به گزارش سایت خبری پُرسون، با سقوط نظام سوریه، برخی از طرفها هر کدام از جهتی خود را در این اتفاق ذینفع معرفی کردند. آمریکا و رژیمصهیونیستی سقوط نظام سوریه را جشن گرفتند و ترکیه علاوه بر آن، روی کارآمدن تحریرالشام را نشانهای از نفوذ خود تلقی کرد.
روزنامه فرهیختگان نوشت: با این وجود، به نظر میرسد تحولات، حداقل آنگونه که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و تیمش انتظار داشتند، پیش نرفت. کسانی که فیلمنامه سقوط اسد را برای اردوغان نوشتند، نسخهای کوتاه و سانسورشده را به وی داده بودند؛ مدعی کلیدداری غرب آسیا حالا با مشخص شدن بخشهای دیگری از سناریو، خود را در حال گام برداشتن بر لبه پشت بام دیده و از ترس سقوط، به همه حمله میکند.
مروری بر تحولات در ماه چهارم
۱. پس از مدتها، لحن مقامات ترکیه در قبال تحرکات رژیمصهیونیستی در سوریه تندتر شده است. با سقوط نظام سوریه، ترکیه درصدد یکسره کردن کار سرکوب کردها بود، اما فروپاشی ارتش اسد بر مناطق تحت سیطره و میزان سلاح کردها افزود.
در حال حاضر رژیمصهیونیستی از طریق جنوب قصد دارد خود را بهطور مستقیم به سرزمینهای کردنشین سوریه و سپس عراق و ترکیه متصل کند. فریبخوردگی و شتابزدگی ترکیه در تحولات سوریه و خوشبینیاش نسبت به آن، در حال آشکار شدن است.
ترکیه با بازی در نقشه آمریکا و رژیمصهیونیستی برای ساقط کردن نظام سوریه نه تنها فرصت سرکوب کردها را نیافته است، بلکه در حال نظاره کردن خیانت تلآویو و تلاشش برای دسترسی به سرزمینهای کردنشین است.
۲. اخبار مختلف حکایت از آن دارند که رژیمصهیونیستی در حال لابی برای باقی ماندن پایگاههای نظامی روسیه در سوریه است. این مسئله فشارهای ساختاری بر قضیه سوریه را نشان میدهد.
رژیمصهیونیستی در سوریه دو هدف عمده شامل توسعهطلبی ارضی و حفظ امنیت دارد. هر دو این اهداف از طریق تضعیف قدرت در سوریه به دست میآید؛ چه دولت مرکزی، دولتهای محلی و یا دولتهای خارجی حاضر در این کشور.
با سقوط اسد، محور مقاومت در سوریه به مشکل خورده و روسیه نیز در موضعی تدافعی قرار گرفت. با این حال، صهیونیستها خواهان تضعیف ترکیه و هیئت تحریرالشاماند که طی چند ماه اخیر موفقیتهایی کسب کردهاند.
با سقوط نظام سوریه، روسیه که در این کشور قدرتی داشت تضعیف شد و حالا صهیونیستها قصد دارند با حفظ پایگاههای مسکو در این کشور، ترکیه و تحریرالشام را ضعیف کنند.
۳. جولانی نتوانست با تسلط بر بخشهای بیشتری از سوریه، نفوذ ترکیه را در ابعاد بزرگ افزایش دهد. کماکان حیطه نفوذ او نواری است که در غرب، از سمت شمال به جنوب کشیده شده و شهرهای بزرگی چون حلب، حماه، حمص و دمشق را دربرمیگیرد. تنها منطقهای که جولانی بیشتر از اسد در دست دارد، ادلب است؛ با این حال اگر اسد بر ادلب تسلط نداشت، هماکنون جولانی نیز در دو استان ساحلی لاذقیه و طرطوس دچار مشکل است.
در شرق، کردها قدرت بیشتری گرفتهاند و همزمان داعش در حال رشد است. در جنوب نیز رژیمصهیونیستی پیشروی کرده و قصد دارد دروزیها را برای تجزیه استانهای جنوبی تحریک کند.
جولانی بر میزان مناطق تحت نفوذ ترکیه در ظاهر افزوده، اما این به معنای قرار گرفتن سوریه تحت نفوذ آنکارا نیست، زیرا به دلیل وجود نیروهای مختلف، یکپارچگی در این کشور معنا ندارد. از سوی دیگر، مستقر شدن جولانی در ادلب باعث شده او با ازدیاد قدرت و ارتباطات بینالمللی، حتی در جایی مانند ادلب مستقلتر عمل کند. در نتیجه، نفوذ ترکیه در سوریه همچنان با تلاطم جدی روبهروست.
منبع: فرهیختگان