به گزارش سایت خبری پرسون،کارگران که عموما با قراردادهای کوتاهمدت، روزمزد و بدون حمایتهای قانونی لازم به کار گرفته میشوند، در برابر خطرات جدی مانند سوانح کاری، عدم تامین اجتماعی و حقوق ناعادلانه بیدفاع ماندهاند. با توجه به عدم وجود تشکلهای کارگری قدرتمند و عدم دسترسی به رسانههای مستقل برای بیان مطالباتشان، کارگران معادن توان چندانی برای چانهزنی و بهبود شرایط کاری خود ندارند. در این پرونده، ضمن ارائه مطالبی از وضعیت فعلی کارگران معادن، گفتوگویی با امیر خراسانی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی نیز آورده شده است. خراسانی بهعنوان فردی که سالها در حوزه مسائل کارگری تحقیق کرده، بهدلایل ساختاری و سیاسی به وضعیت نابسامان کارگران معادن اشاره میکند. او معتقد است مساله اصلی، نبود حمایتهای سازمانی و ساختارهای تشکلی است که میتوانند از حقوق این کارگران دفاع کنند. خراسانی همچنین به عدمحساسیت افکار عمومی نسبت به شرایط کارگران اشاره میکند و این موضوع را یکی از عوامل اصلی بیتوجهی دولت و کارفرمایان به حقوق آنها میداند. در این پرونده تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که چرا حقوق کارگران معدن در ایران نادیده گرفته میشود و چه اقدامهایی برای بهبود وضعیت آنها لازم است. همچنین به نقش دولت و نهادهای مسئول در اصلاح این شرایط اشاره شده و راهکارهایی برای ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای حقوقی و اجتماعی بهنفع کارگران ارائه شده است.
باز هم همان حکایت همیشگی
حادثه ریزش معدن در طبس بار دیگر بحث ایمنی کار و حراست از جان کارگران را در میان رسانهها مطرح کرد. با این حال تراژدی ریزش معادن در کشور پدیده تازهای نیست و در دهههای گذشته بهصورت مداوم جان صدها و هزاران کارگر را تهدید کرده است. گازگرفتگی کارگران در کرمان آن هم دوبار در یک دهه، ریزش معدن در طبس، حبس کارگران در معدن یورت آزادشهر، دوبار ریزش معدن در طزره دامغان و ریزش شدید معدن در شازند و عملیات جستوجویی که تقریبا یک ماه به طول انجامید، نمونههایی از این حوادثند که در ادامه سابقه بخشی از آنها را میخوانید.
«گازگرفتگی» عامل فوت معدنچیهای کرمانی
یکی از تاریخیترین حوادث معدنی ثبتشده در رسانهها مربوط به سال 88 و فوت 12 نفر از کارگران به دلیل خفگی و مسمومیت با گاز منواکسید کربن در معدن «باب نیزو» کرمان است. طبق گزارش کمیسیون صنایع و معادن درخصوص بررسی این حادثه، این معدن نیز جزء معادن با گاز بالا شناخته شده بود و ذاتا جزء معادن با احتمال حادثه بالا محسوب میشود. در عین حال بیش از دو دهه بوده که فرآیند استخراج در این معدن بهصورت سنتی انجام میشده است. علی اصغر یوسفنژاد، سخنگوی وقت کمیسیون صنایع و معادن هنگام قرائت گزارش مربوط به این حادثه در صحن علنی مجلس با تاکید بر اینکه دقت بیشتر در واگذاری و استخراج و رعایت دقیق موارد ایمنی و نظارت کامل بر استخراج و تجهیزات استخراج بیش از پیش ضروری به نظر میرسد؛ اعلام کرد متاسفانه دقتهای لازم در موارد مذکور توسط وزارتخانههای صنایع و معادن و کار و امور اجتماعی صورت نگرفته است. در این گزارش آمده است موادی استفاده شده که باید تحت نظارت دقیق نیروی انتظامی و مسئولان حراست شرکت زغالسنگ کرمان مورد استفاده قرار میگرفت اما بهصورت «بسیار ناشیانه» و «توسط افراد غیرمجرب» استفاده شده است. البته این تنها حادثه برای این معدن نبود و در ابتدای دهه ۸۰ هم ۹ کارگر این معدن به علت گازگرفتگی جانشان را از دست داده بودند.
