ترامپ در دوره دوم؛ ادامه فشار حداکثری یا بازگشت به دیپلماسی با ایران؟

درباب رویکرد احتمالی ترامپ در ارتباط با ایران تحلیل‌های بسیاری مطرح است. گروهی با استناد به شاهین‌های آمریکایی مستقر در کابینه رئیس‌جمهوری تازه آمریکا بر این باورند که ترامپ کمپین فشار حداکثری علیه ایران را در دستور کار قرار خواهد داد؛ هرچند در این میان هستند کسانی که با توسل به رویکرد میهمان تازه کاخ سفید مدعی‌اند که او خواهان تعامل با تهران است و بس.
تصویر ترامپ در دوره دوم؛ ادامه فشار حداکثری یا بازگشت به دیپلماسی با ایران؟

به گزارش سایت خبری پرسون، نشریه نیویورک تایمز با انتشار یادداشتی مدعی شد، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در اولین دوره ریاست جمهوری‌اش در ارتباط با ایران تقریباً از تمام خطوط قرمز قابل تصور عبور کرد.

به ادعای این نشریه او در ماه مه 2018، علی‌رغم درخواست‌های ناامیدانه متحدانش، ایالات متحده را از برنامه جامع اقدام مشترک -توافق تاریخی دوران اوباما که برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران طراحی شده بود- خارج کرد.

ترامپ در ژانویه 2020 فرمان ترور فرمانده ارشد سپاه (شهید) قاسم سلیمانی را صادر کرد؛ فرمانی وقیحانه که ایالات متحده را در آستانه رویارویی فاجعه بار در خاورمیانه قرار داد. رئیس جمهوری آمریکا در دو سال آخر دوره ریاستش، به عنوان بخشی از کمپین فشار حداکثری بیش از 1500 تحریم علیه ایران با هدف نابودی اقتصاد این کشور اعمال کرد. از همین رو می توان گفت که رئیس جمهوری آمریکا در ارتباط با ایران به شکلی بی سابقه از رویکردی پرهزینه و خطرناکی پیروی کرد.

چک سفید ترامپ به نتانیاهو

نیویورک تایمز در ادامه یادداشت ادعایی‌اش آورد، امروز دلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد دوره دوم ریاست ترامپ در عرصه داخلی و بین‌المللی می‌تواند پرهزینه‌تر باشد و میدان را برای مانور شاهین‌ها هموارتر کند.

پیت هگزث، انتخاب رئیس‌جمهوری برای تصدی عنوان وزیر دفاع، چهره‌ای ضد ایرانی است و از ترامپ خواسته تا نهادها و اماکن اقتصادی و فرهنگی ایران را بمباران کند. مارکو روبیو، نامزد احتمالی ترامپ برای تصدی پست وزارت امور خارجه، لحن ملایم‌تری را اتخاذ کرده ، اما کماکان بر رویکرد سخت تاکید دارد. روبیو مدعی است که دولت بایدن با مقامات ایرانی مانند «دیپلمات‌های بلژیکی در سازمان ملل» رفتار می‌کند و اخیراً ادعا کرده که «تنها» راه مقابله با تهران «توسل به گزینه سخت» است.

در واقع، تصور اینکه ایالات متحده بعد از فشارهای همه جانبه اعمالی علیه تهران، چه گزینه های دیگری در اختیار دارد، دشوار است. در این میان بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و دوست خوب ترامپ، ظاهرا قصد دارد به تنش‌ها با تهران دامن زده و زمینه را برای رویارویی هموار کند.

اکنون برخی از ناظران در خاورمیانه نگران هستند که تحت ریاست دولت دوم ترامپ، تنش‌های منطقه از کنترل خارج شده و به جنگ همه جانبه تبدیل شود. همانطور که لئون پانتا، رئیس سابق سیا اخیراً مدعی شده است: "تصور می شود او اساساً یک چک سفید به آقای نتانیاهو خواهد داد."

کمپین فشار حداکثری ترامپ بی‌نتیجه است

او در ادامه ادعا کرد؛ من چندان در باب مقصد مطمئن نیستم. آنچه بدان باور دارم این است که طی چهار سال آینده، رویارویی سمی و ظاهراً پایان‌ناپذیر بین ایالات متحده و ایران - که اکنون در دهه پنجم خود قرار دارد – می.تواند به مراحل نهایی برسد.

این وضعیت می‌تواند به معنای جنگ باشد، اما هیچ دلیل اجتناب ناپذیری برای تایید آن وجود ندارد. با این حال به واسطه آمدن ترامپ، که خود را معامله‌کننده نهایی می‌داند و به امور نمایشی و غیرقابل پیش‌بینی علاقه دارد، احتمال آشتی تاریخی و از سرگیری رایزنی و رسیدن به توافق نیز دور از ذهن نیست. ترامپ در شرایط مناسب می‌تواند همان رئیس جمهور آمریکا باشد که به بن‌بست بین ایالات متحده و ایران که خاورمیانه را بی ثبات کرده و از سال 1979 به عنوان خاری دائمی در چشم روسای جمهور آمریکا بوده است، پایان دهد.

پیشتر دولت ترامپ سیاست جنگ اقتصادی علیه ایران را دنبال کرد، با این اعتقاد (ادعایی) که ایران تحت فشار تن به رایزنی می‌دهد. اگر ترامپ و مشاورانش این رویکرد را در دوره دوم ریاست جمهوری خود ادامه دهند، در مسیر نیل به اهداف خود با محدودیت‌هایی روبرو خواهند شد.

