دورنمای جنگ ۳۰ روزه مصاف استراتژی و استراگیجی

استراگیجی دولت و ارتش اسرائیل پس از ۳۰ روز، اهمیت و شدت ضربه‌ای را که عملیات طوفان الاقصی وارد کرد، نشان می‌دهد. جبهه مقاومت، برتری فیصله بخشی دارد که اسرائیل و حتی آمریکا ندارند و آن، قدرت راهبری حکیمانه (مسئولانه، شجاعانه، صبورانه و موفق) است.
تصویر دورنمای جنگ ۳۰ روزه مصاف استراتژی و استراگیجی

به گزارش سایت خبری پرسون، محمد ایمانی در یادداشتی نوشت:

۱- افعی اسرائیل، در حال خودخوری است. خیلی هنر می‌خواهد یک ارتش برای اشغال منطقه‌ای به وسعت ۳۶۰ کیلومتر مربع، حدود ۳۰ هزار تن بمب بر سر ساکنان آن بریزد و ده هزار نفر را قتل‌عام کند، اما پس از ۳۰ روز جنایت افسارگسیخته، در همان نقطه آغازین درجا بزند. ارتش اسرائیل، نه توانسته وارد عمق غزه شود، نه حماس را از پا درآورده، نه شلیک راکت‌ها را متوقف ساخته، و نه حتی به یکی از ۲۴۰ اسیر خود دست یافته است. بلکه تنها توانسته با بمباران سردرگم، ۶۰ نفر از اتباع به اسارت درآمده خود را بکشد و به افکار عمومی اسرائیل ثابت کند که حتی جان صهیونیست‌ها نیز برای دولت نتانیاهو مهم نیست. ارتش اسرائیل در آغاز مواجهه با حماس هم، شماری از صهیونیست‌های شهرک‌نشین را کُشت.

۲- منابع صهیونیستی، کشته شدن دست‌کم ۳۴ افسر و نظامی اسرائیل در حملات زمینی چند روز اخیر به غزه را تایید کرده‌اند و با توجه به سوابق دروغگویی آنها در اعلام تلفات، به احتمال قریب به یقین، شمار تلفات چند روز اخیر آنها سه تا چهار برابر این رقم است. انهدام ده‌ها ‌تانک و خودروی زرهی را هم باید به فهرست خسارات و تلفات اضافه کرد. هنوز معلوم نیست چه تله‌های مرگباری در عمق غزه، در انتظار ارتش اسرائیل است. نیویورک‌تایمز به تازگی اذعان کرد: «واشنگتن به تل‌ آویو گفته که سران حماس را هدف قرار دهد، اما عملیات تاکنون به نابودی فرماندهان ارشد و میانی، حتی نزدیک هم نشده است».

۳- روزنامه صهیونیستی «کالکالیست» پیش‌بینی کرده که جنگ، بیش از ۵۰ میلیارد دلار خسارت روی دست اسرائیل بگذارد. اما این رقم سرسام‌آور، آن قدر اهمیت ندارد که نابودی تصویر بازدارندگی اسرائیل از یک طرف، و شکست مطلق در حوزه افکار عمومی از طرف دیگر. یوآف گالانت وزیر جگ اسرائیل به تازگی گفت: «برای پیروزی در غزه آماده هستیم، حتی اگر یک سال طول بکشد». این هم اعتراف سربسته دیگری به شکست در محاسبات است. او و دیگر مقامات اسرائیل تا دو هفته قبل، از پیروزی ظرف دو سه هفته، و سپس ۳-۲ ماه سخن می‌گفتند، اما حالا سخن از «یک سال» به میان می‌آورند! این در حالی است که جبهه داخلی از هم گسیخته، عصبانی و ناامید اسرائیل، تاب فرسایشی شدن جنگ را ندارد و همین حالا بخش مهمی از آن، خواستار برکناری فوری نخست‌وزیر است. بر اساس نظرسنجی شبکه ۱۳ تلویزیون ‎اسرائیل، ۴۷ درصد صهیونیست‌ها خواستار استعفای نتانیاهو پس از جنگ، و ۲۹ درصد خواستار استعفای فوری وی بی‌توجه به جنگ هستند (مجموعا ۷۶ درصد بر برکناری نتانیاهو تاکید دارند) و فقط ۱۸ درصد با ادامه نخست‌وزیری نتانیاهو موافقند. حمایت از حمله زمین، از ۶۵ درصد به زیر ۲۹ درصد در هفته گذشته سقوط کرد و قطعا به مرور زمان، کمتر هم خواهد شد.

