرا ایران مستقیما با آمریکا مذاکره می‌کند؟ آنها می‌گفتند چه دلیلی دارد که وزیرخارجه جمهوری اسلامی ایران مستقیما با وزیرخارجه آمریکا در ژنو مذاکره کند؟ آنها فقط مخالف هرگونه تنش‌زدایی ایران با آمریکا و غرب نیستند، بلکه با نهادهای بین‌المللی‌ای که مورد تایید غربی‌ها هستند نیز مخالفت می‌ورزند. مخالفت آنها با پیوستن ایران به FATF دقیقا همان مخالفتی است که با مذاکره میان ایران و آمریکا بر سر مساله هسته‌ای داشتند. فراموش نکنیم که از تیر ۹۴ و بعد از حدود ۲۱ ماه، مذاکرات میان ایران و آمریکا منجر به توافق وین شد که بعدا به نام برجام معروف شد.

شاهد بودیم که از همان ابتدای شروع به‌کار برجام، چگونه با آن مخالفت ورزیدند و از پرتاب هیچ تیغ و تیشه‌ای بر سر راه برجام خودداری نکردند. فراموش نکنیم که وقتی صدها شرکت کوچک و بزرگ غربی و بین‌المللی که به هر حال غربی هستند، بعد از برجام وارد ایران و فضای جدید و تازه‌ای که در نیمه دوم سال ۹۴ به‌وجود آمد، شدند، همچنان بر دشمنی با غرب ادامه دادند. زمانی که نه مساله هسته‌ای، نه حضور ایران در خارج از مرزهایش و نه مساله تولید موشک ایران مطرح بود، چرا همچنان دشمنی با آمریکا و غرب وجود داشت؟ چرا همچنان در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و بخش عمده‌ای از دهه ۸۰، دشمنی با آمریکا ادامه پیدا کرد؟ در آن مقاطع که نه مساله هسته‌ای و نه پرونده موشک‌سازی ایران مطرح بود، ما شاهد بودیم که چگونه دشمنی با آمریکا مطرح بود و جریانی جلوی هرگونه تنش‌زدایی و کاهش دشمنی با آمریکا را می‌گرفت. فراموش نکنیم که یکی از اتهامات جدی و بزرگ تندروها علیه دولت اصلاحات، طرح بحث گفت‌وگوی تمدن‌ها بود. درب ساختمان گفت‌وگوی تمدن‌ها که در خیابان فرمانیه تهران واقع بود را بعد از سال ۸۴ و ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد بستند. گویی آن ساختمان نشانه عملی خلاف و غیرقانونی که سبب هتک‌حرمت و حیثیت کشور می‌شود‌، بود.

یعنی نه‌تنها دولت آقای احمدی‌نژاد و رسیدن اصولگرایان به‌قدرت در سال ۸۴، موضوع گفت‌وگوی تمدن‌ها که در دوران اصلاحات به جدی‌ترین، اصلی‌ترین و مهم‌ترین شاخصه سیاست خارجی ایران بدل شده بود را ادامه ندادند، بلکه ساختمان گفت‌وگوی تمدن‌ها را بستند. این همان جریانی است که امروز مخالف پیوستن ایران به کنوانسیون FATF یا لایحه پالرمو است. به بیان ساده‌تر، ما نباید تحت‌تاثیر ادله فنی، تجارت و اصطلاحات حقوقی که مطرح می‌شود، قرار بگیریم. البته چنین اظهاراتی خیلی صریح مطرح نمی‌‌شود اما غیرمستقیم گفته شده که اگر ما به FATF بپیوندیم، نقل و انتقالات تجاری، صادرات و واردات ایران، حواله‌جات ارزی و... مکشوف و معلوم می‌شود که صد البته سخن درستی است. اگر ما به FATF بپیوندیم، حجم عظیمی از معاملات و مبادلات تجاری که در ایران صورت می‌گیرد، آشکار خواهد شد. اگر خواسته باشیم یک مثقال زعفران صادر کنیم، باید تحریم‌ها را دور بزنیم. اگر کشور مبدا آن یک مثقال زعفران‌ ایران باشد، با تحریم‌ها مواجه خواهیم شد، بنابراین باید یک کشور صادرکننده ثانویه برای صادرات یک مثقال زعفران پیدا کنیم. سپس باید درآمد آن را که به‌صورت ارز و دلار خواهد بود، با دور زدن تحریم‌ها به‌دست آوریم. یعنی هم در صدور و هم در واردات کالا و هم اگر می‌خواهیم یک دلار به داخل یا خارج از کشور منتقل کنیم، مجبوریم تحریم‌ها را دور‌بزنیم. مخالفان پیوستن ایران به FATF به‌درستی می‌گویند، اگر ما به آن بپیوندیم، دیگر نمی‌توانیم تحریم‌ها را دور بزنیم. آنها کاملا درست می‌گویند. اساسا چرا تحریم‌ها به‌وجود آمده‌اند که ما مجبور شویم آنها را دور بزنیم و به‌واسطه دور زدن آنها، مجبوریم به FATF نپیوندیم و در لیست‌سیاه FATF باشیم؟

اینها پرسش‌هایی است که هیچ‌گاه تندروها نخواسته‌اند پاسخ اصولی و منطقی به آن بدهند؛ به‌جز سنگر گرفتن پشت شعارهایی که در جامعه خریدار چندانی ندارد. ما شاهدیم که به نسبت ۳۰ سال گذشته محبوبیت و پذیرش این شعارها و رفتارها در میان ایرانیان بسیار کاهش پیدا کرده که روزنه امیدواری برای آینده کشور خواهد بود.

منبع: دنیای اقتصاد

230135

سازمان آگهی های پرسون