پرواز 8 نفره از طبس
سه سال بعد از حادثه باب نیزو کرمان نوبت به کارگران معدن یال شمالی طبس رسید تا با مرگ رو در رو شوند. وقوع انفجار در این معدن زغالسنگ جان هشت کارگر را گرفت و مردم ایران را عزادار کرد. همان زمان یکی از مسئولان معدن در تشریح حادثه گفت: «ساعت هفت روز سهشنبه کارگران شروع به کار کرده که 13 تن از آنان وارد تونل شده و هشت تن در «افق3»، چهار تن در «افق2» و یک تن دیگر نیز بهعنوان مسئول ایمنی کارشان را آغاز کردند.» این مقام مسئول اعلام کرد در ساعت 07:50 صدای انفجار از معدن شنیده و گردوغبار زغال از تونل خارج شد و از میان هشت کارگری که در «افق 3» مشغول به کار بودند چهار تن فوت کردند که جسد یکی از آنان توسط امدادگران خارج شده و گروه امداد و نجات کار ایمنسازی معدن را انجام میدادند تا سایر اجساد را خارج کنند. نهایتا پس از چندین ساعت با پیداشدن جسد چهارنفر دیگر از کارگران، تعداد فوتیهای این معدن هشت نفر اعلام شد.
همه کارگران معدن آزادشهر جان باختند
«همه محبوسشدگان درمعدن یورت آزادشهر به دلیل نبود اکسیژن جان باختهاند» این تیتر هولناک رسانههای کشور در روز 13 اردیبهشت سال 96 بود. سعید باستانی، سخنگوی وقت کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی درباره جزئیات این حادثه طی گزارشی اعلام کرد که معدن مذکور استانداردهای لازم برای جلوگیری از حوادث غیرمترقبه را نداشته و نبود سازوکار مناسب در معدن آزادشهر برای مواجهه با حوادث احتمالی، یکی از دلایل بروز این حادثه است. سخنگوی وقت کمیسیون صنایع و معادن مجلس یکی دیگر از علل بروز حادثه در معدن آزادشهر یورت استان گلستان را «نبود فضای کافی برای خروج گاز زغالسنگ» که منجر به آتشسوزی شده دانست. این علل درنهایت منجر به ریزش معدن زغالسنگ زمستان یورت در آزادشهر استان گلستان شد که بر اثر آن ۴۳ تن از کارگران جان خود را از دست دادند.
نجات یک نفر در هجدک کرمان
ظهر یکشنبه شانزدهم شهریور 1399 بازهم خبر انفجار در کرمان دست به دست شد. ابتدا خبر ریزش معدن با اعلام کشتهشدن یک کارگر و بیاطلاعی از کارگران محبوس توسط اورژانس کرمان و مسئولان امر منتشر شد و ساعاتی بعد طبق اعلام مسئولان پیکر سه کارگر معدن از زیر آوار بیرون آورده شد اما همه آنها جان خود را از دست داده بودند. سیدمحمد صابری، رئیس فوریتهای پزشکی کرمان در این باره اعلام کرد تنها مصدوم نجاتیافته حادثه ریزش معدن هجدک که مردی۳۹ ساله است بلافاصله بعد از حادثه ریزش معدن به خارج از معدن انتقال یافته و اقدامات اولیه درمانی انجام شد.
طزره؛ دوبار ریزش در 2سال
ساعت 19:30 عصر یکشنبه دوازدهم شهریور 1402 بر اثر تجمع گاز در یکی از تونلهای معدن زغالسنگ شرکت البرز شرقی در عمق ۷۰۰ متری معدن در طزره دامغان، تونل ریزش کرد و شش کارگر در معدن محبوس شدند. این انفجار باعث شد تعدادی از کارگران بر اثر استنشاق گاز دچار تنگی نفس و مسمومیت شوند و در همان محل درمان شدند و شش کارگر نیز پس از ساعتها تلاش نیروهای امدادی، جان باختند. این حادثه در حالی اتفاق افتاد که دوسال قبل از آن روز شنبه ١١ اردیبهشت ۱۴۰۰ در تونل شماره ٤٢ معدن بزرگ طزره، از معادن چهارگانه شرکت زغالسنگ البرز شرقی، ریزش ناگهانی سقف کارگاه منجر به حادثه تلخی شد که طی آن حادثه دو کارگر پیمانکاری محبوس شدند و درنهایت پس از گذشت حدود ۱۳۰ ساعت از زمان وقوع حادثه پیکر آنها از زیر آوار خارج شد.
