عمومی

پرسون با نگاهی تحلیلی به تمام مسائل حوزه عموم جامعه می پردازد.

فرق ندارد ولنتاین باشد یا بلک فرایدی، وقتی مناسبتی غربی وارد کشور ما می‌شود مختصات خود را از دست داده و کاملا ایرانیزه می‌شود؛ این موضوعی است که در سال‌های اخیر بیش از پیش با آن مواجه هستیم. حالا به جز مناسباتی مثل ولنتاین، کریسمس و هالوین که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارند اما در کشور ما مورد توجه عمومی قرار گرفته اند، بلک فرایدی یا جمعه سیاه هم به این مناسبات اضافه شده و می‌بینیم خیلی از کاسبان و مغازه داران برای فروش بیشتر بلک فرایدی را دلیلی برای تخفیفات غیر واقعی خود عنوان می‌کنند. این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد که این روز در کشور ما نه تنها با تخفیفات ویژه همراه نبوده بلکه دروغی بیش نیست.
آنچه که در روزهای اخیر در اصفهان رخ داد، خطری است که از سال‌ها قبل کارشناسان و رئیس وقت سازمان حفاظت از محیط زیست، درباره آن هشدار می‌دادند. موضوعی که دو طرف (برخی از مسئولان و رسانه‌های بیرونی)، در آتش این اعتراضات مدنی می‌دمند و همدیگر را مقصر درگیری‌های چند روز گذشته در استان اصفهان می‌دانند. البته قرار نبود «خشونت» چاشنی مسالمت آمیزترین اعتراض برای مایع حیات باشد؛ قرار نبود چاشنی تسویه‌ حساب‌های سیاسی، طاقت مردم و کشاورزانی که از خشک شدن زاینده رود سال‌هاست که سکوت کرده‌اند، طاق کند.
قتل، یکی از مهم‌ترین جرایم است و برخی از قتل‌ها برای مردم جذابیت‌های خبری فراوانی دارد. البته همه قتل‌ها به یک اندازه بازتاب ندارند. در سال‌های اخیر قتل‌هایی که به دست سمیه و شاهرخ، در دهه ۱۳۷۰ رخ داد، سپس قتلی که به دست یک دختر نقاش به نام دل‌آرا رخ داد و عمه‌اش را کشت، قتل همسر یک فوتبالیست به دست زن صیغه‌ای فوتبالیست و خودکشی یا قتل پدرام تجریشی در دهه ۱۳۶۰، قتل یک خانم پیر به دست پرستارش کبرا رحمان‌پور و نیز قتل مریم رحمانی و اکنون غزاله و آرمان بازتاب‌های خبری و اجتماعی زیادی داشتند.
چند هفته پیش در ساختمان محل سکونت ما پیامی مبنی بر اینکه دریچه فاضلاب به سرقت رفته، خبررسانی شد. گذشت تا این روزها که این خبر جدی‌تر شد و آمارهایی در رسانه ها به نقل از شرکت آبفای تهران اعلام شد وحاکی از آن است که تقریبا 2هزار و 100 سرقت طی شش ماهه اول امسال در این زمینه صورت گرفته درحالی که سال گذشته کلا دوهزار و 800 سرقت دریچه فاضلاب را شاهد بوده‌ایم. سرقت‌هایی که فقط 450 مورد آن یک میلیارد تومان هزینه روی دست شرکت آبفای می‌گذارد.
قدرت تخریب بشر در عصر کنونی هزاران، بلکه میلیون‌ها برابر قدرت تخریب بشر در گذشته است. کافی است، سلاح‌های بشر و امکانات فنی او را مقایسه کنیم؛ از شمشیر و نیزه رسیده به بمب اتم. پس چرا بشریت نابود نشده است؟ به این علت روشن که به موازات افزایش این قدرت تخریبی، قدرت بازدارندگی و کنترل‌کنندگی و بازسازی او نیز بیشتر شده است.
در روزهای اخیر تصویری از انتشار تیتر "کودکان بی مدیرعامل" در نشریه آتیه تامین اجتماعی در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد اما یک منبع آگاه با تکذیب این موضوع توضیحاتی ارائه کرد.
زاینده‌رود، بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از کوه‌های زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه سرچشمه می‌گیرد و در دشت مرکزی ایران به سمت شرق پیش می‌رود تا در نهایت به جلگه تالاب گاوخونی می‌ریزد. از این رودخانه، جهت آبیاری باغ‌ها، شالیزارهای برنج و کشتزارهای داخلی اصفهان، پنج شاخه بزرگ جدا شده که در گویش اصفهان به آنها«مادی»می‌گویند، استفاده می‌شود.
