به گزارش سایت خبری پرسون، محمد ایمانی فعال رسانه در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:
آقای ظریف در گذشته و بر سر ماجرای برجام، نتانیاهو را دشمن خونی ایران جا نمایی کرده است. او و هم طیفانش می گویند نتانیاهو بود که نمی گذاشت برجام پا بگیرد، و ترامپ هم در اثر تحریک او، برجام را زیر پا گذاشت.
این طیف ولو با تاخیر، به باور چند ده ساله صاحب نظران انقلابی رسیدند، مبنی بر این که "اسرائیل، دشمن ترین دشمنان ملت ایران است"؛ و این در حالی بود که برخی از اصلاح طلبان در سال ۱۳۸۸، به شعار "نه غزه نه لبنان" (مطلوب رژیم صهیونیستی) آلوده شدند.
تصور می کنید دشمن ترین دشمنان ایران، از سخنان دیروز آقای ظریف ناراحت می شود یا شادمان؟! او دیروز گفت: "الان که کشور سیاست معقولی دارد، با موضعگیری های تند، آب به کاسه تندروی نریزیم. اگر پای ایران را به وسط معرکه جنگ بکشانند، برای هیچکدام از مقام های حاکمیتی اتفاقی رخ نخواهد داد؛ آنی که بمب می خورد، از بین می رود و تحریم می شود، مردم ایران هستند. تا حالا مگر تحریم ها به چه کسانی ضرر زده؟ به کسانی که روزی چند میلیون دلار درآمد دارند، یا به مردم بیچاره؟ مردم ایران، از هزینه دادن روی این موضوع خسته اند، حق هم دارند. مردم ایران از سیاست دولت ما که تلاش می کند از فلسطینی ها هم داغ تر باشد، خسته اند".
چرا ظریف اصرار دارد میان سیاست نظام و دولت، یا دولت و مردم دوگانگی القا کند؟ سود این دوگانه سازی را چه کسی جز آمریکا و اسرائیل می برند؟ مواضع دولت را رئیس جمهور و وزیر خارجه اعلام می کنند و مصداقا، کدام موضع آنها، تندروی بوده است؟!
آقای ظریف هنگامی که "میدان" و سردار سلیمانی را متهم کرد به این که برای "دیپلماسی و منافع ملی" هزینه درست کرده اند، از موضع نظام جانبداری می کرد، یا همان موضع معقول را زیر سوال می برد؟!
او می تواند بگوید که خسته است، اما چرا از طرف مردم حرف می زند؟ چه کسی چنین وکالتی را به او داده؟! مردم، همان هایی هستند که آن حماسه دشمن شکن را در تشییع پیکر شهید سلیمانی را به راه انداختند؛ و حال آن که ادعا می شد جنگیدن او هزینه ساز است!
حاج قاسم، آماج تهمت و تخریب بود، اما ظریف، در همان مصاحبه چند سال قبل با "مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری"، در کنار بدگویی و شبهه افکنی علیه "میدان" و "فرمانده آن"، اعتراف کرد: «قبل از شهادت شهید سلیمانی، در تمامی نظرسنجی هایی که ما داشتیم، از سال ۹۶ تا ۹۹؛ محبوبیت من از ۹۰، آمد روی ۶۰ درصد، و محبوبیت شهید سلیمانی، رفت روی ۹۰ درصد. مردم ما، قهرمان بودن در منطقه را می پسندند. ما هم نوکر مردم و هم نوکر آنچه می پسندند، هستیم».
هزینه برای کشور را کسانی درست کردند که به جای همراهی با گفتمان مقاومت، مسیر انفعال در برابر غرب و رژیم صهیونیستی را در پیش گرفتند و با جرات و جسارت بخشیدن به حریف، کشور و منطقه را آماج ترور و خرابکاری و جنگ قرار دادند؛
اگر نبود این نگاه راهبردی که جنگ با دشمن ستیزه جو، از همان عمق و همسایگی او شروع می شود، قطعا امروز آمریکا و اسرائیل، فجایع بمباران غزه را در عمق خاک ما پدید می آوردند.
آقای ظریف اولین بار نیست که از موضع ضعیف نمایی و خستگی، جنگ هراسی راه می اندازد. او همان مهر ۱۳۹۲ که گفت "آمریکا می تواند ظرف پنج دقیقه توان دفاعی ما را نابود کند"، سایه تهدید های بعدی را بر سر کشور کشاند و مصاف مذاکرات را که دو سال بعد به توافق می رسید، مغلوبه کرد.
همان روزها نیز اگر درایت نظام و فرماندهانی مانند سردار سلیمانی در دفع شر جنگ نیابتی آمریکا و اسرائیل در عراق و سوریه نبود، شعله های جنگ، به همدان و کرمانشاه و تهران و اصفهان و شیراز امتداد می یافت.
جمهوری اسلامی و متحدانش امروز در زمینه طراحی و تدبیر، در اوج حکمت هستند. و هرگز کسی در جبهه دشمن، از این تدابیر پیچیده و پیشرو، برداشت ضعف و انفعال و ترس نخواهد کرد.
نبرد با آمریکا و رژیم صهیونیستی، ترجیح ما نبوده، بلکه تحمیل دشمن به ملت ما بوده و مربوط به یک ماه، یا یکی دو سال اخیر هم نیست.
این جنگ تحمیلی و به شرارت های پیرامون آن، دست کم ۷۰ سال سابقه دارد و دائما رو به تشدید و تصاعد گذاشته است. با این تفاوت مهم که حربه های دشمن محدود تر و کُند تر، و توانمندی های جبهه ایران، گسترده تر شده است.
ما سالهاست که در این جنگ تحمیلی، وسط میدان هستیم؛ با رعایت تمام اصول عزت، حکمت و مصلحت. به همین علت هم هست که وقتی از نتانیاهو پرسیدند، بزرگ ترین تهدید کدام است، پاسخ داد"ایران، ایران، ایران!".
گفتمان حکیمانه حرکت ملت ایران، همان است که مقتدای شان علی علیه السللام فرمود: "اُغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ یَغْزُوکُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا... با دشمنان بجنگید، پیش از آن که با شما بجنگند. به خدا سوگند، با هیچ قومی در خانه شان نجنگیدند، مگر آنکه خوار شان ساختند".
منبع: ایسنا