زخم شازند تازهتر شد
نزدیکترین تصویری که از ریزش معدن در اذهان عمومی وجود دارد مربوط به ریزش معدن حدود چهار ماه پیش در شازند اراک است. ساعت حدود ۱۱ صبح روز یکشنبه ۲۷ خردادماه جاری بود که معدن شماره پنج شازند در جاده اراک - توره با حجم زیادی از سنگهای بزرگ ریزش کرد و منجر به نگرانی خانواده کارگران و مردم کشور شد. پیچیدگی عملیات آواربرداری منجر به این شد که معاون برنامهریزی و هماهنگی امور عمرانی فرماندار شازند 22 روز بعد از حادثه درباره آخرین وضعیت آن اعلام کرد که با توجه به اتفاق ناگواری که در این معدن افتاد و عملیات ۲۲ روزه گروه مهندسی رزمی ۴۲قدر، متاسفانه دو نفر از عزیزان همچنان زیر آوارند. درنهایت با کشف اجساد این دو نفر، شمار جانباختگان حادثه به چهار نفر رسید. با این حال باید به ابعاد این ریزشها -که در این متن تنها به بخشی از آنها اشاره شد- توجه شود و از جان کارگران سختکوشی که در این معادن کار میکنند، حراست شود.
ریشه مشکلات کارگران سیاسی است نه اقتصادی
به بهانه تکرار حوادث دلخراش معادن این بار در طبس برای بررسی مشکلات جامعه کارگری ایران سراغ امیر خراسانی رفتهایم. این جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در مصاحبه با «فرهیختگان» به بررسی وضعیت حقوقی و اجتماعی کارگران معادن پرداخت. او با اشاره به ضعف پایگاه اجتماعی این قشر گفت: «دولت در شرایط فعلی هیچ حساسیتی نسبت به مشکلات کارگران ندارد و این وضعیت بهشدت بر زندگی آنها تاثیرگذار است.» مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
اولویت در سرمایهگذاری خارجی به جامعه کارگری
خراسانی به ناکافی بودن سیاستهای دولت در مواجهه با مشکلات کارگران اشاره کرد و گفت: «دولت بهجای توجه به مسائل کارگران، روی سرمایهگذاریهای خارجی متمرکز شده و هیچ تلاشی برای بهبود شرایط زندگی کارگران انجام نمیدهد.» او بر این نکته تاکید کرد که دولت باید به مسائل کارگران توجه بیشتری داشته باشد و تشکلهای کارگری را تقویت کند تا آنها بتوانند به شکل موثرتری حقوق خود را مطالبه کنند. او خاطرنشان کرد: «در شرایط کنونی، کارگران هیچ قدرتی برای دفاع از حقوق خود ندارند و این امر به بحرانهای جدی اجتماعی منجر شده است.»
فضای عمومی نسبت به سوانح کار حساس نیست
این پژوهشگر اجتماعی همچنین به عدم وجود فضای عمومی و حساس نسبت به سوانح کار اشاره کرد و تاکید کرد که دولت باید بهجای تمرکز بر مسائل حاشیهای، به مشکلات اساسی کارگران توجه کند. خراسانی تاکید کرد مساله اصلی، نیاز به ایجاد یک بستر قوی برای حمایت از کارگران و افزایش توانمندیهای آنهاست تا بتوانند دربرابر ناملایمات اقتصادی و اجتماعی ایستادگی کنند. خراسانی به نمونههایی از حوادث کارگری اشاره کرد و گفت: «50 نفر در یک حادثه در طبس جان خود را از دست میدهند اما جامعه نسبت به این مسائل بیتفاوت است.» او تاکید کرد که دولت باید زمینهساز ایجاد نهادهای حرفهای و تشکلهای کارگری باشد تا کارگران بتوانند حقوق خود را مطالبه کنند.
انگیزهزدایی قراردادهای کوتاهمدت
امیر خراسانی، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی در این گفتوگو به بررسی چالشهای موجود برای کارگران معدن در ایران نیز پرداخت. او با اشاره به قراردادهای کوتاهمدت کارگران بیان کرد: «قراردادهای سهماهه نهتنها انگیزهای برای یادگیری مهارتهای جدید در کارگران ایجاد نمیکند، بلکه موجب عدم خلاقیت و تولید کارآمد نیز میشود.» او به ناکارآمدی دولت در پاسخ به مشکلات کارگران اشاره کرده و گفت: «اکثر کارگران با قراردادهای کوتاهمدت استخدام میشوند و این وضعیت، توانایی آنها را برای دفاع از حقوق خود کاهش میدهد.» خراسانی ادامه داد که کارگران باید قراردادهای بلندمدت داشته باشند تا بتوانند در محیط کاری خود احساس امنیت کنند و تواناییهای خود را توسعه دهند. وی همچنین به وضعیت حقوق و مزایای کارگران اشاره کرد و گفت: «کارگران معدن بهطورکلی از نظر حقوق و شرایط کاری با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند. بسیاری از کارگران غیررسمی و روزمزدند و قراردادهای آنها معمولا غیررسمی و بیقاعده است.»
