حمله به اعتماد مردم

مسئولان بدانند فقط ناترازی آب و برق و بنزین و گاز نداریم؛ ممکن است ناترازی روحی و اخلاقی و اجتماعی هم یکباره سرریز شود و همه را غافلگیر کند. این آسیب، در مقابل گاز و برق و بنزین، سیل است در مقابل جوی.
تصویر حمله به اعتماد مردم

به گزارش سایت خبری پُرسون، سید مسعود رضوی در یادداشتی نوشت: از چند هفته پیش، حوادث متعددی رخ دادند و نوعی تنش در افکار عمومی را موجب شدند که علاوه بر برخی آثار سیاسی، مشکلات دیرینی را یادآوری کردند که مثل زخم کهنه هنوز مردم را شکنجه و رنج می‌دهند.

اول از همه تصادف پیاپی دانش‌آموزان در شمال و جنوب کشور که نخبگان و نوجوانان ورزشی را بارها به کام مرگ و نقص عضو کشانده و اخیرا نیز دوبار متوالی در ماشین‌های فرسوده و معیوب رخ داد؛ جمعی نوجوان ورزشکار و آینده‌دار درگذشتند و خانواده‌های بسیاری، عزادار و مصدومان و اطرافیانشان گرفتار شدند. خسارات جبران‌ناپذیر این حوادث، نشان‌دهنده فرسایش سیستم، از راه و جاده تا وسایط حمل و نقل و علائم و آموزش‌هاست.

اما علاوه بر این مصیبت‌های شخصی و خسارات جانبی؛ خسارت بزرگ، کاهش جمعیت جوان و بالنده و سالم مردم ایران است. واقعا در نظامی که درپی افزایش جمعیت جوان و هزینه و ترفندهای فرزندآوری است، آیا آمار عظیم تلفات جاده‌ای و ضایعات انسانی در اتومبیل‌های ضایعاتی قابل قبول است؟ حتی قابل فهم هم نیست تا که قبول افتد!

فزونی مهاجرت مرد و زن، خاصه جمعیت ۲۰ تا ۴۰ ساله که ۹۳ درصدش بی‌بازگشت است نیز همین پرسش و مسأله را پیش روی ما قرار می‌دهد. رشد طبیعی و حفظ جوانی همین جمعیت باکیفیت را باید مقدم و اصل قرار دهیم؛ وگرنه با مشوق و دستور نمی‌توان به هدف رسید. آن ویژه‌پردازی‌ها فقط در شرایط طبیعی عمل خواهد کرد و مفید واقع خواهد شد؛ نه برای ما که شرایط عادی هم نداریم و حتی برخی انکار می‌کنند تا فقدان مدیریت تخصصی و دلسوزانه را پنهان سازند یا سلب مسئولیت کنند. همه چیز روشن است و آمار و نمودارهای بوروکراتیک هم در مقابل واقعیت تلخ و عریان بی اثر شده‌است.

یک مسأله دیگر، بحران‌سازی و بحران‌شناسی است. هفته قبل عده‌ای از فعالان و منتقدان درباره پیامدهای وقایع سال ۱۳۸۸ و حصر سه تن از رهبران آن فراخوان دادند؛ کاری که به نظر من در این شرایط قطعا نادرست و بی‌نتیجه بود. برخورد سلبی قدرتمند و بسیار پرتعداد نیروهای انتظامی و امنیتی و توابع و ملحقات آنها را نیز در خیابان انقلاب و دانشگاه تهران دیدیم. اما در هفته‌های قبل هم عده‌ای بی‌مجوز و با شعارهای خطرناک و ساختارشکن به خیابان آمدند و علیه تصمیم مهم دولت و شورای مربوط به فیلترینگ فریاد زدند، ولی کسی مانع نشد. وقتی هم علیه مقامات دولتی و محبوب مردم شعارهای زشت و ننگین سر دادند و حتی ساحت مقدس نماز جمعه را با شعارهای گم شو و اعدام باید گردد، تیره و آلوده ساختند، هیچ مانع و ناهی معتبری جلوی آنها را نگرفت. این استانداردهای دوگانه، اعتماد مردم را سلب می‌کند و وقتی لباس مقدسات بر آن بپوشانند، نه تنها اعتماد که به اعتقاد هم آسیب می‌زند.

یک مسأله دیگر شیوع شعارهای نژادپرستانه در ورزشگاه‌هاست. این موضوع باید جداگانه مورد بحث قرار گیرد، زیرا ریشه در تحلیل‌های معیوبی دارد که چند دهه کوشش می‌کردند از این نوع بسترها برای اغراض دیگر بهره‌برداری سیاسی کنند. توجیه و تصورشان البته نابجا بود زیرا دانسته یا ندانسته باد کاشتند و توفان درو می‌کنند. باید همین امروز و با قاطعیت جلوی این رذالت‌ها و شعارهای ضد انسانی و اخلاقی را گرفت.

در تمامی دنیا هولیگان‌ها (آشوبگران و اوباش) را کنترل و شعارهای نژادگرایی را با مجازات سخت، پیشگیری و علاج می‌کنند. بر همین اساس، تیم‌ها نیز باید برای هربار ارتکاب به ترتیب به یک، دو تا پنج بار محرومیت از حضور تماشاگر محکوم شوند و در صورت تکرار از لیگ حذف شوند؛ زیرا ایران و آینده آن مهم‌تر از این حرف‌هاست. هرچند وقتی مدیریت بیرون از ورزش، دستوری و فاقد تجربه را به تیم‌های بزرگ تحمیل می‌کنیم، همین فاجعه و همین اوضاع قابل پیش‌بینی است!

اما مسأله آخر و اخیر درباره دانشجوی گرامی و فرزند مظلوم و عزیز ایران «امیرمحمد خالقی» و تجمعات دانشجویی است. به خانواده عالیقدر امیرمحمد و جامعه دانشگاهی از جانب خودم و همکارانم تسلیت می‌گویم.

برخورد انسانی و سریع و صریح وزیر علوم و حضور و سخنان تسلی‌بخش سرپرست دانشگاه تهران در این واقعه ستودنی بود. استعفای مدیر خوابگاه دانشگاه هم کمترین کار در برابر این فاجعه دردناک بود. این مدیران خردمند با فروتنی نشان دادند که دانشجویان را فرزندان خود می‌دانند و نه یک هدف برای کف خیابان. مسئولان باید باور کنند خادم و وکیل مردمند نه ولی‌نعمت و بالادست آنها.

به این چند مسأله اجمالا اشاره شد تا مسئولان بدانند فقط ناترازی آب و برق و بنزین و گاز نداریم؛ ممکن است ناترازی روحی و اخلاقی و اجتماعی هم یکباره سرریز شود و همه را غافلگیر کند. این آسیب، در مقابل گاز و برق و بنزین، سیل است در مقابل جوی. سخن به درازا کشید. بقیه را در یادداشتی دیگر خدمت خوانندگان ارجمند تقدیم می‌کنم.

منبع: اطللاعات

875936

سازمان آگهی های پرسون