نشانه‌های بزرگ‌ترین پیروزی جبهه مقاومت!

همین بلند شدن صدای حمایت از غزه در مجالس و پارلمان‌های آمریکا و اروپایی، همان جایی که برای مخالفان هلوکاست قانون محرومیت و تهدید و مجازات وضع می‌کردند، نشان می‌دهد حماس نابودشدنی نیست و از نظر این قانونگذاران‌، مقاومت سلاحی مشروع برای فلسطینیان است.
تصویر نشانه‌های بزرگ‌ترین پیروزی جبهه مقاومت!

به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر محمدحسین محترم در یادداشتی نوشت: «نشانه‌های پیروزی جبهه حق و نشانه‌های شکست جنایتکاران دارد یکی پس از دیگری پدیدار می‌شود». این واقعیت میدان نبرد است که رهبرمعظم انقلاب به آن اشاره کردند. در این خصوص چند نکته مهم:

۱- زمانی که رهبرمعظم انقلاب و فرمانده کل قوا فرمودند «اگر اسرائیل دست از پا خطا کند، تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم»، برخی اصلاح‌طلبان و غربگرایانِ خداناباور به جای فهم عمق این سخن، با ذهن‌های علیل و تحلیل‌های کاسبکارانه سیاسی خود، در پازل آمریکایی‌ها نسبت به آن «راهبرد هوشمندانه» ایجاد شک و تردید کردند. آنان در حالی که بارها در فتنه‌ها و پشت پرده‌ها همنوا با صهیونیست‌ها امنیت ملی کشور را به لبه پرتگاه و قربانگاه منافع جناحی خود برده بودند، خود را دلسوزتر از رهبرمعظم انقلاب برای امنیت ملی کشور القا می‌کردند و از ترس هیبت و قدرت پوشالی آمریکا و اسرائیل می‌گفتند «چرا روی موشک‌ها می‌نویسید مرگ بر اسرائیل، این ضد امنیت ملی است»!. اما حالا در حالی که امنیت ایران در بالاترین سطح و امنیت دشمنانش در پایین‌ترین سطح قرار دارد و وقتی صدای آژیرها در تل‌آویو و حیفا و دیگر شهرهای صهیونیستی و حتی روی ناو هواپیمابر آمریکایی به صدا درمی‌آید، دیگر نمی‌توانند القا کنند که با خاک یکسان کردن تل‌آویو و حیفا صرفا یک شعار است، چون فرض این رجزخوانی واقع‌بینانه حسینی و عاشورائی رهبری، در میدان نبرد به یقین تبدیل شده است.

ثانیا اشارتا می‌گوییم که تازه هنوز این اول کار است و هنوز نیازی به ورود مستقیم ایران به معادله جنگ احساس نشده است!. چون مکنزی فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در خاورمیانه به عنوان یک ژنرال کارکشته و دارای فهم منطق نظامی که به خوبی پیامدهای معادله ترس و وحشت را درک می‌کند، می‌گوید «من شخصا احترام زیادی برای برنامه پهپادی، موشک‌های کروز و بالستیک ایران قائلم که در یک دهه گذشته با فداکاری‌های بزرگی به عنوان جواهرات ارزشمند خزانه نظامی ایران ساخته شده‌اند و اهمیت آنها کمتر از بمب هسته‌ای نیست»!. در ابتدای جنگ هم که گفته بودیم «شک نکنید غزه پیروز است»! و گفته بودیم که پیروزی غزه با ایجاد «موازنه ترس و وحشت» محقق خواهد شد، باز برخی در داخل و خارج تلاش داشتند با تحریک عواطف و احساسات مردم با پروپاگاندا و توسل به آمار شهدای غزه، در حقانیت آن تحلیل‌ها و واقعیت میدان نبرد شک و تردید ایجاد کنند، اما اکنون همه شواهد و قرائنِ روشن نه در تحلیل‌های سیاسی و رسانه‌ای بلکه در زمین و هوا و دریا و در صحنه نبرد در پیش چشم جهانیان نشان می‌دهد که سیاست معادله ترس و وحشت به خوبی جواب داده و غزه را پیروز میدان کرده است، و از امروز این دیگر تحلیل نیست، بلکه «خبر»ی است که به سرعت همه دنیا دیدند و شنیدند و هر روز می‌بینند و می‌شنوند!

