به گزارش سایت خبری پرسون، سیدمصطفی هاشمیطبا؛ فعال سیاسی در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت: مجلس یازدهم رو به پایان است و عموم کسانی که در تهیه لیستهای این مجلس دستی بر آتش داشتند حالا در جایگاه پاسخگویی درباره عملکرد این مجلس قرار گرفتهاند. از جمله رئیس شورای اصلی انتخاباتی اصولگرایان آقای حدادعادل اخیراً اشارهای داشتند که در مرحله بعدی انتخابات به دنبال بررسی دقیقتر برای ساخت مجلسی انقلابیتر هستند. از طرف دیگر، بخشی از جریان اصولگرا در حال نوعی برچسبسازی برای بخشی از این جریان است تا وجهه تمایزی از دیگر گروههای سیاسی در عرصه سیاست داخلی کشور باشد. این مشخصه توسط این افراد انقلابی معرفی میشود؛ به این معنی که اگر انقلابی هستید، دلسوز نظامید و نگران آینده کشور و خارج از این دایره نیز مورد تایید قرار نمیگیرد. با این تعریف البته بسیاری از گروهها نیز اصرار و تاکید دارند که صفت خاص انقلابی بودن در شرایط امروز کشور را نیز محدود به خود کرده و شعاع این دایره را محدود کنند.
واقعیت امر این است که صفت انقلابی را نمیتوان بر اساس شاخص سنجید یا تعریف کرد. درست مثل موضوع محافظهکار یا بعد از آن اصولگرا که آنها نیز قابل سنجش با شاخص خاصی نیست؛ از این جهت نمیتوان تفکیک کرد که چه کسی انقلابی است و چه کسی انقلابی نیست. اینها نوعی مارک و برچسب است. اگر انقلابی را بر اساس مسائل کشور خودمان و روحیات افراد در سالهای پایانی دهه ۵۰ و سالهای دهه ۶۰ بسنجیم به واقع هیچ یکی از چهرههایی که امروز مدعی انقلابیگری هستند، نمیتوانند خود را ذرهای انقلابی بدانند. از نگاه نگارنده هیچ تشابهی با روحیات انقلابیون انقلاب اسلامی و گروه و جریانی که امروز میخواهد خود را به عنوان انقلابی به مردم تحمیل کند، وجود ندارد. به نظر میرسد این گروهها و داعیهداران سیاسی امروز صفت و مارک انقلابی بیشتر صدای بلندتری از بقیه در کشور ندارند و به اتکای این هیاهو و صدا سعی دارند خود را متمایز و با برچسب انقلابی بالاتر از بقیه در ردهبندیهای سیاسی و انتخاباتی معرفی کنند. انقلابی واقعی باید به ارزشهای انقلابی مقید باشد و عمل کند. از مجلسی که میخواهد به واقع با صفت انقلابی در تاریخ بماند، انتظار میرود طرحها و لوایح انقلابی تهیه و تصویب کند و به صورت انقلابی هم به واقعیت مشکلات کشور نگاه کند. اگر مجلس بعدی میخواهد با صفت متمایز انقلابی شناخته شود و به واقع بر مسیر آن حرکت کند باید مساله مردم نه رویکردهای حزبی و جریانی را در اولویت قرار دهد. متاسفانه مجلس یازدهم به شدت در این زمینه عملکرد ضعیفی داشته است و جای دفاعی در این موضوع ندارد.
تصور میکنم تلاش بخشی از جریان اصولگرا برای بازی با کلمات و سعی در کمک گرفتن و پنهان شدن پشت عناوینی همچون «انقلابی» برای فرار مسئولیت در قبال پاسخگویی درباره عملکرد مجلس یازدهم است. مجلسی که نه تنها گام موثری در زمینه بهبود معیشت مردم برنداشت بلکه با گامهایی در تناقض با منافع ملی، تصمیمات اشتباهی نیز اتخاذ کرد و عجیبتر اینکه به شعار شفافیت خود نیز نتوانست عمل کند. لازم به یادآوری به این گروه است که عملکردها به خوبی ملموس و روشن است و نمیتوان با صفات و بازی با واژهها از زیربار مسئولیت آن شانه خالی کرد. عملکرد مجلس یازدهم به پای کسانی که این نمایندگان را تایید و این لیستها را تایید کردند و در تصمیمهای انتخاباتی روانه مجلس کردند. با این دست به فرمان تردیدی نیست که ترکیب مجلس بعدی نیز به همین شکل خواهد بود. خواه این مجلس یا مجلس بعد، مساله انقلابی بودن، رویهای برخاسته از عمل است. با برچسبسازی با چسباندن مارک آن به لباس افراد نمیتوان آنها را انقلابی کرد. انقلابی واقعی برای مردم و تاریخ قابل تشخیص و تمایز است.