به گزارش سایت خبری پُرسون، سهشنبه هفته گذشته شایعهای در خصوص تصویب طبقاتی شدن اینترنت در ایران منتشر شد.
در جلسه اخیر شورای عالی فضای مجازی، آییننامه اجرایی کمیته «تسهیل فعالیت کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال» به تصویب رسید و پس از آن، اظهارات برخی مقامات به این شائبه دامن زد که دولت به سمت راهاندازی «اینترنت ملی» یا اعمال سیاستهای «اینترنت طبقاتی» روی خواهد آورد.
همان روز سهشنبه امیر سیاح، سرپرست معاونت اقتصادی و تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی، گفت که بازگشایی IP برخی کسبوکارها یکی از نخستین اقدامات کمیته خواهد بود.
سیاح آغاز فعالیت آزمایشی ستاد تسهیل اقتصاد دیجیتال و باز کردن دسترسی برخی کسبوکارها را نشانهای از شروع اجرای طرح اینترنت تفکیکی با هدف حمایت از رشد اقتصاد دیجیتال عنوان کرد.
در کنار اظهارات او، سخنان برخی مسئولان دولت مثل فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت و محمدرضا عارف هم نیز به تقویت گمانهزنیها در مورد طبقاتی شدن اینترنت دامن زد.
عارف بر تکمیل شبکه ملی اطلاعات و ارائه خدمات بر بستر این شبکه تاکید کرد و مهاجرانی هم گفته بود: دولت با آزادی اینترنت موافق است، اما در عین حال، نمیتوان برخی امور را معطل حلوفصل مسائل کلان کرد. اگر مثلا خبرنگاری نیاز به اینترنت آزادتر دارد، باید این امکان برای او فراهم شود.
مضاف بر اینها، در جنگ ۱۲ روزه که اینترنت قطع شده بود، سازمان نظام صنفی رایانهای از پیگیری اینترنت آزاد برای کسبوکارها خبر داده بود.
این گمانهزنیها با این نگرانی همراه شد که اینترنت مردم محدود میماند اما برخی گروهها به اینترنت آزاد دسترسی خواهند داشت؛ موضوعی تبعیضآمیز که ناقض حقوق اساسی شهروندان نیز هست. بر اساس اصل ۲۵ قانون اساسی، سانسور و محدودیت ارتباطات نیازمند حکم قضایی است.
محدودسازی اینترنت مصوبه شورای عالی فضای مجازی نبود
با این حال دولت این گمانهها را شایعه خواند و رسمی شدن اینترنت طبقاتی را تکذیب کردند.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت اعلام کرد: مصوبه شورای عالی فضای مجازی هیچ ارتباطی با محدودسازی اینترنت ندارد؛ این مصوبه با هدف تسهیل فعالیت کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال در حوزههای پولی ـ مالی، بانک، بیمه، حملونقل و… و به نفع کارآفرینی و خدمات بهتر برای مردم تدوین شده است.
مسعود پزشکیان هم که بارها وعده برچیده شدن بساط فیلترینگ را داده بود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: دسترسی به اطلاعات آزاد حق همه مردم است، نه یک طبقه خاص. دولت موظف و مصمم است اینترنت آزاد، باکیفیت و فراگیر فراهم کند.
مصوبه اخیر شورایعالی فضای مجازی برای حمایت از اقتصاد دیجیتال بود، نه محدودسازی. با هر تصمیم و اقدامی که فیلترشکنبازی و ناامنی دیجیتال را گسترش دهد، مخالف هستم.
ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، نیز با بازنشر یادداشت پزشکیان نوشت:
موضع صریح رئیسجمهور محترم در خصوص مخالفت با اینترنت طبقاتی و حق دسترسی همه به اینترنت، در تریبون عمومی و جلسات کاری مبین نظر و شیوه عمل دولت چهاردهم و وزارت ارتباطات در این خصوص میباشد. مبارزه با ناامنی دیجیتال و فیلترشکنبازی نیازمند اتخاذ تصمیم درست و اعتماد به مردم است.