۲- وقتی رهبرمعظم انقلاب فرمودند «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال دیگر را نمی‌بیند»، گروه‌های فلسطینی برخلاف دستگاه‌های اطلاعاتی – امنیتی دنیا، پیش و بیش از همه عمق این سخنان و کلیدواژه و کد مستتر در آن را به خوبی و این‌گونه فهم و درک کردند که بدون عمل و فقط با شعار مرگ بر اسرائیل، این رژیم نابود نمی‌شود و برای اینکه اسرائیل ۲۵ سال دیگر را نبیند، باید حرکت و اقدام کرد و هر حرکت و اقدامی هم باید مبنای عاشورایی داشته و بر مبنای حرکت امام حسین (ع) باشد. لذا فقط با تحلیل و نگاه عاشورایی می‌توان به فهم درست چرایی انجام عملیات طوفان‌الاقصی و تحولات بعد از آن رسید و هرگونه تحلیل و سخن بدون مبنا قرار دادن چرایی شهادت سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا و پیامدهای آن، عقیم و انحرافی است، که تحلیل آن بماند برای بعد.

۳- اگر قبلا نیاز بود که تحلیلگران و کارشناسان اظهارات و اذعان‌های خود صهیونیست‌ها و حامیان آنها مبنی براینکه حماس نابود شدنی نیست و آمریکا و اسرائیل نتوانستند و نمی‌توانند حماس را نابود کنند، را پیوست تحلیل‌های خود نمایند، اما اکنون اولا همین که کشتی‌های اسرائیل و حامیانش و یا ده‌ها پایگاه آمریکا در عراق و سوریه و خلیج‌فارس و حتی ناو جنگی آمریکا در دریای سرخ و پایگاه عین‌الاسد همزمان با بازدید فرمانده سنتکام از این پایگاه هدف حملات موشکی و پهپادی قرار می‌گیرند، و یا آژیرها در حیفا و تل‌آویو و دیگر نقاط سرزمین‌های اشغالی به صدا درمی‌آید و نمی‌توانند اینها را سانسور کنند، این یعنی پس از حدود ۸۰ روز نتوانستند و تا صدسال دیگر هم نمی‌توانند حماس را نابود کنند و مقاومت زنده‌تر از قبل خواهد بود. همین امر دیکتاتوری رسانه‌ای شبکه جهانی صهیونیستی برای جلوگیری از عیان شدن شکست‌پذیری رژیم صهیونیستی را آشکارترساخته و البته با شکست مواجه کرده است. ثانیا هیچ وقت قدرتی مثل چین که در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت است، روی اسب بازنده سرمایه‌گذاری نمی‌کند. همین که چین بعداز درخواست آمریکا از پکن برای پیوستن به ائتلاف دریایی ادعائی بایدن، رسما اعلام می‌کند که «آمادۀ همکاری با کشورهای اسلامی برای احیای آرمان‌های فلسطین هستیم»، این خود نشان می‌دهد نه تنها حماس نابود نشده و نمی‌شود، بلکه با پدیدار شدن نشانه‌های پیروزی غزه؛ قدرت‌های بزرگ در حال حساب باز کردن روی قدرت مقاومت هستند! ثالثا هیچ وقت سازمان مللی که تحت سلطه و نفوذ آمریکاست، برنده یک جنگ مورد حمایت آمریکا را متهم به نسل‌کشی و جنایات جنگی و تهدید به محاکمه نمی‌کند. همین که معاون دبیرکل سازمان ملل اعلام می‌کند «یک دادگاه ویژه باید در‌باره جنایات جنگی در غزه تشکیل شود تا مسببان آن از مجازات فرار نکنند»، یعنی شکست اسرائیل و پیروزی غزه را در جنگ اعلام کرده است.

