‌احتمال رخ‌ دادن زلزله مهم بعدی

نه سکون گسل‌ها به‌ معنای اتمام زمین‌لرزه است و نه پرزلزله‌بودن الزاما به‌ معنای شروع فوری فعالیت گسل برای رخ‌دادن یک زلزله شدید. با توجه به سابقه زلزله‌های بزرگ در ایران، به‌طور متوسط در هر دهه، حدود دو زلزله با بزرگای بالای هفت در فلات ایران ممکن است رخ ‌دهد.

به گزارش سایت خبری پرسون، مهدی زارع در یادداشتی نوشت:

ایران «یک منطقه پرخطر برای زلزله» است، ولی در همه زمان‌ها الزاما زلزله مهمی در آن رخ نمی‌دهد. دلیل زمین‌لرزه‌ها، حرکت و جابه‌جایی چندین ورقه زمین‌ساختی در محدوده کشور ماست. زلزله‌ها می‌توانند دیر به دیر رخ دهند و اثرهای مخربی روی سطح داشته باشند؛ به‌خصوص در ایران مرگ‌ومیر بر اثر زلزله بارها در تاریخ رخ داده است. مهم‌ترین مثال زلزله پنجم دی‌ماه 1382 بم است که زلزله‌ای با بزرگای 6.5 موجب کشته‌شدن حدود یک‌سوم جمعیت شهر شد! این موضوع عمدتا به دلیل «روش ساخت خانه‌ها» است که در صورت لرزش در معرض ریسک بالای فروریختن هستند. بسیاری از ساختمان‌های جدید بر مبنای کسب سود بیشتر و صرفا سرمایه‌گذاری، بدون در‌نظر‌گرفتن اولویت خطر زمین‌لرزه ساخته می‌شوند؛ بنابراین حتی زمین‌لرزه‌های نه‌چندان شدید هم می‌توانند تعداد نسبتا زیادی جان‌باخته داشته باشند. ورقه عربی در جنوب غربی ایران از پوسته قاره‌ای و پوسته اقیانوسی تشکیل شده است. در منطقه زاگرس در غرب ایران، دو ورقه زمین‌ساختی با پوسته قاره‌ای به هم می‌رسند و یک منطقه بزرگ برخورد تشکیل می‌دهند. ضمنا در منطقه مکران در راستای گسل ساحلی مکران، فرورانش ورقه اقیانوس هند به زیر ‌ورقه ایران رخ داده است. در خلیج عمان، یک ورقه اقیانوسی به زیر‌ ورقه دیگر –قاره‌ای- می‌رود؛ به همین دلیل است که «زمین‌لرزه‌های عمیق» در این منطقه (مکران ایران و پاکستان) رخ می‌دهد.

نه سکون گسل‌ها به‌ معنای اتمام زمین‌لرزه است و نه پرزلزله‌بودن الزاما به‌ معنای شروع فوری فعالیت گسل برای رخ‌دادن یک زلزله شدید. با توجه به سابقه زلزله‌های بزرگ در ایران، به‌طور متوسط در هر دهه، حدود دو زلزله با بزرگای بالای هفت در فلات ایران ممکن است رخ ‌دهد. متناسب با رخداد زلزله‌های بزرگ، زلزله‌های کوچک هم رخ می‌دهند و در ایران سالانه حدود 200 زلزله با بزرگای بیش از چهار و حدود 20 هزار زلزله با بزرگای بیش از دو رخ می‌دهند. زلزله‌های کوچک دست‌کم می‌توانند هشدار‌دهنده باشند. تغییرات تنش می‌تواند به القای رخداد زمین‌لرزه مهمی در گسل مجاور بینجامد. رخداد زلزله‌های متوالی بعد از رویدادهای متوسط (با بزرگای پنج) را می‌توان در زلزله‌های 16 و 17 اردیبهشت 1309 سلماس، 9 و 10 شهریور 1347 دشت بیاض و فردوس در ایران، 26 مرداد 1378 ایزمیت و 24 آبان 1378 دوزجه ترکیه، 29 شهریور 1378 چی‌چی تایوان، 14 و 28 مرداد 82 (با بزرگای متوسط) و سپس پنجم دی‌ماه 1382 بم و 26 مرداد 1393 مورموری ایلام و پنجم اردیبهشت 1394 تپال و مثال‌های متعدد دیگر نشان داد.

لازم به یادآوری است که گسیخته‌شدن یک گسل فعال که مدتی در سکوت و نبود لرزه‌ای به سر برده، قبلا نیز تجربه شده است. مثلا می‌توان به زلزله 10 اکتبر 1980 الاصنام ‌الجزایر اشاره کرد که تیمی فرانسوی-الجزایری از یک سال قبل بر روی گسل الاصنام مشغول برداشت میدانی با شبکه لرزه‌نگاری بود و حتی یک زمین‌لرزه از این گسل در بازه یک‌ساله یادشده ثبت نشد تا اینکه در ساعت 1:25 بعدازظهر دهم اکتبر 1980، زمین‌لرزه‌ای با بزرگای 7.2 موجب حدود پنج هزار کشته و 9 هزار مجروح شد. اصولا زلزله‌ای که نزدیک شهر رخ می‌دهد، بیشتر مردم را وحشت‌زده می‌کند. اینکه زلزله‌های با بزرگای چهار و پنج از وقوع زلزله‌هایی با توان بالا جلوگیری می‌کنند یا نه، لزوما چنین نیست. شاید این زلزله‌ها مانند کبریت در انبار باروت بوده و محرک رخداد‌های بزرگ‌تر باشند. کار منطقی آن است که این زلزله‌های کوچک را نشانه فعال‌بودن همان منطقه در نظر بگیریم و بر اساس درک فعال‌بودن هر منطقه، درباره افزایش سطح آمادگی در آن ناحیه برای سناریو زلزله شدید احتمالی بعدی تلاش کنیم.

منبع: شرق

246548

سازمان آگهی های پرسون