این روزها در کنار موضوعات مهم دیگر، شناخت جناحبندیهای داخلی جریان غالب اصولگرایان نیز میتواند جالب و آموزنده باشد. گرچه این جریان لایههای پیچیدهای دارد و به علت «قدرتمحور» بودن آنان مسائل مادی و منفعتی حرف اول را در مجادلات میان آنها میزند، ولی در مجموع میتوان آنان را ذیل سه گروه کلی تقسیمبندی کرد.
در فساد اداری و مالی، در سیاست خارجی، در سیاستها و شاخصهای اقتصادی و تورم و... در رقص و آواز، در حلال و حرام و مباح و... این رویکرد مشاهده میشود و تابع منطق دوگانه است. اخلاق و سیاست و... برای آنان چنان نسبی است که درستی یا نادرستی آنها را با دوری و نزدیکی به خودشان میسنجند.
ادبیات این روزهای حجاریان در مصاحبه با روزنامه اعتماد یاد به کارگیری القاب ناشایست او به جریانهای سیاسی در روزنامه صبح امروز در زمستان سال ۷۷ را زنده می کند که جریانهای سیاسی را به چهار دسته راست سنتی - مدرن و چپ سنتی- مدرن تقسیم کرده بود و افراد صاحبنام و خدوم انقلاب و یاران صدیق امام راحل را که دارای مسئولیتهای کلان حکومتی بودند، در زمره راست سنتی که لفظ زشت «فاشیسم» را برای این شخصیتها به کار میبردند.
علی ربیعی در یادداشت «نامهای به دوستان» برای روزنامه اعتماد نوشت: ما از جهان فاصله گرفتهایم و فاصله گرفتن از جهان یعنی محروم کردن مردم کشور و آینده مملکت از حق و حقوقشان در اقتصاد جهان. هر حرکتی از سوی دولت برای پیوستن به زندگی عادی جهانی را باید قویا حمایت کنیم.
دغدغه برخی امروز، ایستادن در جایگاهی است که نه انقلابیگری است و نه اصلاحطلبی. نه این است و نه آن. جایگاهی میانِ این و آن. جایگاهی برخاسته از تفاوتِ این دو.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: طبیعی است که هواداران هر جناحی تعلق خاطر بیشتری به دولت وابسته به آن جناح داشته باشند ولی این بدان معنا نیست که بدخواه دولت وابسته به جناح دیگر باشند.