برخی حضرات که در سطح حاکمیت برای مردم و جامعه تصمیم می‌گیرند. با کدام مدارک و سند و پشتوانه و بر اساس کدام آمار از رضایت مردم و از مصلحت مردم دم می‌زنند؟
به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله جوادی در یادداشتی نوشت: ظاهراً جز عده‌ای خاص و گروهی اندک و اقلیتی محدود با نیّاتی نامعلوم یا حداقل به عیان اظهار نشده و به اعتراف درنیامده، هیچ یا کمتر کسی استمرار سیاست شکست‌خورده فیلترینگ را تائید می‌کند.
در این میان حداقل می‌توان در یک مورد گروهی از موافقان را شناسایی کرد و نیت آنان را فهمید؛ آنها که از ناحیه فروش فیلترشکن کسب‌وکار چندهزار میلیاردی دارند و درگیر تعارض منافع هستند، اما اگر عده‌ای نیت احتمالاً خیر هم دارند که با بستن فضا، میدان رشد و گسترش پلتفرم‌های داخلی فراهم می‌شود و ما و جامعه از مضرّات آن در امان می‌مانیم شاید حرف حساب مدیران همین پلتفرم‌های داخلی را شنیده باشند و اگر نشنیده یا نخوانده‌اند بهتر است بشنوند و آنها را وجه‌المصالحه قرار ندهند.
مثلاً آقای رسول جلیلی عضو شورای عالی فضای مجازی در توجیه مخالفت خود با رفع فیلترینگ گفتند که نمونه‌های موفق و برنده ناشی از فیلترینگ‌ها، نرم‌افزار نشان است که به‌راحتی جای «ویز» نشسته، یا دیجی‌کالا یا آپارات که به خوبی جایگزین آمازون و یوتیوب شده‌اند و مردم هم از این وضعیت رضایت دارند... اما بامزه اینجاست که خود این درگاه‌ها و پلتفرم‌ها گفته‌اند که لطفاً برای ما دایه مهربانتر از مادر نشوید و برای توجیه کار غلط خودتان از ما مایه نگذارید.
مدیران هر سه پلتفرم داخلی در پاسخ به این اظهارنظر، بیانیه دادند و گفتند نفع هیچ‌کس، نه مردم، نه کسب‌وکارهای دیجیتال و نه حاکمیت در فیلترینگ نیست و این سیاست‌های محدودکننده در فضای مجازی منجر به هزاران میلیارد تومان خسارت به کاربران ایرانی شده و امنیت موبایل‌های کاربران را هم دچار افت شدید کرده است... این از پلتفرم‌های داخلی؛ اما اینکه از رضایت مردم و خواست مردم دم بزنیم و بر کار غلط خود چنین سرپوش محترمی بگذاریم؛ عادت مألوف و البته ناپسند بسیاری از مقامات و افراد صاحب قدرت و منصب شده است که نیّات و اهداف و سلایق خود را خواست مردم جا می‌زنند و معلوم نیست این مردم کدام مردمند؟ مثلاً در همین مورد، منظور همان 20 یا 30 درصدی هستند که از فیلترینگ استفاده نمی‌کنند؟ از کجا می‌دانید که همانها هم اگر پول خرید فیلترشکن را داشتند به بقیه نمی‌پیوستند؟ چرا راه دور برویم. نتیجه سیاست انحصار و محدودیت و ممنوعیت را در عملکرد رسانه ملی جلوی چشم داریم.
آیا با صرف هزاران میلیارد از بودجه عمومی توانسته‌ایم مرجعیت رسانه‌ای ایجاد کنیم؟ با اندکی باز شدن فضا و دادن میدان عمل محدود به چند پلتفرم، آن هم تنها برای نمایش فیلم و سریال، کار صدا و سیما به کجا کشیده است؟ همین حالا بازی را در یک رقابت حداقلی به همین چند رقیب کوچک باخته است.
آیا با ایجاد انحصار و محدودیت و البته با دخالت دولت و قیمت‌گذاری دستوری، توانسته‌ایم به رشد و توسعه صنعت خودرو کمک کنیم؟ محصول بذری که کاشته‌ایم اکنون با زیان انباشته دهها هزار میلیارد تومانی و نارضایتی جامعه در پیش چشم ماست.
من نمی‌دانم برخی حضرات که در سطح حاکمیت برای مردم و جامعه تصمیم می‌گیرند. با کدام مدارک و سند و پشتوانه و بر اساس کدام آمار از رضایت مردم و از مصلحت مردم دم می‌زنند؟ و این مردم کجا هستند که ما در کوچه و بازار و خیابان و کوی و برزن و دانشگاه و... آنها را نمی‌بینیم؟
خیلی خوب است که این دوستان از جمله همین عضو محترم شورای عالی فضایی که انشاالله نیت بد هم ندارند و مخالف مردم هم نیستند از طرف خود چند نفری را مامور کنند و از مردم در هر جمع کوچک و بزرگی که خود برمی‌گزینند به طور تصادفی و به اصطلاح رندی رضایت یا عدم رضایت از فیلترینگ را به سؤال بگذارند و نتیجه را به اطلاع مردم شریف برسانند. مگر این که معتقد باشند مردم یعنی همانها که ما می‌گوئیم یا بالاتر از آن معتقد باشند خواست مردم ملاک نیست و اکثر مردم صلاح دین و دنیایشان را نمی‌دانند و ما باید به آنها درس مصلحت و حکمت بدهیم... که این البته حرف دیگری است و بهتر است آن را بی‌تعارف بر زبان آورند و تقیه نکنند.
منبع: اطلاعات
