سرپرست پُرسون خوزستان در نگاهی همدلانه و هشدار دهنده نوشت:

میلاد منصوری: استان اول در فلاکت!/ اینجا فقط خورشید وفادار است!

خوزستان، استانی با خاک زرخیز و منابع سرشار، این روزها درگیر دردهایی است که سال‌هاست مزمن شده‌اند. قطعی‌های پیاپی برق و آب، آتش‌سوزی‌های پی‌درپی در نخلستان‌ها، بیکاری گسترده و شاخص فلاکت بالا، تصویری ناراحت‌کننده از این دیار ترسیم کرده‌اند. اما پرسش اصلی اینجاست: چرا خوزستان با تمام داشته‌هایش، هنوز در صف نخست محرومیت ایستاده است؟
تصویر میلاد منصوری: استان اول در فلاکت!/ اینجا فقط خورشید وفادار است!

به گزارش سایت خبری پُرسون، از خوزستان؛ میلاد منصوری سرپرست پُرسون خوزستان در یادداشت خود به وضعیت بحرانی خوزستان پرداخت است که این استان ثروتمند با وجود منابع فراوان، به دلیل ضعف مدیریت، بحران آب و برق، آتش‌سوزی نخلستان‌ها، گرمای شدید و مشکلات اقتصادی مانند بیکاری و تورم، به یکی از محروم‌ترین و فلاکت‌زده‌ترین استان‌های کشور تبدیل شده است. او در یادداشت خود از سر دلسوزی و رسالت اطلاع رسانی اش هشدار می‌دهد که اگر وضعیت تغییر نکند، زندگی در خوزستان سخت‌تر خواهد شد.

میلاد منصوری سرپرست پُرسون خوزستان نوشت:

می‌خواهم از خوزستان بنویسم، اما از کجا بگویم که دلمان آرام گیرد؟ چگونه می‌توان از دیاری سخن گفت که هم ثروت دارد و هم رنج، هم تاریخ دارد و هم زخم‌های کهنه؟

این روزها، اخبار تلخ یکی پس از دیگری از خوزستان می‌رسد؛ از صدرنشینی در شاخص فلاکت گرفته تا آتش‌سوزی‌های نخلستان‌ها، قطعی مکرر آب و برق در گرمای بالای ۴۹ درجه، و البته ناامیدی مردمی که تاب و توان‌شان رو به پایان است.

استانی که قلب تپنده‌ی اقتصاد ایران لقب گرفته بود، حالا با چالش‌هایی روبه‌روست که حتی ابتدایی‌ترین نیازهای زیستی مردم را نشانه گرفته‌اند. نبود آب شرب پایدار، خاموشی‌های گسترده، بیکاری فراگیر، و تورم طاقت‌فرسا، چهره‌ای نگران‌کننده از آینده‌ی این خطه ترسیم کرده است. پرسش ساده اما عمیق مردم این است: چرا خوزستان با وجود این همه ثروت، هنوز از نعمت توسعه‌ی متوازن و رفاه پایدار بی‌بهره مانده است؟

خوزستانی که روزگاری نماد اقتدار، تولید و حماسه بود، امروز با مسئله‌هایی روبه‌روست که برخی از آنها ریشه در غفلت‌های مدیریتی دارند. وقتی حتی زیباسازی شهری و کاشت درختان سایه‌ساز نیز از توان برخی مدیران ناکارآمد خارج است، چگونه می‌توان به اصلاحات ساختاری در این منطقه امیدوار بود؟

در این میان، صدای مردم شنیده نمی‌شود یا شاید شنیده می‌شود اما پاسخی درخور نمی‌یابد. آنان که باید بایستند، باری بر دوش مردم گذاشته‌اند. خوزستان، با تمام نجابت و صبوری‌اش، دیگر توان ایستادن ندارد. این استان، سزاوار فردایی روشن‌تر است؛ فردایی که در آن آب و برق، اشتغال و امید، نه آرزو، که بدیهی‌ترین حقوق یک زندگی شایسته باشند.

منبع: پُرسون

1012112

سازمان آگهی های پُرسون