رابعا اگر یادتان باشد تا همین شش ماه قبل عربستان پای ثابت بیانیه‌های مشترک با آمریکا در هر ائتلافی در منطقه بود. همین که ریاض در این شرایط خود را از هرگونه ائتلافی با آمریکا دور نگه می‌دارد و می‌آید با ایران و چین بیانیه مشترکی را امضا می‌کند که جنایات اسرائیل در غزه را تهدیدکننده امنیت و صلح منطقه می‌خواند و خواستار توقف فوری جنایات اسرائیل می‌شود، یعنی معادله ترس و وحشت جواب داده است. خامسا هیچ وقت سیاستمداران یک کشور بخصوص کشورهای حامی یک طرف جنگ، روی طرف بازنده قمار نمی‌کنند. برنی سندرز سناتور آمریکایی در سنا رسما اسرائیل را بازنده جنگ می‌خواند و خواستار فشار بر اسرائیل برای توقف جنایات وحشتناک و فاجعه انسانی در غزه می‌شود. در پارلمان اروپا نماینده ایرلند در پاسخی کوبنده به نماینده سوئدی حامی اسرائیل می‌گوید «دست از دروغ گفتن بردارید» و نماینده بلژیکی می‌گوید «به دلیل همدست بودن با اسرائیل در قتل‌عام بیش از ۷۷۰۰ کودک فلسطینی نمی‌توانیم بدون شرمندگی در آینه به خود نگاه کنیم»، و علیه نسل‌کشی در غزه بر سر حامیان اسرائیل فریاد می‌زند که «چرا خود را به نشنیدن زده‌اید؟»، و نماینده فرانسه خواستار محاکمه نظامیان دوتابعیتی فرانسوی شرکت‌کننده در جنگ غزه به دلیل ارتکاب جنایات جنگی می‌شود.

همین بلند شدن صدای حمایت از غزه در مجالس و پارلمان‌های آمریکا و اروپایی، همان جایی که برای مخالفان هلوکاست قانون محرومیت و تهدید و مجازات وضع می‌کردند، نشان می‌دهد حماس نابودشدنی نیست و از نظر این قانونگذاران‌، مقاومت سلاحی مشروع برای فلسطینیان است. سادسا همین که در آمریکا موجی از اخراج و تعلیق دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها و محروم کردن آنها از تحصیل و موقعیت شغلی به دلیل حمایت از فلسطین آغاز شده و رؤسای دانشگاه‌های مطرح آمریکا برکنار شده‌اند، و علی رغم اینکه رئیس‌جمهور آمریکا با نگرانی«راهبرد ملی مبارزه با اسرائیل‌‌ستیزی در مدارس و دانشگاه‌های آمریکا» را به اجرا گذاشته، باز دست از حمایت فلسطین برنمی‌دارند، نشان‌دهنده جهانی شدن حماس و غزه و مقاومت است، نه نابودی آنها. طبق نظرسنجیِ دانشگاه ‌هاروارد که برای بسیاری از رسانه‌ها و مقامات آمریکایی غیرمنتظره بود، بیش از پنجاه درصد جوانان آمریکایی خواهان «پایان موجودیت اسرائیل» و «سپردن کنترل همه اراضی اشغالی به دست حماس» هستند، این چه معنی دارد؟! و آیا غیر از این است که «شکست رژیم صهیونیستی در جنگ غزه شکست آمریکا است»؟! سادسا، «حوثی‌ها تاکنون ده‌ها هدف صهیونیست‌ها در دریا را مورد حمله قرار داده‌اند، اما جهان در سکوت مطلق است».