4- هر چه زمان سپری می‌شود، یک خلا بزرگ، بیشتر آشکار می‌شود: بحران استراتژی، برآمده از بحران رهبری و فرماندهی. سردرگمی در اعلام هدف حمله و ناتوانی در برآوردن آن، فاجعه بزرگی است که جناب سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر، انگشت تاکید روی آن گذاشت. استراگیجی دولت و ارتش اسرائیل پس از ۳۰ روز، اهمیت و شدت ضربه‌ای را که عملیات طوفان الاقصی وارد کرد، نشان می‌دهد. جبهه مقاومت، برتری فیصله بخشی دارد که اسرائیل و حتی آمریکا ندارند و آن، قدرت راهبری حکیمانه (مسئولانه، شجاعانه، صبورانه و موفق) است. تحلیلگران بسیاری در غرب معتقدند شخصیت‌هایی مانند رهبر انقلاب اسلامی و دبیرکل حزب‌الله، شخصیت‌های ماهری در حوزه استراتژی هستند. در مقابل، کسانی مانند جیمز زاگبی تحلیلگر ارشد خاورمیانه در واشنگتن می‌گوید: «خبرنگاری از من خواست تا در مورد سیاست آمریکا در قبال غزه نظر بدهم. گفتم ما سیاست نداریم. ما هر کاری که اسرائیل بخواهد انجام می‌دهیم و هزینه آن را می‌پردازیم. مشکل این است که اسرائیل نیز سیاست منسجمی ندارد. آنها فقط آسیب‌شناسی دارند، نه سیاست.» قطعا قدرت تخریب، با مهارت و قدرت نتیجه گرفتن، زمین تا آسمان فرق دارد.

۵- الون بن دیوید، تحلیلگر شبکه ۱۳ تلویزیون اسرائیل که در حملات حماس زخمی شد، اخیرا فاش کرد: « نتانیاهو در اتخاذ تصمیمات مردد است و یک مسیر طولانی و غیرقطعی را ترجیح می‌‌دهد، زیرا می‌‌داند به‌زودی تحقیقات و محاکمه‌هایی در کار خواهد بود. طولانی کردن جنگ، به معنی طولانی‌تر شدن حیات سیاسیِ رو به پایان اوست». دیگرانی مانند ایهود اولمرت و ایهود باراک (دو نخست‌وزیر سابق) می‌گویند: «کاملاً روشن است که به دردناک‌ترین و تلخ‌ترین شکل ممکن شکست خوردیم. ادعای نتانیاهو درباره نابودی حماس، از سر استیصال است؛ او تمام شده و تا رفتنش،‌ فرصت خیلی کوتاهی مانده است.»؛ و «عملیات حماس، شدیدترین ضربه‌‌ای است که اسرائیل از زمان تأسیس متحمل شد. همه اسرائیلی‌‌ها، اعتماد خود را به نتانیاهو از دست داده اند».