به ادعای نیویورک تایمز برای شروع، چیز زیادی در ایران برای تحریم باقی نمانده: بانک‌ها، ناوگان کشتیرانی، صنعت نفت، ارتش و بسیاری از افراد و نهادهای این کشور تحت فشار تحریم‌های کوبنده ایالات متحده و بین‌المللی قرار گرفته‌اند. با این حال هنوز رهبران ایران راه‌هایی برای بقا پیدا کرده‌اند. این ایده که فشار اقتصادی شدیدتر سرانجام تهران را به تسلیم وادار می کند، استراتژی شکست خورده است.

دو گزینه پرهزینه ترامپ

به ادعای نیویورک تایمز، به نظر می‌رسد دولت آینده ترامپ با سه انتخاب روبرو خواهد بود: نخست، ایران را نادیده بگیرد، با این کشور وارد جنگ شود یا دیپلماسی را امتحان کند. به ادعای این نشریه نادیده گرفتن ایران هرگز کارساز نبوده است. رهبران انقلابی و ضدآمریکایی تهران در ناخوشایندترین لحظات برای روسای جمهور آمریکا خود را یادآوری می کنند. در همین زمینه می توان به بحران گروگانگیری اشاره کرد، رخدادی که برای کارتر بسیار پرهزینه بود. در سال‌های پس از 2003، متحدان ایران، پیروزی جورج دبلیو بوش در عراق را به کابوسی برای سربازان آمریکایی تبدیل کردند. اخیراً، در سال 2021، بایدن پس از شکست تلاش‌های اولیه‌اش برای احیای مذاکرات هسته‌ای، برای به حاشیه راندن تهران خیز برداشت، اما از آشتی ایران و عربستان با میانجی‌گری چین غافلگیر شد؛ گزاره‌ای که جایگاه آمریکا در خاورمیانه را تضعیف کرد.

با توجه به اینکه نتانیاهو تمایل دارد خاورمیانه را به گونه‌ای تغییر داده و به ادعای خود ایران را تضعیف کند ، احتمال رویارویی وجود دارد، هرچند که می‌تواند بسیار پرهزینه باشد. اما ممکن است نتانیاهو ترامپ را شریکی بی میل به هر درگیری مستقیم با تهران بداند. اشتباه نکنید: ترامپ و گزینه‌های خاورمیانه‌ای‌اش تقریباً مطمئن هستند که رئیس جمهوری از اسرائیل در نبرد با حماس و حزب‌الله حمایت کامل خواهد کرد. با این همه همین گروه براین باورند که رویارویی با ایران می تواند پلنی پرهزینه باشد. در چنین شرایطی با توجه به این که ترامپ تا حد زیادی انزواطلب است و بخش عمده‌ای از شهرت خود را مدیون شعار پایان دادن به جنگ‌ها در خاورمیانه است؛ شاید نخواهد اعتبارش را به خطر بیاندازد. از همین رو سخت است که تصور کنیم او با قرار گرفتن چکمه‌های سربازان آمریکایی بر زمین موافقت کند.

همین گزاره ها باعث می شود که دیپلماسی بهترین گزینه برای آقای ترامپ باشد. وسوسه انگیزترین اقدام او یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ اسرائیل با حماس، گرفتن اعتبار حاصل از آن و سپس چرخش به سمت توافق مهم با ایران است که به او امکان را می‌دهد، ادعا کند که صلح جامع آمریکایی را در خاورمیانه به ارمغان آورده است. اینکه آیا او موفق خواهد شد یا نه، بحث دیگری است. اما اگر این ماموریت را به سرانجام برساند، ترامپ برای همیشه می‌تواند به خود ببالد که به نتیجه‌ای دست یافته که سلفش، جو بایدن، نتوانست بدان دست یابد.

البته، هیچ ارتباطی میان آمریکا با ایران بدون خواست و انگیزه طرفین برای رایزنی نتیجه بخش نخواهد بود. در ایران گروهی اعتمادی به واشنگتن ندارند با این همه در چند ماه گذشته، ایران بی سر و صدا در حال بررسی راه های جدید برای گفت‌و‌گوی احتمالی با ایالات متحده بوده و به نظر می رسد مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری میانه روی این کشور مشتاق مذاکره درباره توافق هسته ای جدید است. با این همه به ادعای نیویورک تایمز اگر کشوری باشد که آمریکا در چهار سال آینده بتواند رویارویش قرار بگیرد، آن کشور ایران خواهد بود.

در این میان شایان ذکر است که ترامپ همان رئیس‌جمهوری است که زمانی از جان بولتون، مشاور امنیت ملی خود به‌عنوان «جنگجو» انتقاد کرد. هرچند باید گفت که رویکرد ترامپ رویکردی غیر قبال پیش‌بینی است. ما ماه گذشته طعم نگاهش را چشیدیم، زمانی که علیرغم اینکه گفته بود اسرائیل باید به تأسیسات هسته‌ای ایران ضربه بزند، در گفتگو با خبرنگاران مدعی شد «به دنبال آسیب رساندن به ایران نیست». او افزود: دوست دارم آنها کشوری بسیار موفق باشند.تصور اینکه دونالد ترامپ میزبان نشست صلح با ایران در دوره دوم ریاست جمهوری خود باشد، دور از ذهن است – و حتی این که تهران چنین خواسته ای را بپذیرد نیز بعید به نظر می رسد. اما تصور دنیایی که در آن بتوان از گفتگو اجتناب کرد، سخت تر است. با توجه به انتخاب‌های محدود و غیرقابل تصور ترامپ - می‌تواند او در عصر تازه ریاستش تلاش کند تا نمایشنامه آمریکا و ایران را به نتیجه نهایی خود برساند.

منبع: اقتصادنیوز

826723

سازمان آگهی های پرسون