شورای اطلاع رسانی دولت نیز در بیانیهای اعلام کرد که هدف از تشکیل کمیته تسهیل کسبوکارهای دیجیتال را «جلوگیری از مداخلههای بیمبنا و غیرقانونی نهادهای بالادستی در امور کسبوکارهای دیجیتال» عنوان کرد.
از فیسبوک تا اینستاگرام؛ سیر فیلترینگ شبکههای اجتماعی در ایران
اگرچه دولتی ها طبقاتی شدن اینترنت را تکذیب کردهاند اما نگرانی افکار عمومی در خصوص اینترنت هنوز بر طرف نشده است، بلکه موضوع بیعملی دولت در خصوص آزادسازی اینترنت را هم به میان آورده است.
ایجاد محدودیت و فیلترینگ برای فضای مجازی از زمانی که پای شبکه های اجتماعی به زندگی مردم باز شد، رخ داده است. ورود شبکه های اجتماعی به زندگی مردم در ایران با دولت محمود احمدینژاد همزمان شده بود.
برای اولین بار در جریان انتخابات سال ۸۸ شبکههای اجتماعی وقت یعنی یوتیوب، فیسبوک و توییتر نقش آفرینی کردند. اما، آنها ۲۰ روز مانده به انتخابات مسدود شدند و کاربران در ادامه دوران احمدینژاد به ویپیانها روی آوردند. دولت آن وقت مخالفتی جدی برای برداشتن محدودیتها نشان نمیداد بلکه شاید آن را تایید هم میکرد؛ چرا که محتوایی که در این شبکههای اجتماعی تولید میشد عمدتا با دولت وقت سر سازگاری نداشت.
با روی کار آمدن دولت روحانی رفته رفته، شبکه های اجتماعی موبایلی گسترش پیدا کردند. دولت روحانی خود را با رویکرد متفاوتی نسبت به دولت احمدینژاد نشان میداد؛ روحانی سال ۹۶ از طرف محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات خود قول داد که دست وزیر روی دکمه فیلترینگ نمیرود.
با این حال در دوران او، نه فقط تلگرام بلکه چندسال بعد کلابهاوس نیز فیلتر شد. اپلیکیشنهایی مثل ویچت، لاین و وایبر هم در دولت اول روحانی فیلتر شده بودند.
با آنکه دولت روحانی در مصون نگه داشتن شبکههای اجتماعی از فیلترینگ خیلی موفق نبود اما ادبیاتش باعث شده بود که هرکسی که پس از او بر سر کار میآمد نمیتوانست خود را مدافع مسدودسازی و فیلترینگ نشان دهد.
ابراهیم رئیسی هم در تبلیغات انتخاباتی خود از فالوورهایش روایت میکرد و میگفت فضای مجازی ابزار درآمد مردم شده است. رئیسی میپرسید آیا کسی میآید که محل درآمد مردم را تعطیل کند؟
با این حال در زمان او وقتی حوادث ۱۴۰۱ رخ داد، نه فقط اینستاگرام و واتساپ بلکه حتی لینکدین هم که استفاده گستردهای بین مردم نداشت فیلتر شد. محدودسازی ها به فروشگاه گوگلپلی هم رسید. اما پس از پایان حوادث، جز لینکدین دیگر بسترهای فیلترشده، آزاد نشدند.
مردم دوباره این دغدغه را داشتند که از کدام فیلترشکن برای دور زدن مانعی که دولت برایشان ایجاد کرده استفاده کنند؟
امیدواریای که دیگر امیدوارکننده نیست
با برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری، مسعود پزشکیان، به عنوان کاندیدای اصلاحطلب به صراحت از آزادی اینترنت سخن گفت و وعده داد که «اگر انتخاب شوم جلوی فیلترینگ خواهم ایستاد.»
