به گزارش پرسون؛ گرفتاری های معیشتی اهالی سینمای ایران با شیوع کرونا چندبرابر شده و متاسفانه مدیریت فرتوتی که گرفتار سیکل تکراری توجیه و اتلاف وقت هست نتوانسته ابتداییترین کار که مثلا توزیع ماهانه سبدکالا میان اهالی سینما است را به سرانجام برساند.
در این اوضاع اینکه یک بازیگر شناختهشده (مهوش وقاری) که همسر بازیگرش(محسن قاضیمرادی)مدتهاست گرفتار پارکینسون است به گلایه از این بپردازد که همان حداقلها هم شامل حالش نشده واقعا برخورنده است!
مهوش وقاری با اشاره به کمکاری ماههای اخیرش گفت: بهدلیل شرایط بیماری حاد همسرم (محسن قاضیمرادی) چند سالی از روند بازیگری دور شدهام و مجبور هستم از محسن پذیرایی کنم و البته شکایتی ندارم چون بیش از چهار دهه با ایشان زندگی کردهام و فکر میکنم وظیفه زن و شوهر باشد که در این مواقع سخت کنار هم باشند ولی گله دارم از متولیان هنری کشور که تسهیلات را برای هنرمندان بیمار و گرفتار در انبوه مشکلات اقتصادی فراهم نمیکنند. واقعاً از این همه بودجه میلیاردی که صرف ارگانهای هنری میشود نباید بخشی هم برای تأمین امنیت و آرامش جسمانی هنرمندان صرف گردد؟
این بازیگر باسابقه افزود: نکته قابل اشاره در این بحث نقش نهادهای ذیربط به سینما نظیر خانه سینما و وزارت ارشاد در جهت حمایت از هنرمندان پیشکسوت و بیمار است. چند ماه قبل که برای دریافت کارت یک میلیونی کمکهزینه کرونا و سبدکالا با ما تماس گرفته شد و به خانه سینما رفتم در کمال تعجب به من و همسرم(محسن قاضی مرادی) فقط یک سهمیه دادند! این در حالی است که هر کداممان جداگانه، سالانه حق عضویت خودمان را پرداخت میکنیم. آخر این انصاف است؟
مهوش وقاری ادامه داد: موقعی که اعتراض کردم با جواب قانعکنندهای مواجه نشدم و مدام میگویند محدودیت منابع داریم. مگر چند سینماگر داریم که مدام از محدویت منابع میگویند؟ مگر سالی چند سبدکالا به اهالی سینما میدهید که مدام میگویید نمیشود به همه داد؟ یعنی حتی در دل کرونا هم نباید از مدیران انتظار داشت که دست از خودی و نخودیبازی بردارند و تسهیلات مصوب را به تمام اهالی هنر تخصیص دهند؟
بازیگر “تقاطع” و “زیر پوست شهر” خاطرنشان ساخت: متاسفانه در سالهای اخیر مدیران فرهنگی برای گرفتن ژست و عکس یادگاری به صورت تشریفاتی به عیادت برخی هنرمندان بیمار میروند که این هم بیشتر فقط تبلیغ برای خودشان است تا انجام کمک واقعی به هنرمندان بیمار وگرنه کمک واقعی این است که حداقل یک فروشگاه زنجیرهای یا یک کلینیک یا لااقل یک درمانگاه وجود داشته باشد که اهالی هنر بتوانند به صورت منصفانه و با حداقل قیمت، نیازهایشان را از آن طریق برآورده کنند.