به گزارش سایت خبری پرسون، مفاخر ادبی جزء هویت ملی هر کشوری هستند. این موضوع آنچنان اهمیتی دارد که اکنون مسابقه ای میان کشورها برای پاسداشت و معرفی شعرا و مفاخر ادبی شان شکل گرفته و حتی برخی کشورها که در این زمینه دچار کمبود هستند، اقدام به «مفاخرسازی» برای کشور خود از طریق مصادره به مطلوب نمودن شعرای سایر کشورها نموده اند؛ اقدامی که ترکیه در زمینه مولانا انجام داد و با تبلیغات دروغین در سطح جهان او را شاعر ترک معرفی نمود و اکنون نیز این نقشه را برای مصادره ابوعلی سینا کشیده است.
این مقدمه از آن جهت بیان شد تا تاکیدی باشد بر لزوم صیانت و پاسداری از شعرای نام آور ایران زمین در طول سده های متمادی که هر کدامشان در راستای تعالی فرهنگ این مرز و بوم خون دلها خورده اند.
اما متاسفانه اخیراً اتفاقی در مترو تهران رخ داد که به طور واضح موجب وهن شاعران بزرگ کشورمان شد.
پس از شیوع بیماری کرونا، مترو تهران در ایستگاه های مختلف طرحی تحت عنوان «کوویدیه» اجرا نمود که بر اساس آن با استفاده از آثار این شاعران، مضامین طنزی با هدف توصیه به مردم برای پیشگیری و مقابله با کرونا در معرض دید مسافران مترو قرار گرفته و نکته قابل تامل اینکه تصاویر این شاعران همراه با ماسک با این مضامین خودنمایی می کند.
چند نمونه از این موارد بدین شرح است:
تضمین طنز با شعر حافظ:
هر آن کس که در این حلقه ماسک می نزند
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
تضمین طنز با شعر خیام:
آن قصر که جمشید در او جای گرفت
آهو بچه کرد و شیر آرام گرفت
بهرام که ماسک نمی زد همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
تضمین طنز با شعر رودکی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتادهای بگیری، مردی
مردی نبود سفر در این وضع خراب
شاخ کرونا اگر شکستی مردی
در نگاه نخست این طرح ممکن است لبخند را بر لبان مخاطبان بیاورد اما پرسش اساسی این است که آیا ضرورتی بود که از شاعران نامدار ایرانی که هر یک میراث هویتی این سرزمین هستند چنین سوء استفاده ای شود؟
آیا ماسک زدن بر تصویر این شاعران به جز مضحکه نمودن آنان نتیجه دیگری در پی داشت؟
فراموش نکنیم، حافظ، خیام، سعدی، فردوسی، باباطاهر و ... هر کدام قله های فرهنگ و تمدن ایرانی هستند و نمی توان نام دیگری جز کج سلیقگی محض در مورد کاری که در این خصوص بهره گیری از آثار آنان شکل گرفت، نهاد.
وقتی برخی مسئولان فرهنگی ما این چنین بی محابا آثار مفاخر ادبی را به سخره می گیرند، متوجه نیستند که این اقدام ناپسند تیشه زدن به ریشه های ادبیات فارسی و مفاخر آن است.
زمانی که این مضامین به اصطلاح طنز، ورد زبان مردم عادی شود، بعید نیست کودکان و نوجوانان ما فکر کنند شاعران کهن ایرانی، سراینده این مضامین بوده اند که در این صورت، فاجعه ای تمام عیار برای ادبیات فارسی رخ خواهد داد.
بدون آنکه بخواهیم ارزش شعرای معاصر را نادیده بگیریم آیا واقعا مسئولان فرهنگی مترو این جسارت را داشتند تا با آثار شعرای معاصر به ویژه آنانی که به صورت پیوسته از سوی سلبریتی ها تبلیغ می شوند، مشابه چنین کاری را انجام دهند؟
این در حالی است که ارزش و غنای ادبی آثار حافظ، سعدی، فردوسی و ... قابل قیاس با مفاخر ادبی معاصر ایران نیست.
امید است مسئولان فرهنگی مترو تا بیش از این دیر نشده به این اقدام سخیف پایان دهند.
محمدرضا محمدیوسفی_ روزنامهنگار
منبع: ایرنا