به گزارش سایت خبری پُرسون، دکتر محسن ردادی؛ عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشت پیشرو که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، بر آن است تا در شرایط حاضر «توجه به مردم» را به عنوان گزینه برونرفت از مشکلات مطرح ساخته و ابعاد آن را مورد بررسی و تأکید قرار دهد.
متن این یادداشت به شرح زیر است:
"رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی روز 19 بهمن، راهبرد «رجوع به مردم و بهرهگیری از توان مردمی» را به عنوان راهبردی کارآمد و عاقلانه برای حل مشکلات معرفی کردند: ایشان ضمن اعلام این که کسی با اصل مذاکره مخالف نیست و مذاکره با تمام کشورها به عنوان یک مأموریت مهم در سیاست خارجی همواره در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار داشتهاست با اشاره به تجربه دهه 90 تاکید کردند که مذاکره با آمریکا در مقطع کنونی نمیتواند مشکلات را حل کند و این ادعا مستند به عقل و کارشناسی و تجربه است.
طرفداران مذاکره با آمریکا معمولا میپرسند که اگر مذاکره نباشد، چه راه حلی برای غلبه بر مشکلات پیشنهاد میکنید؟ باید در پاسخ گفت راهبرد ایجابی، تکیه به مردم است که در ادامه، برخی راهکارها برای اجرایی شدن راهبرد مذکور پیشنهاد میشود. هدف این است که نشان داده شود راهبرد رهبر انقلاب کاملاً کاربردی است و اگر عزم و اراده برای استفاده از توان مردمی وجود داشته باشد، راه حلها فراوان است.
1. شجاعت در تغییر رویکرد:
برای حل مشکلات کشور، نیازمند شجاعت در تغییر رویکردها و اتخاذ تصمیمات جسورانه هستیم. به جای تکیه بر روشهای گذشته که نتایج مطلوبی نداشتهاند، باید با شجاعت، رویکردهای جدید و خلاقانهای را در پیش بگیریم. مذاکره و اساسا مقوله سیاست خارجی، ظرفیت کافی برای تحول اساسی در کشور را ندارد. رویکردهای کلیشهای را شجاعانه دور بریزیم و به سراغ راه حلهای کارشناسانه و خلاقانه برویم.
2. توجه همه جانبه به مردم:
باید به مردم توجه جدی کرد؛ حداقل در حدی که به طرفهای خارجی بها داده میشود. افزون بر تمرکز صرف بر مذاکره با کشورهای خارجی، باید با مردم خود نیز مذاکره و به خواستهها و مشکلات آنها توجه کنیم. مردم، بهترین دوست و حامی دولتها هستند و با همدلی و همکاری آنها میتوانیم بر مشکلات فائق آییم. به جای مذاکره با ترامپ بدسابقه، به سراغ مردم وفادار و توانمند ایران برویم. رهبر انقلاب به درستی فرمودند: «آن چیزی که این مشکلات را برطرف میکند، عامل داخلی است. عامل داخلی عبارت است از همّت مسئولان متعهّد و همراهی ملّت متّحد.»
3. توجه به نظرات آگاهانه مردم و دوری از هیجانات عوامانه:
توجه به نظرات مردم، ضروریست اما به همان اندازه مهم است که از عوام زدگی و پوپولیسم فاصله بگیریم. در عین حال مردمگرایی به معنای کنار گذاشتن نظرات کارشناسان نیست. مبادا مردمگرایی را به معنای این ببینیم که شبکههای اجتماعی و رسانهها خط مشیهای دولت را تعیین کنند.
4. اصلاح ساختارهای اقتصادی:
برای حل مشکلات اقتصادی، نیازمند اصلاح ساختارهای اقتصادی، تقویت تولید ملی، مبارزه با فساد و توزیع عادلانه ثروت هستیم. متاسفانه در مردمیسازی ساختارهای اقتصادی کارنامه خوبی نداشتهایم. در دهه اول انقلاب اسلامی، اقتصاد در دست دولت بود و سپس بخشی از اقتصاد به نام خصوصیسازی به سرمایهداران واگذار شد. این وضعیت باید به نفع مردم تغییر کند. مثلاً اقتصاد تعاونی که مردمیترین بخش اقتصاد است، باید تقویت شود. اینکه فقط 6 درصد اقتصاد ایران در دست مردم و تعاونیهاست، به معنای این است که مردم تقریباً در اقتصاد هیچ کاره هستند.
5. حل مسائل اجتماعی به کمک سمنها و گروههای جهادی:
آسیبهای اجتماعی و مسائل اجتماعی باعث شده که بیاعتمادی و ناامیدی در عموم مردم به وجود آید. در این وضعیت نمیتوان انتظار داشت که مردم تمایلی به مشارکت و کمک به دولت داشته باشند. اگر بتوان آسیبهای اجتماعی مانند فقر، اعتیاد، حاشیه نشینی و... را حل کرد، کارآمدی نظام جمهوری اسلامی نشان داده میشود. جالب این است که بیشتر بار مبارزه با آسیبهای اجتماعی بر دوش گروهها و تشکلهای مردمی است و دولت در این زمینه سهم کمی دارد. مهمترین مشکل تشکلهای مهم اجتماعی که در زمینه آسیبهای اجتماعی کار میکنند، بیاعتمادی دولت به این گروههاست. این گروهها که اغلب به لطف و حمایت مردمی متکی هستند، تنها درخواستشان این بود که دولت موانع کمتری برای آنها ایجاد کند. به نظر میرسد تکیه بر این تشکلهای اجتماعی یک معادله چند سر سود است. موفقیت گروههای اجتماعی میتواند الگویی برای باز کردن پای مردم به سایر عرصههای کشور باشد.