اما در طول یک سالی که از روی کار آمدن او میگذرد، دولتش بیشتر از اقدام جدی به موضعگیری درباره رفع فیلترینگ پرداخته است. البته در ماه های نخست روی کار آمدن دولت چهاردهم، پیام رسان واتساپ و فروشگاه گوگل پلی رفع فیلتر شد اما این موضوع انتظارات را برآورده نکرده است.
شایعاتی در خصوص رفع فیلتر شبکههای اجتماعی مثل تلگرام، یوتیوب و اینستاگرام تا آخر سال ۱۴۰۳ مطرح شده بود. اما هنوز که هنوز است هیچ خبری از عمل به این وعده نیست.
برخی مسئولان دولت مثل فاطمه مهاجرانی سخنگوی آن فقط به ابراز امیدواری برای برداشتن محدودیت ها بسنده میکنند؛ «امیدواری» ای که دیگر امیدوارکننده نیست. حالا پس از گذشت اولین سالگرد انتخابات و رای آوردن پزشکیان فقط وعده و وعیدها درباره رفع فیلترینگ امروز و فردا میشود.
با آغاز جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل، بستن اینترنت دوباره گزینه اول مسئولان تصمیمگیرنده بود.
استدلال این بود که قطعی اینترنت با هدف جلوگیری از نفوذ بیشتر اسرائیل انجام میشود. در مدت جنگ فقط دسترسی به سایت های داخلی امکان پذیر شده بود.
با نگاهی به این سابقه و عملکرد دولت در زمان جنگ نگرانی کاربران از بابت اینکه احتمال ملی شدن اینترنت در دستور کار دولت قرار بگیرد بیشتر شد. دستکم این نگرانی وجود دارد که پزشکیان و دولتش در مورد اینترنت و شبکه های اجتماعی همان مسیر دولت حسن روحانی را دنبال کنند؛ مخالفت لسانی با فیلترینگ اما بی عملی.
کاربران در حال اتصال به فیلترشکن هستند
آمار و ارقام مختلف از حضور کاربران در شبکههای اجتماعی و مصرف ویپیانها حاکی از شکست سیاست فیلترینگ در ایران روایت میکنند. با این که دولتی ها هم به این موضوع اقرار کردهاند اما هنوز نتوانستهاند در این زمینه گام مثبتی بردارند.
به ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه، بسیاری از کارشناسان خواستار بازنگری فوری در زمینه سیاست فیلترینگ شدند. به گفته آنها بسیاری از فیلترشکنها ابزار نفوذ اسرائیل هستند و در نتیجه ضرر فیلترشکنها از محتوای فیلترشده بیشتر است.
با این حال یک سر این داستان به جریان سیاسی افراطی برمیگردد؛ آنهایی که مدعی انقلابی گری طرح هایی مثل صیانت از فضای مجازی را در دستور کار خود قرار میدادند.
طرح صیانت از فضای مجازی یکی از بحثبرانگیزترین طرحهای قانونی در ایران طی سالهای اخیر بوده است.
با وجود آنکه طراحان هدف خود را «حمایت از حقوق کاربران» و «صیانت از دادههای مردم» عنوان میکردند، عملا با دنبال کردن محدودیتسازی اینترنت و فضای مجازی کاربران را به سوی استفاده از فیلترشکنها سوق میدادند؛ هرچند که این طرح خرید و فروش فیلترشکنها را جرمانگاری میکرد.
برآوردی از گردش مالی فیلترشکنها؛ سه برابر درآمد مخابرات
خرید و فروش فیلترشکن در ایران گردش مالی بسیار بالایی دارد. در سال ۱۴۰۲ برآورد شده بود که گردش مالی فروشندگان ویپیان در ایران، ماهانه حدود هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان یعنی ۳ برابر درآمد عملیاتی مخابرات ایران است.
جواد نیک بین عضو کمیسیون فرهنگی مجلس آبان ۱۴۰۲ از پشت پرده فیلترکنندگان اینترنت روایت کرده و گفته بود: «نویسندگان برنامه فیلترینگ (طرح صیانت) همانهایی هستند که نویسندگان ویپیانها (فیلترشکنها) هم هستند. یعنی کسی که برنامه فیلترینگ را مینویسد یا خودش مستقیما یا با چند واسطه، ویپیان را هم میفروشد.»
