در شرایطی که حسین اللهکرم هم هوس حضور در مجلس کرده، آن دستهایی که اصولگرایان را به سمت فهرست واحد هدایت میکنند کار سختی پیشرو خواهند داشت؛ چرا که هر کدام از این تشکلهای نوپا که با حضور چهرههای شناخته شده ایجاد شده، طلب سهم از لیست نهایی خواهند کرد.
محمد مهاجری گفت: قالیباف اگر تصور کند قرار است قدرتش کم شود یا توسط نیروهایی که تا کنون کنارش بودهاند دور زده شود، سریعا به سمت ائتلاف میرود اما مسئله این است او برای همه اصولگرایان مرجعیت ندارد. جبهه پایداری هم که میگوید ائتلاف نمیکنیم، دنبال سهم خود از قدرت است و میخواهد تعداد بیشتری از کرسیهای پارلمان را در اختیار بگیرد. این گروه معمولا کاسبکارانه برخورد میکند و دنبال سهم حداکثری است.
روزنامه جوان به شایعات مطرح شده در باره ازدواج دوم یکی از مسئولین اصولگرا نوشت: حضرات اصلاحطلب در برابر قتل فجیع یک زن(همسر شهردار اسبق) سکوت میکنند و صدایشان در نمیآید، اما برای عملی حلال و مباح پیراهن چاک میدهند.
جریان اصولگرایی اساسا ذات و هویت وجودی خود را در رقابت با جریان اصلاحات به دست آورد و بدون وجود رقیب، این جریان برای شکلگیری وحدت یا کنشگری در سیاست دچار مشکل است.
نوع واکنش روزنامههای زنجیرهای و حامیان مدیریت اشرافی در دولت سابق درباره «فساد ارزی مربوط به واردات چای»، حکایت همان است که گفت: تا نشان سُمّ اسبت گم کنند- ترکمانا نعل را وارونه زن!
اردوگاه اصولگرایان در یک دهه اخیر از برخی چهره های میانه رو، منصف و خوشنام خالی شده است؛ از مرحوم عسگراولادی و سیدمهدی طباطبایی تا عماد افروغ، حسن غفوری فرد و این روزها احمد کریمی اصفهانی.
روزنامه اعتماد نوشت: حالا دو رقیب انتخاباتی روشن شدهاند؛ مبنا -یا همان شانا- با راهبری غلامعلی حدادعادل در حمایت از محمدباقر قالیباف و در ائتلاف با علیرضا زاکانی و ایثارگران در مقابل جبهه پایداری و دولت رئیسی.
«لیست واحد» اگرچه این روزها دغدغه راست گرایان شده است، اما به نظر می رسد فراتر از یک لیست واحد آنچه بیشتر نگرانی ایجاد کرده است، «سرلیست»، لیست واحد و سهم هر طیف از لیست واحد است.
قاعدتا در رقابت های این دوره از انتخابات مجلس شــورای اسلامی مرزهای بین جریان های کنونی در جریان اصولگرایی بیش از گذشــته خود را نشان خواهد داد و نگارنده معتقد است سه بخش در انتخابات مجلس در بین اصولگرایان وارد دور خواهند شد
تبلیغات و برگزاری همایش پر سر و صدای اصولگرایان که اختلافهای عمیق میان اصولگرایان و جریانهای دیگر را ثابت کرده است، چیزی به غیر از جبههگیری و قدرتنمایی نبود.
ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا می گوید: بنده ریزش حامیانِ اصولگرای دولت سیزدهم را قبول دارم کما اینکه اصولگرایان زمان انتخابات دیدگاه دیگری نسبت به رئیسی داشتند و این نگاه بعد از دو سال با توجه به عملکرد او تعدیل شده البته اصولگرایان به صورت کلی از رئیسی جدا نشدند.
سیدشهاب الدین صدر، از اعضای شورای وحدت می گوید: رئیسی را وارد فضاهای انتخاباتی و رقابتهای گروهها و سلیقهها نکنیم و اجازه دهیم دولت کار خودش را انجام دهد و در رابطه با انتخابات یک برخورد منصفانه و بیطرفانه داشته باشد.
شرق نوشت:اصولگرایان برای حواسپرتی جامعه از فهرست نهایی خود، تمرکز زیادی را بر روی فهرست ثبتنام و پیشثبتنام اصلاحطلبان قرار دادند تا کسی متوجه نشود، آیا «سرلیست اصلح جریان پایداری و شریان در انتخابات ثبتنام کرده یا نه؟».
هم میهن نوشت: از امروز ثبتنام کاندیداهای انتخابات مجلس آغاز میشود. بهطور طبیعی، جریان اصولگرا با حداکثر توان در این مرحله به ستادهای ثبتنام هجوم میبرند. هیچکس نیست که خودش را شایسته رسیدن به صندلی پارلمان نداند. از سوی دیگر، اطمینان دارند که هیچ مشکلی از ناحیه شورای نگهبان و دریافت تایید صلاحیتشان برای انتخابات به وجود نخواهد آمد.
هم میهن نوشت:دوستان اصولگرا، سیاستورزان عجیب و غریبی هستند. در واقع، میتوان گفت بسیار نازنین هستند. هر کاری کنند، درست است و البته باید هم درست باشد.
به نظر میرسد جریانی که تنها بخشی از آن را با نام جبهه پایداری میشناسیم در حال یک تسویه و خالصسازی درونی جدی از طرق مختلف است؛ برچسب صورتی برای نیروهایی است که همگام با دیدگاههای پایداریها یا طیفهایی تندروتر از پایداریها قدم برندارند.