به گزارش سایت خبری پرسون، ابوالقاسم قاسم زاده در یادداشتی نوشت: رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار با گروهی از زنان و دختران در آستانه ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) به تبیین دیدگاه فقهی و اجتماعی اسلام درباره جایگاه زنان در سیر حرکت اجتماعی و حقوق فردی آنها پرداخت. تبیین این دیدگاه در شرایط کنونی به ویژه در دو محور بسیار حائز اهمیت است.
اول، ایران امروز در معرض مستمر و مداوم جریان تبلیغاتی و رسانهای صهیونیستی و امپریالیستی است که با سرمایهگذاریهای کلان مالی به ویژه از سوی دولت آمریکا و برخی از دولتهای اروپایی انجام میشود.
دوم، کاستیهای رسانهای ما چه در بخشهای خبری و اطلاعرسانی و چه در «نقد شرایط» موجب نابرابری در مواجهه مطلوب شده است.
رهبری انقلاب اسلامی در این دیدار با بیان جملاتی هم از نظر دینی و شرعی و از هم از نظر سیاسی خانواده و اجتماع جایگاه «زن» در ایران و انقلاب اسلامی را تبیین کردند:« این تصور که کارِ خانه وظیفه زن است، کاملاً غلط است.»، «مواجهه اسلام با مسأله زن درست برعکس برخورد غرب، منطقی و استدلالی است.» شعار «برابری جنسیتی» که برخی به صورت مطلق بیان میکنند غلط و آنچه صحیح است «عدالت جنسیتی» است. «در مشاغل گوناگون و مدیریتهای اجتماعی و دولتی، مسأله جنسیت مطرح نیست و هیچ محدودیتی برای حضور زنان وجود ندارد. شایسته سالاری تنها ملاک واگذاری مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی به زنان و مردان است.»، «برخی مشاغل مانند پزشکی و معلمی برای زنان واجب کفایی است.»
«... یکی از جنبههای تأکید اسلام روی حجاب ایجاد محدودیت برای خطر «جاذبه جنسی» است که این حساسیت باید رعایت شود. حجاب محرومیت نیست. بلکه نوعی برخورداری و باعث حفظ امنیت زن است.»
«نظر اسلام درباره سن ازدواج پرهیز از موکول کردن به سنین بالا به معنای ازدواج کودکان نیست. بلکه یعنی دختر و پسر هرچه به وقت ازدواج کنند بهتر است.»، «دخالت در سیاست حق و تکلیف زنان است.»
در شرایط کنونی برخی از افرادی که درباره جایگاه زنان در نظام جمهوری اسلامی سخن میگویند و یا قلم میزنند. اغلب دچار افراط و تفریط سیاسی و تبلیغاتیاند.
این آمار واقعی از موفقیت جمهوری اسلامی ایران است که تا قبل از تشکیل جمهوری اسلامی در نظام گذشته، نسبت آماری تعداد مردان و زنان در دانشگاهها و مدارس عالی کشور، «شصت به چهل» بود در جمهوری اسلامی ایران به روایت آماری از مراجع رسمی این نسبت معکوس شده و به شصت به چهل تغییر کرده است.
اکنون زنان صرفاً خواهان سهم در مدیریتهای تأثیرگذار اجتماعی نیستند. بلکه صاحبان دانش لازم در بخشهای گوناگون از سطوح مدیریتهای کلان تا سایر ردههای مدیریتی هستند.
فضای فکری جامعه را نباید جریانهای رسانهای غرب هدایت کنند. معیارهای اجتماعی و تبیین دیدگاه فقهی درباره زنان و مردان و حدود وظایف و باورهای شرعی و ملی را همه باید در بیان رهبری دریابیم تا براساس آگاهی از «شرایط» و هجوم افکارسازیهای رسانهای بیگانگان استقلال تفکر هم در ساحت ملی و هم دینی داشته باشیم. «وحدت ملی» از این مسیر میسر میشود.
منبع: اطلاعات