این مقدمه گزارش یک پایگاه عبری زبان است که از تنهائی تل‌آویو در مقابل مقاومت خبر می‌دهد، نه نابودی حماس! معادله ترس و وحشت اکنون دریای سرخ را به کابوس تجارت آزاد رژیم صهیونیستی تبدیل کرده و فقط یک قدم تا تبدیل شدن به گورستان اسرائیل و حامیان او فاصله دارد. نود درصد تجارت اسرائیل دریایی است و توقف ارسال کالا از و به اسرائیل و مختل شدن ترانزیت روزانه ۸/۸ میلیون بشکه نفت و حدود ۳۸۰میلیون تن کالا از طریق دریای سرخ و افزایش ۴۰ درصدی هزینه‌های دور زدن قاره آفریقا از مسیر دماغه امید نیک و توقف کشتی‌های تجاری و نفت‌کش‌های غول پیکر بریتیش‌پترولیوم، و شرکت‌های بزرگ کشتیرانی جهان از جمله cma cgm فرانسه به عنوان سومین شرکت حمل‌ونقل بزرگ دنیا، و Mearsk بین‌المللی که بیش از ۳۰ درصد حمل‌ونقل محموله‌های انرژی همچون نفت و تجاری از طریق دریای سرخ و کانال سوئز را انجام می‌دهد و OOCL هنگ کنگ و MSC سوئیسی و... و کاهش ٢٣ درصدی ارزش شرکت‌های کشتیرانی اسرائیلی و خسارت-فعلا- 3 میلیارد دلاری اقتصاد اسرائیل نشان می‌دهد نگرانی آمریکا از سیگنال انسداد کانال سوئز و شاید تنگه هرمز‌، فراتر از بحث امنیت تجاری و اقتصادی اسرائیل است و آمریکایی‌ها شدیدا نگران تغییر جغرافیای تجاری منطقه در سایه معادله ترس و وحشت مقاومت هستند. تاجایی که تبعات این «تهدید غیرقابل تحمل» تنها محدود به صهیونیست‌ها نبوده و اکونومیست گزارش داده است «فقط ۴ شرکت از ده‌ها شرکتی که فعالیت خود را در دریای سرخ به حالت تعلیق درآورده‌اند، ۵۳ درصد از تجارت جهانی را تشکیل می‌دهند». سابعا معادله ترس و وحشت آن قدر کارساز بود که حتی طرح اجماع‌‌سازی آمریکا و سوءاستفاده از شورای امنیت سازمان ملل و حق وتو و ادعای ائتلاف دریایی آمریکا را هم با شکست مواجه کرد و آمریکا نتوانست با سوءِاستفاده از توقف عبور غول‌های کشتیرانی جهان از دریای سرخ و افزایش فشار اقتصادی به غرب، ادعای مقابله با حملات دریایی مقاومت را بین‌المللی کند و ائتلاف دریایی تشکیل دهد و از شورای امنیت سازمان ملل علیه حماس قطعنامه‌ای بگیرد.

این معادله حتی باعث شد آمریکا علی رغم پروپاگاندایی که درخصوص وضعیت و فعالیت ناوهای خود در دریای سرخ و مدیترانه به راه انداخت، نتواند خود نیز راساً وارد عمل شود و با خروج مفتضحانه ناوگروه هواپیمابر آیزنهاور از خلیج‌فارس بعداز رصد و تهدید این ناوگروه از سوی نیروی دریایی جمهوری اسلامی، اوج افول قدرت آمریکا را به نمایش گذاشت. روی دیگر به نمایش گذاشتن افول آمریکا در این است که ادعای ائتلاف دریایی در بطن خود این معنا را نیز به همراه دارد که آمریکا با ادعای ابرقدرتی‌اش دیگر به تنهائی نمی‌تواند حتی حریف ارتشی مثل ارتش یمنِ در محاصره و جنگ‌زده شود!. ثامنا نکته مهم دیگر این است که در مقابل ادعای تشکیل ائتلاف بین‌المللی دریایی آمریکا، سکوت مرگباری بر اروپایی‌ها و عرب‌ها حاکم شد و برخلاف گذشته حتی در مواضع و پروپاگاندای رسانه‌ای هم با آمریکایی‌ها همراهی نکردند که نشان می‌دهد خنجر یمنی‌ها را به خوبی زیر گلوی خود حس کردند و به همین دلیل ادعای تشکیل ائتلاف با ۶۰ کشور به یک کشور تقلیل یافت که آن یک کشور هم در آینده باید منتظر پیامدهای اجرای معادله ترس و وحشت باشد! نخست‌وزیر انگلیس که تا همین چند روز پیش مخالف برقراری هرگونه آتش‌بسی بود، اکنون به همراه رئیس‌جمهور و وزیرخارجه فرانسه خواستار آتش‌بس پایدار (یعنی دائمی) شدند. این تغییر صد و هشتاد درجه‌ای موضع اروپایی‌ها نشان از درک عمیق تبعات معادله ترس و وحشت از سوی آنها دارد. در حالی که «در این حادثه آبروی آمریکا رفت و این بزرگ‌ترین موفّقیّت و بزرگ‌ترین پیروزی است»، بایدن به فکر آبروی خودش افتاده و بعد از آنکه ادعا کرده بود «من یک صهیونیستم و تا نابودی حماس با اسرائیل هستیم و به او سلاح می‌دهیم»، حالا نیویورک‌تایمز فاش کرده «به علت از دست رفتن آبروی بایدن در آستانه انتخابات آتی آمریکا، وی از اسرائیل خواسته جنگ غزه را تا ۲ هفته دیگر یعنی آخر سال میلادی تمام کند».این نشان می‌دهد ائتلاف دریایی فقط در حد حرف برای پروپاگاندا و ترساندن بود.چنان‌که کانال ۱۲ عبری تاکید می‌کند «هیچ ائتلافی از سوی ایالات متحده نمی‌تواند تهدیدات دریایی ارتش توانای یمن را خنثی کند.»

