فصل اول این سریال که در سال ۱۳۹۰ پخش میشد، علی آباد تا پایتخت ایران را در بر میگرفت و طنازانه و صدالبته خانواده محور خنده و شادی را به بینندگانش هدیه میداد؛ یک خانواده معمولی با پدری که پیر و سالخورده است و هر از چند گاهی با لهجه مازنی میگوید نهار نخوردمه! و ارسطو عامل که او هم به شدت معمولی است، مدام با پسرخاله اش در کل کل است؛ در این فصل، کوچ از شمال ایران به تهران و زندگی در کامیون، مشاجراتی را به دنبال دارد و خنده بر لب هر بینندهای مینشاند.
دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۹۲ سیروس مقدم از پایتخت ۲ هم رونمایی کرد تا نشان دهد این سریال، دومینووار پیش میرود و هر بار حرف و سخنی تازه برای مخاطبانش دارد.
نقی معمولی و خانوادهاش در این فصل قصد داشتند از شمال ایران به جنوب وطن بروند و گنبد و گلدستههای یک مسجد را به جزیره قسم برسانند؛ ماجراهایی مانند گیر افتادن در رستورانی که به دلیل سرو گوشت الاغ پلمب شده و نقی، ارسطو و پدرش هم کبابش را خوردهاند، شرکت در مسابقه تلویزیونی و برنده شدن در آن و همچنین بحثهای مداوم نقی و ارسطو بر سر جایزه این مسابقه از دیدنیترین سکانسهای این فصل پایتخت بود.
در سومین فصل پایتخت، نقی در حال ساخت و ساز منزل مسکونی بود و ارسطو پسرخاله نقی برای مرتبه سوم عاشق شد؛ اتفاقاتی مانند مراسم عروسی و فروریختن سقف ساختمان، شرکت کردن نقی در مسابقات کشتی و ماجراهای بهبود و نجات پلنگ مازندران از چنگال شکارچیان از جمله ماندگارترین صحنههای پایتخت ۳ بود.
سال ۱۳۹۴ بود که پایتخت ۴ ساخته شد و به نوعی فضای این فصل با راه یافتن هما همسر نقی به شورای شهر و ماجراهای همین عضویت، انتخابات و در ادامه بحث و جدل میان این زوج برای سفارش پروانه ساخت خانه خواهر نقی، باز هم حکایت از خودسری او و قانونمداری همسرش داشت؛ در همین فصل بود که ارسطو عامل همسرش را از دست داده و اعصاب نداشت.
سفر با خودروی شاسی بلند ارسطو، در پایتخت ۵ و پرواز خودرو در آسمان و فرودش به داخل رودخانه از آن صحنههای بالیوودی است که در این سری از سریال سیروس مقدم، باعث قطع رابطه نقی با ارسطو شد؛ نقی معمولی هم خانوادهاش را به ترکیه برد و پس از سوار شدن بر بالن، سر از سوریه در آوردند، ماجراهای داعش و مواجهه خانواده معمولی با حوادثی که در سوریه و لاذقیه پیش میآید از جذابترین و هیجانیترین قسمتهای این فصل خاص پایتخت بود.
آخرین فصل کتاب مصور و قطور پایتخت در ایستگاه ششم که پخش آن در نخستین روز سال ۱۳۹۹ آغاز شد، تفاوتهای مشهودی نسبت به سریهای قبلی این مجموعه داشت و تولید آن با مرگ ناگهانی «خشایار الوند» نویسنده مطرح سینما و تلویزیون در نهم اسفند ۱۳۹۷ در هالهای از ابهام قرار گرفت.
بهبود در این فصل که بابا پنجعلی فوت و اعضای بدنش اهدا شده است، نقش محوری داشت و میکوشید به هر عنوانی از مخاطب تلویزیون خنده بگیرد؛ رفتارهای او و دیگر عوامل از جمله رحمان و رحیم در این فصل چالش برانگیز بوده و نقد کارشناسان را هم بهدنبال داشت.
نقدی که به واسط فاصله گرفتن پایتخت ۶ از اصول اخلاقی و سبک زندگی اصولی منطقی و درست بود و شاید دست اندرکاران پایتخت به بهای خنده گرفتن از مخاطب به دنبال خنداندن به هر بهایی بودند و کار فصل ششم را تا حدودی به انتقاد کشاندند.
حالا پیمان جبلی رئیس رسانه ملی خبر از ساخت هفتمین پایتخت را در قالب یک خبر کلیتر نگارش ۲۰ فیلمنامه رسانهای کرده و از روند مذاکره برای ساخت پایتخت هفت خبر داده است.
مذاکراتی که اگر نتیجه بخش باشند، کلید زدن پایتخت ۷ دیر نخواهد بود که برای پخش در عید نوروز آغاز شود بنابراین تردیدی نیست که هم سازندگان «پایتخت» و هم اغلب منتقدان آنها، علاقهمند تماشای یک سریال شیرین، جذاب و با کیفیت هستند.
سریال پایتخت برخلاف شروع خوب در چند فصل اول، نتوانست در ادامه روند جذب مخاطبان را که به این خانواده شمالی و ماجراهای آنها عادت کرده بودند، را حفظ کند و سری ششم نیز کششی برای جذب مخاطب نداشت که برخی آن را به فوت نویسنده اصلی سریال و ناتوانی نویسنده بعدی در حفظ ریتم مخاطب پسند این سریال خانوادگی نسبت میدهند، با این حال باید دید دست اندرکاران سریال پرهزینه پایتخت با تلویزیون به توافق میرسند و در صورت توافق نیز چه روندی را در پیش خواهند گرفت؟