۶- فراتر از اسرائیل، حزب دموکرات و نظام حکومتی آمریکا، بزرگ‌ترین زیانکار جنایت در غزه است. دموکرات‌ها سال ۲۰۰۹، با روی کار آوردن باراک اوباما، کوشیدند نقاب صلح‌طلبی، حقوق بشرخواهی و مسالمت را بر سیمای جنایتکار آمریکا بیاویزند. پیش از وی، دولت بوش بر اساس طرح «قرن جدید آمریکایی» و «خاورمیانه جدید»، تصویری کاملا ضد انسانی از ایالات متحده ساخت و دولت دموکرات‌ها ماموریت داشت این تصویر سیاه را ترمیم کند. اما اکنون دولت بایدن، فراتر از همه تحریفات و تبلیغات، به عنوان پیمانکار اصلی نسل‌کشی در غزه، سیمای بدون روتوش آمریکا را به نمایش گذاشته است. اشتباه فاحش دولت بایدن، از این جهت مهم است که بایدن ظرف چند هفته اخیر اذعان کرد:

- «آنچه در خاورمیانه اتفاق می‌افتد، جهان را برای ۸ دهه آتی شکل خواهد داد. به اعتقاد من، شاید هر ۶ تا ۸ نسل، لحظاتی پیش می‌آید که جهان در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر می‌کند. فکر می‌ کنم آنچه در ۲ یا ۳ سال آینده اتفاق می‌‌افتد تعیین می‌‌کند که جهان در ۵ یا ۶ دهه آینده چگونه خواهد بود». (روز شنبه، در دیدار رئیس‌جمهوری شیلی).

- «ما با یک نقطه عطف در تاریخ رو‌به‌رو هستیم. این یکی از آن لحظاتی است که تصمیم‌‌هایی که می‌‌گیریم، چند دهه آینده را شکل خواهند داد. ایالات متحده و شرکای آن در حال تلاش برای آینده‌ای بهتر برای خاورمیانه هستند. کمک به اوکراین یک سرمایه‌گذاری هوشمندانه است که سود سهام را برای نسل‌های آینده به ارمغان می‌آورد. پیروزی اسرائیل و اوکراین امنیت ما را تضمین خواهد کرد». (دو هفته قبل در بازگشت از اسرائیل)

۷- بایدن و مشاورانش، واقعیت میدان را درست فهمیده‌اند، اما کاملا غلط قدم بر می‌دارند. کمترین تردیدی درباره میزان درهم‌تنیدگی آمریکا و اسرائیل وجود ندارد؛ اما حمایت فعلی واشنگتن از این رژیم، فقط شرط‌بندی روی اسب بازنده نیست، بلکه هم سرنوشت کردن خود با اسب چموشی است که با جنون تمام بر لبه پرتگاه می‌تازد. پایگاه خبری آکسیوس، چند روز قبل فاش کرد: «دولت بایدن، یک ژنرال سه ستاره و چند افسر دیگر را برای مشاوره به ارتش اسرائیل در عملیات زمینی فرستاده است. سپهبد جیمز گلین، فرمانده سابق عملیات ویژه تفنگداران دریایی و سایر افسران ارشد، بنا به دستور دولت بایدن، مامور مشاوره به ارتش اسرائیل در مورد عملیات در غزه مامور شده‌اند».

اما سؤال مهم این است: آیا مجموعه سیاستگذاری‌هایی که چهار دولت آمریکا ظرف دو دهه اخیر به اجرا گذاشتند، نفوذ و اقتدار آمریکا را گسترش داد، یا زیرساخت قدرت آمریکا را در غرب آسیا منهدم کرد؟! آمریکا در کدام دوره در طول ۷۸ ساله پس از جنگ جهانی دوم، مانند دوره اخیر نتوانسته هیچ جنگی را با حداقل دستاورد به سرانجام برساند، یا با حجمی بی‌سابقه از حملات در کشورهای مختلف دست به‌ گریبان شود و نتواند پاسخ مؤثر بدهد؟ در جای جای منطقه، آثار شکست‌های آمریکا آشکار است و با این وصف، چه انتظاری هست که بتواند کمک مفیدی (فراتر از واگذاری بمب‌های ممنوعه و تشویق به جنایت گسترده‌تر) به اسرائیل بدهد؟!