۴- در شکست اسرائیل و آمریکا و ناتوانی آنها در نابودی حماس همین بس که مدعیان تشکیل دهنده گسترده‌ترین ائتلاف دریایی ممکن و تهدیدکنندگان یمن حالا برای توقف حمله به کشتی‌ها و ناوهایشان دست به دامن میز مذاکره با یمن و کسانی که می‌خواستند نابودشان کنند، شدند!، و از هدف «نابودی حماس در سال ۲۰۲۳» به ادعای«تضعیف حماس در سال ۲۰۲۴» رسیدند!. در توجیه آن هم از یک طرف مذاکره‌‌کننده ارشد رژیم صهیونیستی اذعان کرد «ما مجبوریم به آرمان یحیی سنوار یعنی آزادی تمام اسرای فلسطینی و آتش‌بس دائمی تن بدهیم، چراکه ما نمی‌توانیم جلوی او را بگیریم»! و از سوی دیگر سی‌ ان ان فاش کرد«دولت آمریکا نه اینکه به هدف نابودی حماس نرسیده بلکه به این نتیجه رسیده که تل‌آویو نمی‌تواند تا پایان سال جاری میلادی به جلوگیری از تکرار عملیاتی مشابه طوفان‌الاقصی توسط حماس دست یابد».اکنون جهانی که یکپارچه در حمایت از فلسطین بیدار شده، به این رجزخوانی‌های عاشورایی-انقلابی یمنی‌ها می‌نازد که محقق شدنی هم هستند: «دریای سرخ را گورستانتان خواهیم کرد»!‌، «کشتی‌ها و زیردریایی‌ها و ناوهای آمریکا را غرق می‌کنیم»!، «تمام منطقه را به آتش می‌کشیم»!، «هرگونه تعرض به یمن به جنگ بین‌المللی تبدیل خواهد شد»، و «همه در امانند جز اسرائیلی‌ها»!. در سلسله مراتب سیاست معادله ترس و وحشت، پس از مرحله اول یعنی زدن بندر ایلات و توقف تمام فعالیت‌های آن، و مرحله دوم یعنی زدن هر کشتی و محموله دریایی به سمت اسرائیل، اکنون مقاومت یمن تهدید به مرحله سوم یعنی زدن بنادر اشدود و حیفا و عسقلان کرده و گفته منتظر مرحله چهارم یعنی زدن مستقیم تل‌آویو هم باشید! و شاید مرحله پنجم هم محاصره هوائی اسرائیل باشد!. این یعنی برای اسرائیل «زمان رو به اتمام است!» و زمستان سختی برای صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در راه است! به مراتب سخت‌تر از زمستان سخت پارسال که شیرهای نفت و گاز روسیه به سمت آمریکا و اروپا بسته شدند! مطمئن باشیم که «فلسطین از نهر تا بحر است و قدس هم بلاشک پایتخت آن است»! و « تردیدی نداشته باشید که رژیم غاصب صهیونیستی از روی زمین ریشه‌کن خواهد شد»، بالمقاومة تنتصرُ القُدس!.

منبع: کیهان

573540

سازمان آگهی های پرسون