به گزارش سایت خبری پُرسون، پسر جوانی که برای جشن تولد خواهرش عجله داشت، زن و مردی که از سفر بازمیگشتند، کودکی که منتظر پدر بود… اما هیچکدام به مقصد نرسیدند. جادهای که باید مسیر زندگی باشد، در ایران به قتلگاهی بیرحم تبدیل شده است. هر روز، ۴۸ نفر در جادههای کشور جانشان را از دست میدهند؛ عددی که بیش از یک جنگ تمامعیار، خانوادهها را داغدار میکند. در جنگ تحمیلی روزانه به صورت متوسط ۵۴ نفر از رزمندگان کشورمان به شهادت رسیده اند.
سرعت غیرمجاز، سبقتهای مرگبار، خستگی و خوابآلودگی، خودروهای ناامن، جادههای غیراستاندارد و البته تلفنهای همراهی که حالا به کابوس رانندگی تبدیل شدهاند، قاتلان بیرحم این داستان تلخاند. در ده سال گذشته به صورت میانگین، ۳۰٪ تصادفات به دلیل سرعت غیرمجاز و عدم رعایت فاصله ایمنی رخ میدهد، ۲۵٪ به رانندگی خطرناک و سبقتهای بیپروا برمیگردد، ۱۵٪ ناشی از خستگی و خوابآلودگی رانندگان است، ۱۵٪ قربانی کیفیت پایین خودروها میشوند و ۱۵٪ دیگر در دام جادههای نامناسب و بیتوجهی رانندگان به هشدارها میافتند.
اعداد فاجعهبارند. در سال ۱۴۰۱، تلفات تصادفات به ۱۹,۴۹۵ نفر رسید، آماری که از سالهای قبل نیز فراتر رفته است. در یک دهه گذشته، سالانه به طور میانگین ۱۷ هزار نفر در تصادفات رانندگی جان باختهاند، رقمی که از تعداد شهدای جنگ تحمیلی در یک سال هم بیشتر است. اما این تنها چهره تلخ ماجرا نیست. هزاران نفر نیز دچار جراحات شدید و نقص عضو میشوند، بیمارستانها پر از مجروحانیاند که شاید دیگر هرگز نتوانند راه بروند، کار کنند یا حتی سادهترین کارهای روزمره را انجام دهند.
هزینههای این فاجعه تنها به مرگ و جراحت خلاصه نمیشود. اقتصاد کشور نیز تاوان سنگینی میدهد. هزینههای درمانی، توانبخشی، خسارات ازکارافتادگی، هزینههای بیمهای و آسیبهای اجتماعی، بار مالی این حوادث را غیرقابلتحمل کرده است. هر تصادف، فراتر از یک حادثه رانندگی، به معنای از دست دادن سرمایه انسانی و اقتصادی کشور است.
اما چرا این کابوس همچنان ادامه دارد؟ چرا قوانین راهنمایی و رانندگی بهدرستی اجرا نمیشوند؟ چرا خودروهایی که امنیتشان سالهاست زیر سؤال است، همچنان تولید و فروخته میشوند؟ چرا جادهها بعد از دههها همچنان پر از نقاط حادثهخیزند؟ چرا مردم همچنان با بیتوجهی به هشدارها، جان خود و دیگران را به خطر میاندازند؟
برای مهار این بحران، نیاز به اقدامی فوری است. افزایش سختگیریهای پلیس، نصب دوربینهای کنترل سرعت بیشتر، برخورد جدیتر با تخلفات، ارتقای استانداردهای خودروسازی، اصلاح جادهها و از همه مهمتر، تغییر فرهنگ رانندگی، تنها راه چاره است. باید درک کنیم که پشت هر تصادف، خانوادهای نابود میشود، کودکی یتیم میشود و رویایی برای همیشه دفن میشود.
تصادفات رانندگی در ایران دیگر یک معضل ساده نیست، بلکه فاجعهای ملی است که هر روز قربانی میگیرد. این قتل عام خاموش تا کِی باید ادامه داشته باشد؟
جادههایی که قرار بود مسیر زندگی باشند، در ایران به قتلگاه تبدیل شدهاند. هر روز دهها نفر در تصادفات جان میبازند و هزاران نفر دچار آسیبهای جبرانناپذیر میشوند. اما این فاجعه تا کِی ادامه دارد؟
منبع: مرز اقتصاد