6. توجه به دیپلماسی عمومی:
در دنیای کنونی دیپلماسی عمومی نقش اساسیتری نسبت به دیپلماسی رسمی دارد. در دیپلماسی عمومی به جای مذاکره میان مقامات رسمی از ظرفیت مردم و گروههای مردمی برای مذاکره و فعالیتهای دیپلماتیک استفاده میشود. دولتهای جمهوریاسلامی توجه کافی به دیپلماسی عمومی نداشتهاند. دیپلماسی عمومی میتواند به بهبود تصویر ایران در عرصه بینالمللی، افزایش اعتماد و همدلی میان ملتها و تقویت جایگاه کشور کمک کند. دولت میتواند با استفاده از ابزارهای مختلف دیپلماسی عمومی از جمله رسانهها، شبکههای اجتماعی، تبادلات فرهنگی و هنری و ارتباط مستقیم با مردم سایر کشورها، پیام خود را به جهانیان منتقل کند.
7. بهبود ارتباط با ایرانیان خارج از کشور:
ارتباط مؤثر با ایرانیان خارج از کشور و بهرهگیری از ظرفیتهای آنها بسیار اهمیت دارد. جمعیت قابل توجهی از ایرانیان در خارج از کشور سکونت دارند و اغلب آنها ضدانقلاب نیستند و حتی گرایشی به آنان ندارند. بیشتر دولتها نسبت به این ظرفیت غافل بودهاند و ارتباط موثر و کارآمدی با ایرانیان خارج از کشور برقرار نکردهاند. این کوتاهی باعث شد که در سال 1401 فرصت بهرهگیری از ایرانیان خارج از کشور به عنوان تهدیدی علیه منافع ملی درآید.
8. بازآرایی نمانام ایران:
با توجه به تصویر مخدوشی که از ایران در برخی رسانههای بینالمللی ارائه میشود، انجام پروژههای بازآفرینی نمانام و معرفی چهره واقعی ایران به جهانیان، میتواند به افزایش اعتماد به نفس ملی و افتخار ملی کمک کند. اگر شهروندان یک کشور تصویر خوبی از کشورشان در جهان ببینند با افتخار برای مشارکت و اعتلای وطن تلاش میکنند. دشمنان ایران آگاهانه تصویر کشورمان را سیاه و خشن و ضعیف شده جلوه میدهند. اصلاح این تصویر نهتنها به بهبود موقعیت بینالمللی ایران کمک میکند، بلکه به حضور و مشارکت ایرانیان داخل و خارج از کشور هم یاری میرساند. مذاکره با طرف غربی در شرایطی که تصویر ایران در میان تصمیمگیران و تصمیمسازان غربی، ایران ضعیف شده است، هر تعاملی، رهنمون به مقصود طرف ایرانی نمیشود.
9. مبارزه با فساد:
مبارزه جدی و همهجانبه با فساد در تمامی سطوح، میتواند به افزایش اعتماد عمومی، بهبود فضای کسب و کار و جذب سرمایهگذاری خارجی کمک کرده و از هدر رفتن منابع ملی جلوگیری کند. بخش مهمی از خودداری مردم در حمایت همهجانبه از برنامههای دولت به این باز میگردد که ادراک فساد در میان آنها زیاد است. برای اصلاح ادراک مردم از فساد، لازم است شفافیتTransparency و گشودگی openness در نهادهای اجرایی کشور افزایش یابد.
10. بها دادن به ارزشیابی مردمی:
community based evaluation یا ارزشیابی مردمی به معنای این است که قضاوتهای مردمی در مورد روندها و رویههای اداره کشور با ملاکهای خود مردم ارزشیابی گردد. این رویکرد که در ایران کمتر شناخته شده است، با نظرسنجی تفاوت دارد و بیشتر به سنجش احساسات و نگرشهای مردم میپردازد. عموم مردم نسبت به برخی جملات، شخصیتها و تصمیمگیریها احساس منفی یا مثبت بسیار قوی دارند. در نظر گرفتن این حساسیتها میتواند فاصله بین مردم و دولت را کاهش دهد.
فرجام سخن
در پایان، باید بر این نکته تاکید داشت که حکمرانی مردمی، بیش از هر چیز نیازمند عزم و اراده تصمیمگیران است. نظام بوروکراتیک حاکم بر کشور که از دوره قاجار و پهلوی به ارث رسیده، با حکمرانی مردمی و اندیشه انقلاب اسلامی نسبتی ندارد. به همین دلیل میبینیم که برخلاف تاکیدات مکرر رهبران انقلاب اسلامی و همراهی رؤسای جمهور، متاسفانه حکمرانی مردمی نتوانسته در سه بخش نظارت، اجرا و تصمیمسازی نهادینه شود. اکنون که گزینه مذاکره با دشمنان ملت تضعیف شده، فرصت خوبی است که دولت به اصلاحات داخلی و تقویت حکمرانی مردمی اهتمام ورزد."
منبع: تسنیم