۸- گذشت زمان ثابت خواهد کرد که اسرائیل و نتانیاهو، چه هزینه هنگفتی را روی دست غرب به‌ ویژه آمریکا گذاشته‌اند. روزنامه گاردین دو هفته قبل پیش‌بینی کرد:

«در حالی که چند هزار فلسطینی جان‌ باخته‌اند، تیم نتانیاهو باید با کارت قرمز بایدن مواجه می‌شد، اما چراغ سبز دریافت کرد. نتانیاهو به شدت برای زنده ماندن می‌‌جنگد. او شخصی خطرناک، عمیقا نامحبوب، دو چهره و سمّی به نظر می‌‌رسد و اغراق نیست اگر بگوییم که می‌‌تواند بایدن را با خود به زیر بکشند. این جنگ به نفع هیچ کس نیست، مگر نتانیاهو که پایان دولتش را با پایان جنگ، گره خورده می‌‌بیند. درگیری طولانی، ایجاد تلفات غیرنظامی بیشتر و بی‌‌ثباتی منطقه‌ای بیشتر، می‌‌تواند آمریکا را به شکلی عمیق‌تر به سوی نزاع در خاورمیانه بکشاند. بایدن در دام نقاط کور و طبیعت خود گرفتار، و مالک این جنگ شده است. او یک جنگ طولانی با روسیه در اوکراین دارد و همچنین با جنگ سرد یا گرم با چین مواجه است. درباره وضعیت ایجاد شده، فاجعه زیر نظر بایدن در حال آشکار شدن است».

9- چشم‌انداز جنگ غزه را می‌توان از همان آغاز غافلگیر‌کننده و ضربه جبران‌ناپذیری که اسرائیل خورد، برآورد کرد. نشریه آمریکایی «پولیتیکو»، همان روزهای ابتدائی جنگ نوشت: «غرور تکنولوژیک اسرائیل، پیش پای رزمندگان حماس شکست. حمله حماس، قرار نبود امکان‌پذیر باشد یک حمله گسترده و مرگبار از سوی منطقه‌‌ای با اینترنت نسل دوم، به یک دولتی امنیتی مانند اسرائیل با اینترنت نسل پنجم (5G). حملات مرگبار، اسرائیلی‌ها را در ماتم فرو برد و باعث تجدیدنظر درباره یکی از بزرگ‌ترین نقاط غرور اسرائیل یعنی پیچیدگی فنی شد. دیوار امنیتی یک میلیارد دلاری اسرائیل شکسته شد. حماس با رگبار موشک توانست به سامانه دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل غلبه کند. بخش دیگر در کنار شکست تکنولوژیک، پیچیدگی دور از انتظار عملیات حماس است که توانست بر تعداد زیادی از رادار‌ها، دوربین‌‌ها و مسلسل‌های خودکار غلبه کند و به مواضع ارتش و ۲۲ شهر اسرائیل یورش ببرد».

۱۰- اجازه بدهید چشم‌انداز جنگ را از نگاه دیپلمات کارکشته انگلیسی روایت کنیم. روزنامه فایننشال تایمز چند روز قبل، به قلم «پیتر رایکتس» نوشت: «جنگ غزه برای من، شدیدا یادآور حمله سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و شکست در آن جنگ است. من آن زمان، مسئول میز اعراب و اسرائیل در وزارت خارجه بودم. برای مدتی کوتاه به نظر می‌‌رسید شارون به پیروزی مهمی رسیده، اما همه چیز خراب شد و اسرائیل مجبور شد نیرو‌ها را از بیروت عقب براند. این تجربه، با درس دردناکی که آمریکا بعداً در افغانستان و عراق آموخت، انطباق دارد... در آغاز جنگ ۱۹۸۲ لبنان، مناخیم بگین، نخست ‌وزیر اسرائیل وعده داد که این جنگ، ۴۰ سال صلح را به ارمغان خواهد آورد، اما حزب‌الله به تهدیدی بسیار قدرتمند‌تر از حماس برای امنیت اسرائیل تبدیل شد».

منبع: کیهان

547116

سازمان آگهی های پرسون