طرح جوانی جمعیت را ارائه می‌کنند اما از معضل دیگر که شاید خطر بیشتری از پیر شدن جامعه ایرانی دارد را فراموش کرده‌اند که همان مهاجرت نخبگان در حوزه‌های مختلف از کشور است. آمارها نشان می‌دهد طی یک بازه زمانی ۱۱ ساله، ۲۵ درصد نخبگان ایرانی از کشور مهاجرت کرده‌اند.
این روزها برخی افراد با سر و صدای فراوان و پرشورتر از گذشته به مخالفت با ماسک و اجباری شدن آن پرداخته‌اند و برای این خواست خود مستندسازی هم می‌کنند. شاید بد نباشد که در این مورد مقایسه‌ای صورت گیرد میان الزام به استفاده از ماسک و ممنوعیت کشیدن سیگار در بسیاری از حالات و اماکن عمومی.
برخی از صاحب نظران از بنیان تمدن نوین اسلامی دم می زنند. تمدن اسلامی در برهه‌ای از زمان (قرن چهارم و پنجم هجری)ظهور کرد و‌ پس از یکی دوقرن با حضور برخی مدعیان افول نمود. ایران دارای تمدن هفت هزارساله است.
درباره اعتراضات اصفهان متن طولانی‌تری نوشته‌ام که گمان می‌کنم بهتر است در روزهای آینده منتشر شود. ولی بخش خاصی از آن را فعلا تقدیم می‌کنم. این بخش پاسخ به این پرسش است که راه‌حل رسمی و دم‌دستی این بحران چه خواهد بود؟ منظور از راه‌حل، ارایه یک برنامه ۵ یا ۱۰ ساله بلندمدت نیست که هیچ یک از معترضین به اجرای آن اعتمادی ندارد، زیرا ساختار موجود از این حیث برنامه‌پذیر نیست، آن هم برنامه‌ای که بخواهند، مساله آب را در یک حوضه مهم حل کند.
بستر زاینده رود که در زمان صفویان یکی از بزرگترین تحولات تاریخی ایران را با آبادانی پشت سرگذاشت و ثمره آن احداث پل‌های بی‌نظیر در این رودخانه خروشان بود، یکبار و پس دو قرن، تاریخ ساز شد و در شرایطی که کارشناسان از بروز جنگ آب در استان‌های نظیر اصفهان ابراز نگرانی می‌کردند، اما هزاران نفر از مردم متمدن این استان در روز جمعه به اعتراض مدنی برای خشکی این رودخانه دست به تجمع زدند. این اتفاق در شرایطی مهم و قابل تقدیر بود که مردم بدون خشونت و اعتراض و نهایت مدنیت به اعتراض به خشکسالی پرداختند و فیلم‌ها و عکس‌های آن در رسانه‌های جهان بازتاب فراوانی داشت.
اگر چنانچه به خواست‌های مردم توجه نشود، باید در شهرهای دیگر اعم از زنجان، کرمان و تبریز نیز شاهد اعتراضاتی از این دست باشیم و این تازه اول گرفتاری است.
بعد از گذشت حدود ۱۰ روز از آغاز تجمع اعتراضی کشاورزان اصفهانی نسبت به خشک شدن زاینده‌رود، قشرهایی از مردم این شهر نیز به کشاورزان پیوستند و با تجمع در کنار پل خواجو خواهان جاری شدن دائمی آب این رودخانه شدند. تجمع‌کنندگان، امروز (جمعه-۲۸ آبان) در بستر خشک زاینده‌رود جمع شدند و شعارهای اعتراضی سر دادند.

خشونت کلامی‌ای که خانم کودایی در این چند روز تحمل کرده، قابل درک و تحمل نیست. فقط چون شجاعانه از دروازه‌اش دفاع کرد و باعث باخت تیم اردن شد، یک شهروند اردنی ظاهرش را مورد قضاوت قرار داده و شرم‌آورتر رفتار هموطنانش است!
43 سال قبل، دقیقا در 24 مه 1978، بیانیۀ حقوق گربه‌های آزاد در پاریس تصویب شد برای این که مردم این شهر بتوانند با خیال راحت، بدون هرگونه منع قانونی، از گربه‌های شهر زیبایشان حمایت کنند.
کاهش نرخ فرزندآوری، روبه‌رو شدن با بحران سالمندی و پیری جمعیت، تمایل نداشتن جوانان برای ازدواج، هزینه‌های سنگین فرزندآوری و مراسم ازدواج، در دسترس نبودن پرداخت تسهیلات مناسب به خانواده‌ها برای استقبال از فرزندآوری و غیره همگی چتری از مشکلات هستند که بر سر جوانان و خانواده‌ها باز شده است؛ مشکلاتی که با به میان آمدن یک طرح قرار بر بهبودی و رفع آنان است.