مشکلات کارگران به مسأله اجتماعی تبدیل نمیشود
این جامعهشناس همچنین به عدم حساسیت افکار عمومی نسبت به وضعیت کارگران اشاره و بیان کرد: «مشکلات کارگران به مسائل اجتماعی تبدیل نمیشود و مردم نسبت به آن بیتفاوتند. درنتیجه کارگران برای دفاع از حقوق خود بهتنهایی با چالشهای جدی روبهرویند.» خراسانی همچنین تاکید کرد در این حوزه، نیاز به ایجاد حساسیت اجتماعی و تقویت ساختارهای حقوقی و قانونی است تا کارگران بتوانند دربرابر خطرات و مشکلات موجود ایستادگی کنند. خراسانی به شرایط مالی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار اشاره کرد که همسرشان را در سوانح کاری از دست دادهاند و توضیح داد که در بسیاری از موارد، کمکهای مالی به آنها ناکافی و غیرقابلاتکاست. او افزود: «تصور کنید زنی با دو فرزند، یکی از آنها ۱۴ ساله، با دیهای که به او داده شده، چگونه میتواند زندگی خود را بگذراند؟»
دولت فضا را برای تشکلهای کارگری فراهم کند
امیر خراسانی در ادامه به بررسی چالشهای کارگران در ایجاد قدرتی برای طرح مطالباتشان پرداخت و بر لزوم افزایش قدرت آنها تاکید کرد. او گفت: «برای اینکه کارگران بتوانند از حقوق خود دفاع کنند، باید قدرت لازم را داشته باشند. در حال حاضر کارگران هیچ گونه قدرتی برای دفاع از دستمزد و امنیت شغلی خود ندارند.» وی به عدم حضور نهادهای اجتماعی و صنفی مؤثر اشاره کرد و گفت: «بدون وجود تشکلهای کارگری قوی، کارگران نمیتوانند بهطور مؤثر از حقوق خود دفاع کنند. اگر تشکلها وجود داشته باشند، میتوانند قدرت چانهزنی کارگران را افزایش دهند و از آنها دربرابر کارفرمایان حمایت کنند.»
این پژوهشگر اجتماعی اشاره کرد که دولت در مواقع بحرانی به مسائل مربوط به کارگران توجه نمیکند. «اگر دو نفر در یک رستوران با غذا مسموم شوند، دولت بلافاصله به مسأله ورود میکند و حساسیت نشان میدهد اما در معادن زغالسنگ که خریدارش مشخص و محدود است، چنین حساسیتی وجود ندارد.» او در ادامه گفت: «دولت باید فضای لازم برای تشکیل تشکلهای کارگری را فراهم و از امنیت این تشکلها حمایت کند. در غیر این صورت، مشکلات همچنان ادامه خواهد داشت.» خراسانی با اشاره به لزوم ایجاد نهادهای حرفهای و اجتماعی برای کارگران افزود: «اگر کارگران بتوانند بهطور مؤثر خود را سازماندهی کنند، میتوانند به چالشهای موجود پاسخ دهند و از حقوق خود دفاع کنند.»
رسانهها در کنار کارگران باشند
وی درنهایت خاطرنشان کرد: «مسأله اصلی در ایران نهتنها اقتصادی، بلکه سیاسی است. برای بهبود شرایط کارگران لازم است قدرتی به آنها داده شود تا بتوانند خواستههای خود را مطرح کنند.» این پژوهشگر اجتماعی بر لزوم توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی کارگران تاکید کرد و گفت: «تا زمانی که قدرت توزیع نشود، کارگران قادر به دفاع از حقوق خود نخواهند بود.» او همچنین به نقش گروههای صنفی در جلوگیری از حوادث مشابه و تقویت موقعیت کارگران در معادن اشاره کرد و خاطرنشان کرد: «بسیاری از حوادث ناشی از عدم وجود تشکلهای قوی برای پیگیری مطالبات مربوط به ایمنی رخ میدهند.» این پژوهشگر اجتماعی همچنین به نقش رسانهها و تشکلهای کارگری در این زمینه پرداخت و تاکید کرد: «قدرت کارگران در ایجاد تغییرات ضروری است. اگر کارگران نتوانند صدای خود را بهخوبی به گوش مسئولان برسانند، وضعیت آنها بهبود نخواهد یافت.»
منبع: فرهیختگان