به گزارش سایت خبری پُرسون، سید محمدعماد اعرابی در یادداشتی نوشت: اگر کانادا سفارت آمریکا را تسخیر نمیکرد؛ اگر مردمشان شعار مرگ بر آمریکا نمیدادند، اگر دولت کانادا درهای کشور را به روی شرکتها و سرمایهگذاران آمریکایی نمیبست و بهانه به دست آمریکاییها نمیداد، اگر خواستار محو رژیم صهیونیستی نبود و ارتش کانادا روی موشکهایش مرگ بر اسرائیل نمینوشت و اگر اینهمه به جبهه مقاومت کمک نمیکرد؛ اینطور هدف جنگ اقتصادی آمریکا واقع نمیشد! کانادا اما هیچکدام از این اقدامات را انجام نداده و با این حال آمریکا با تهدید به تعرفهگذاری 25 درصدی به اقتصاد این همسایه شمالیاش حمله کرده و حتی خواستار الحاق آن به خاک آمریکا شده است.
کانادا نه تنها این اقدامات را انجام نداده بلکه در روابط دوجانبه جزو «متحدان نزدیک» آمریکا دستهبندی شده و در توافقات و تعاملات خود با آمریکا باعث سودآوری واشنگتن نیز شده است. سال 1988 وقتی قرارداد تجارت آزاد آمریکا-کانادا (CUSFTA) امضا شد بسیاری از چهرههای سیاسی کانادا با آن مخالف بودند؛ آنها این توافق را بیش از حد به نفع آمریکا میدانستند و حتی مدعی سلب حاکمیت کانادا با این توافق بودند. در حالی که امضا و تصویب این توافق در کانادا با جنجال فراوان مواجه شده بود اما آمریکا با رضایت کامل و با رأی بالا در مجلس نمایندگان و سنا این توافق را به تصویب رساند. دو سال بعد آمریکا پای همسایه جنوبی خود یعنی مکزیک را نیز به این توافق باز کرد و پس از 2 سال مذاکره در دسامبر 1992 قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) میان سه کشور آمریکا، کانادا و مکزیک به امضا رسید. آمریکا پیش از تصویب نفتا در کنگره قانونگذاری خود در اواخر سال 1993، کانادا و مکزیک را وادار کرد که دو معاهده جانبی دیگر را نیز به نامهای همکاریهای زیستمحیطی آمریکای شمالی(NAAEC) و همکاریهای کارگری آمریکای شمالی (NAALC) به امضا رسانده و به آن متعهد باشند. واشنگتن با این تعهدات از کانادا و مکزیک میخواست تا خود را ملزم به رعایت شیوهنامهها و مقررات مشابه آمریکا در این حوزهها کنند. وقتی همه چیز طبق خواست مقامات واشنگتن پیش رفت؛ بیل کلینتون رئیسجمهور وقت آمریکا در زمان اجرای قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی(NAFTA) موسوم به نفتا گفت: «نفتا به معنی اشتغال است. اشتغال برای آمریکاییها و شغلهایی با درآمد خوب برای آمریکاییها.»
آمریکا سود خوبی از قرارداد نفتا به دست آورد. سال 2001 مجله اقتصادی «پرسپکتیو» در گزارش خود از این قرارداد، نفتا را «سود خالص» برای آمریکا خواند. سال 2012 در یک نظرسنجی از کارشناسان اقتصادی بازارهای جهانی، 95 درصد آنها معتقد بودند که آمریکا از نفتا سود میبرد. سال 2015 مجله «مروری بر مطالعات اقتصادی» وابسته به دانشگاه آکسفورد طی بررسیهای خود نشان داد که رفاه در آمریکا در نتیجه قرارداد نفتا افزایش یافته است. 28 می2017 واشنگتنپست اعتراف کرد که اکثر اقتصاددانان آمریکایی معتقدند نفتا با افزایش تجارت به اقتصاد آمریکا سود رسانده است. اما با همه این شرایط دولتمردان واشنگتن باز هم بیشتر از این میخواستند.
سال 2017 با روی کار آمدن دونالد ترامپ آنها خروج از نفتا را زمزمه کردند. آمریکا دو متحد نزدیک خود که همسایگان شمالی و جنوبی این کشور بودند را تهدید اقتصادی کرد و ضربالاجلی برایشان قرار داد تا به مذاکرات جدید جهت دستیابی به توافقی جایگزین برای نفتا تن دهند. تهدیدات واشنگتن جواب داد و در آخرین ساعات توافق ایالات متحده-کانادا-مکزیک (USMCA) در نوامبر 2018 به امضا رسید. توافقی که محدودیتهای بیشتری بر کانادا و مکزیک به نفع آمریکا اعمال میکرد. اما آمریکا به این هم راضی نبود و امتیازاتی فراتر میخواست. هفت سال بعد وقتی دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسید؛ توافقی که خودش بسته بود را زیر پا گذاشت و کانادا و مکزیک را در صورت عدم پذیرش شروط جدید خود، تهدید به تعرفهگذاری 25 درصدی بر محصولاتشان کرد. این چهره واقعی آمریکا است که ترامپ بدون پردهپوشی آن را عیان میکرد؛ کشوری سلطهطلب که از گرفتن هیچ امتیازی کوتاه نمیآید. فایننشالتایمز با اشاره به همین وضعیت نوشت: «وقتی ترامپ توافقی میبندد، هیچ تضمینی وجود ندارد که به آن پایبند بماند. در دوره اول ریاستجمهوریاش، ایالات متحده توافق تجاری جدیدی با کانادا و مکزیک به نام USMCA امضا کرد. اما ترامپ اکنون خواهان امتیازات جدید است. اگر تمام توافقات بهدلیل یک شکایت جدید یا برای بهرهبرداری از تغییر در تعادل قدرت نقض شوند، هیچ توافق تجاری امنیت نخواهد داشت.»
