به گزارش سایت خبری پرسون، این روزها در جلساتی که میان دوستان گوناگون از مشربها و گروههای مختلف و جمعهای دانشگاهی و صاحبنظران حوزههای مختلف مینشینم، نوعی حس بد و حتی دردناک در بین آنها از مقایسه موانع، فشارها، اظهارات، مواضع و اقدامات گذشته با رفتارها و اظهاراتی که امروز از سوی صاحبان تریبونها و گروههای صاحب نفوذ و نیز اقدامات کسانی که در مناصب امور نشستهاند، وجود دارد. از آنجایی که این دوگانهها بعضا بر پایههایی از سوء مصرف ایدئولوژی، سوءاستفاده از باورهای مذهبی و با توجیه ناموجه امنیت ملی صورت میگرفت آثار زیانباری بر اصل این مفاهیم و کارکرد آنها وارد ساخته است. در برخی موارد گلایه از اینکه چرا اینگونه سیاستها رقم میخورد به گوش میرسد.
من در این یادداشت نامهگونه، دیدگاه و اعتقاد شخصیام را در این باب مطرح میکنم. من معتقدم بهطور کلی همه ما، ممکن است با گذشتهای پر از درد و رنج مواجه بوده باشیم، ولی حق ماندن و سکون در این گذشتهها را نداریم. ما با سایه آنچه بر ما گذشته، نمیتوانیم برای ایران و بچههای سرزمینمان، آیندهای روشن و افقی امیدبخش را پدید آوریم. باید سالهای گذشته و موانع، دشنامها، سختیها، تهمتها و حتی پروندهسازیهای محفلی و در مجموع همه این تاریخ را با خردمندی و فراست ورق بزنیم. در واقع، نباید گروگان «گذشته» شویم. نباید درگیر و گروگان جفاهایی که در گذشته بر یک تفکر، تلاشها، آیندهنگریها و امید مردم شد باقی بمانیم. افسوس خوردن از آنچه میتوانستیم انجام دهیم و نشستن در سوگ اینکه نمیخواستند پیشرفتهای مطلوب صورت پذیرد، هیچ دردی را درمان نمیکند. به اعتقاد من، گذشته باید چراغ راه آینده باشد. رفتار امروز میتواند درسهایی برای نسلهای آینده باشد. معتقدم جامعه به تعادل بازخواهد گشت. حتی بچههای دهه هفتادی و هشتادی و نودی، به تعادل بازمیگردند و آنگاه است که حرکت امروز همگان درسهایی برای آیندگان به همراه خواهد داشت. نسلهای جدید نیازمند زندگی بهتر هستند. همانگونه که از ناگواریهای تاریخی بسیاری عبور کردهایم، باید از تلخیهای سالهای گذشته عبور کنیم.
من معتقدم کنش، روش، منش و برنامه امروز ما، میتواند فرهنگ گفتوگو، به رسمیت شناختن تنوع و احترام به هر آنچه به نفع مردم است را برای نسلهای آتی پیریزی کرده و فرهنگسازی کند. هرچند در گذشتهای نه چندان دور، گروههایی با حمایت رسانهها و نهادهای رسمی، اجازه ندادند آنچه میتوانست کام ملت را شیرین کند و به نفع ایران بود انجام شود، ولی امروز حق نداریم که به این بهانه، هر حرکتی که ممکن است به صلاح و منفعت ایران و مردم باشد را نفی کنیم و از آن حمایت نکنیم. من هیچگاه فراموش نمیکنم روزهایی را که عدهای، چه خشنود بودند از اینکه ترامپ رای خواهد آورد و برجام به ثمر نخواهد نشست. هنوز برق چشمان بعضیها در خاطرم باقی مانده است. با اینحال، ما نباید اینگونه زیست کنیم. هر اقدامی که به نفع مردم و جامعه انجام میشود را نه تنها باید به رسمیت شناخت بلکه باید مورد حمایت هم قرار دهیم.
بازگشت به گذشته و حافظه تاریخی از جهاتی مفید و از جهاتی اگر بازدارنده کنش مثبت ما در امروز و آینده باشد منفی است. حافظه تاریخی را باید برای درک بهتر مسائل امروز و فردا به کار گرفت. بر اساس همین حافظه تاریخی، امروز همه ما اگر میتوانیم باید مانعی را برداریم یا در تبیین مسیر درست و کسب بیشترین دستاورد تلاش کنیم و خوشنود باشیم، از اینکه امروز دیگر آنها هم متوجه مسیر درست شدهاند. همه ما باید کارگزاران امروز را در فهم مسائل یاری کنیم برای نیل به مسیری که منفعت ملت ایران در آن است. این روشی است که امروز به مصلحت همه مردم و ایران بزرگ است. امروز از هر حرکتی برای حل مسائل منطقهای حمایت کنیم. از دوستی و نزدیکی با مصر، عربستان، قطر، امارات، کویت و همه کشورهای دور و نزدیک حمایت کنیم.
امروز از پیوستن احتمالی امریکا به برجام هم حمایت کنیم. باید بگذاریم آنانی که امروز در مسند کار نشستهاند، با سرودی پیروزمندانه مسائل خارجی را به جلو ببرند - هرچند معتقدم حل مسائل خارجی بدون حل مسائل داخلی بسیار مشکل خواهد بود- اما همین اقدامات را هم باید ارج بنهیم و به هر شکلی که میتوانیم حمایت کنیم. ما از جهان فاصله گرفتهایم و فاصله گرفتن از جهان یعنی محروم کردن مردم کشور و آینده مملکت از حق و حقوقشان در اقتصاد جهان. هر حرکتی از سوی دولت برای پیوستن به زندگی عادی جهانی را باید قویا حمایت کنیم.