ستار هاشمی وزیر ارتباطات دولت پزشکیان نیز سال گذشته در گزارشی از ضرر هنگفت فیلترینگ برای ارتباطات کشور روایت کرد و گفت: استفاده از فیلترشکنها همچنین باعث شده شبکه ما یکی از شبکههای آلوده قلمداد شود که وقتی درخواستها را به سمت سایتهای ارایهدهنده سرویس ارسال میکنیم پاسخ دریافت نشود. ضرر فیلترینگ برای ارتباطات کشور بیش از ۵۰ همت است.
پس از پایان جنگ بین ایران و اسرائیل هم سه روزنامه نگار خطاب به مسعود پزشکیان نوشتند که طرفداران فیلترینگ در ایران دنبال درآمد ناشی از فروش ویپیانها هستند. محمد مهاجری، عباس عبدی و فیاض زاهد در نامهای به پزشکیان نوشتند: حداقل دو انگیزه برای فیلترینگ وجود دارد که یکی پوشش دیگری است. انگیزه دیگر پوششی برای پنهان کردن انگیزه اول است، یعنی مخالفت با جاسوسی کردن از طریق این برنامههاست، چون از بیان اولی شرم دارند، دومی را ابراز میدارند، ولی واقعیت این است که یک انگیزه بسیار مهمتر نزد سردمداران پشت پرده فیلترینگ وجود دارد که کاملا کتمان میشود و آن فروش فیلترشکن است.
آنها ادامه میدهند: برخی برآوردهای رسمی نشان میدهد که گردش مالی سالانه فروش فیلترشکن حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان (۲۰ همت) است. این رقم سرسامآوری است. آخرین مطالعات نشان داده که با رفع فیلتر واتسآپ مصرف فیلترشکن حدود ۸ تا ۱۲ درصد کاهش یافت. در واقع بهطور میانگین حدود ۱۰ درصد کمتر شده که زیان ۲ هزار میلیارد تومانی به فروشندگان فیلترشکن وارد کرده است و آنان دنبال فشار برای فیلتر کردن دوباره واتسآپ هستند.
برداشتن فیلترینگ از تحریم سختتر نیست
با نگاهی به مسیر پرپیچوخم فیلترینگ به نظر میرسد که وعده آزادی اینترنت نه تنها سادهترین تعهد قابل تحقق دولت پزشکیان بود، اما بیعملی در این زمینه شکافی بین گفتهها و رفتار دولت ایجاد میکند.
رئیسجمهور که همزمان ریاست شورای عالی فضای مجازی را برعهده دارد، با وجود اختیارات قانونی گسترده (از صدور دستور رفع فیلترینگ تا پیگیری موضوع در جلسات سران قوا) ترجیح داده است به جای اقدام عملی، به ابراز امیدواری بسنده کند.
سوال کلیدی اینجاست که اگر دولت واقعاً توانایی رفع فیلتر از شبکههای اجتماعی را ندارد، چگونه میخواهد پروندههای پیچیدهتری مانند تعامل با جهان یا لغو تحریمها را پیش ببرد؟ حال آنکه عملکرد یکساله اخیر نشان داده که رفع فیلتر واتساپ نیز نتوانسته اعتماد افکار عمومی را جلب کند، چرا که جامعه به جای شعار، انتظار اقدام عینی دارد.
به نظر میرسد پزشکیان در خصوص فیلترینگ شعار انتخاباتی «دعوا نکنیم» را به صورت افراطی آن هم با مخالفان خود پیش میبرد و نه افرادی که از او مطالبه دارند. در آینده نه چندان دور او در خصوص فیلترینگ در بزنگاه دشوارتری قرار خواهد گرفت که یا باید پاسخ مطالبه گران را بدهد یا با مخالفان خود وفاق کند و سرانجام مثل برخی سیاستمداران در پایان دولتش بگوید: نگذاشتند.
منبع: خبرآنلاین