وقتی آمریکا در مواجهه با همسایگان و متحدان نزدیکش این طور عمل میکند؛ وضعیت برای کشورها و توافقات دیگر ناگفته پیداست. آمریکا در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ از «پیمان تجاری اقیانوس آرام»(TTP) خارج شد. 6 ماه بعد دولت آمریکا از «توافق آبوهوایی پاریس» نیز خارج شد. مدتی بعد در اکتبر 2017 (مهر 1396) آمریکا برای بار دوم از «سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد» (UNESCO) خارج شد. دو ماه بعد در دسامبر 2017 (آذر 1396) آمریکا از «پیمان مهاجرتی سازمان ملل» یا همان «توافق نیویورک» نیز خارج شد. خروج از «شورای حقوق بشر»، خروج از «پیمان نفتا»، خروج از «پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد»، خروج از «پیمان آسمانهای باز» و تهدید به تحریم «دیوان بینالمللی کیفری» از دیگر اقدامات ترامپ در دولت اولش بود. او حتی برای خروج از سازمان بهداشت جهانی و سازمان تجارت جهانی نیز اقدام کرد. آمریکا در دوران بایدن اگرچه به «توافق آبوهوایی پاریس»، «شورای حقوقبشر سازمان ملل» و «یونسکو» برگشت اما در موارد دیگر وضعیت را تقریبا به همان ترتیب ادامه داد. با بازگشت مجدد ترامپ او برای بار دوم از «شورای حقوقبشر سازمان ملل» و «توافق آبوهوایی پاریس»خارج شد.
توافقی که به بهانه مهار گرمایش زمین و گازهای گلخانهای، برتری آمریکا را نسبت به کشورهای در حال توسعه تثبیت میکرد؛ اما ظاهرا دولتمردان واشنگتن به این اندازه راضی نبودند. دولت آمریکا کار خروج از سازمان بهداشت جهانی را هم به اتمام رساند، دادستان دیوان کیفری بینالمللی را تحریم کرد و از «قرارداد جهانی مالیات بر شرکتها» نیز خارج شد. آمریکا آشکارا در عمل نشان داد هیچ ثباتی در تصمیمگیری ندارد و به هیچ معاهده، سازمان و قانون بینالمللی متعهد و پایبند نیست. غربگرایان ایرانی چنین آمریکایی را میدیدند و به نمایندگی از دولت ایران برای آمریکاییها نوشتند: «پزشکیان آماده است مذاکراتی درباره توافق هستهای و شاید موارد بیشتری انجام دهد.» چنین پیشنهادی در خوشبینانهترین حالت یک حماقت و سادهلوحی محض بود چون حتی مقامات اروپایی به عنوان متحدان سنتی و دیرینه آمریکا نیز متوجه عمق فرصتطلبی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا شده بودند. فرانک والتر اشتاینمایر، رئیسجمهور آلمان در آغاز نشست امنیتی مونیخ دولت آمریکا را «بیملاحظه» خواند و گفت: «[این دولت] به قواعد تثبیتشده، همکاریهای دیرینه و اعتماد بیتوجه است.» نه فقط برای ما که سالهاست طعم تلخ مداخلات و دشمنیهای آمریکا را چشیدهایم بلکه اکنون در سطح جهان و در میان نزدیکترین متحدان واشنگتن نیز بیاعتمادی به آمریکا یک تجربه فراگیر است.
سال 2017 پس از آنکه دونالد ترامپ برای اولین بار به ریاستجمهوری آمریکا رسید؛ رقبایش او و ستاد تبلیغاتیاش را متهم به توافق پنهانی و تبانی با روسیه کردند. واکنش جرد کوشنر داماد و مدیر ستاد تبلیغاتی ترامپ به این اتهامات جالب بود. او میگفت ما خودمان در داخل کاخ سفید هم نمیتوانیم با ترامپ به توافق برسیم چه رسد به توافق او با روسیه! کوشنر که از طرف ترامپ توافق با مکزیک و کانادا را پیش برده بود و مسئول پیشبرد توافق ابراهیم در غرب آسیا نیز بود در خاطرات مربوط به آن روزهایش مینویسد:
«نه ترامپ و نه کمپین ترامپ با روسیه تبانی نکرده بودند. نیمی از اوقات ما حتی نمیتوانستیم با ترامپ تبانی کنیم! نزدیکان ترامپ اغلب در مطبوعات مواضع او را تکذیب میکردند.»
منبع: کیهان