به مناسبت روز بزرگداشت زکریای رازی

زکریای رازی؛ از کیمیاگری تا پزشکی/ نابغه ای که در عزلت از دنیا رفت/ آیا رازی ملحد بود؟

رازی عقاید نو و تا حد زیادی غیرسازشکارانه ای داشت. او در طب، مابعدالطبیعه، کیمیاگری و حتی اخلاق حرف هایی زده که نه قبل و نه بعد از او هیچ کس دیگری نزد. مخالفت رازی با کلام اسلامی، فلسفۀ ارسطو و افلاطون و نوافلاطونی و اسماعیلیه باعث شد تنهاتر از همیشه شده و در فقر و عزلت از دنیا برود.
تصویر زکریای رازی؛ از کیمیاگری تا پزشکی/ نابغه ای که در عزلت از دنیا رفت/ آیا رازی ملحد بود؟

به گزارش سایت خبری پرسون، پنجم شهریور ماه را به مناسبت بزرگداشت زکریای رازی، حکیم، دانشمند و فیلسوف بزرگ ایرانی روز داروساز می نامند.

زکریای رازی یکی از عجیب ترین متفکران تاریخ ایران به حساب می آید. تحقیقات مفصل او در باب تاثیرات مواد و کشف داروهای مختلف باعث شده که روز بزرگداشت او را به عنوان روز داروساز بشناسند.

با این حال، آنچه رازی را رازی کرده منحصر در تحقیقات او در زمینۀ دارو نمی شود. رازی یک متفکر جسور، به شدت تجربه گرا و البته تند و تیز است و این ویژگی ها او را متمایز از فیلسوفان و دانشمندانی چون ابوریحان بیرونی، ابن سینا و جابر ابن حیان می کند.

زندگی پرفراز و نشیب حکیم ری؛ از پادشاهی بر کیمیا تا طب تا مرگ در عزلت

رازی در قرن سوم و در ری به دنیا آمد. او ابتدا به کیمیاگری گرایش پیدا کرد. کیمیاگری در آن زمان علمی مرموز و رازآلود بود که با عقاید هرمسی درآمیخته و تا حدی رنگ جادو به خود گرفته بود. زکریای رازی یکی از اولین دانشمندان تمدن اسلامی است که کیمیا را از رمز و راز خارج و سعی کرد آن را به علمی تجربی تبدیل کند.

رازی معتقد بود هر عنصری می تواند به عنصر دیگر تبدیل شود، فقط کافی است ترکیبات آلی آن را پیدا کرد. رازی کیمیا را وارد حوزۀ تجربه کرد و اگرچه نتوانست مس را به طلا تبدیل کند اما موفق به کشف مواد شیمیایی مهمی مانند الکل شد.

رازی پس از طی دوران جوانی، از کیمیا دلسرد شد و به پزشکی روی آورد. در آن زمان، بغداد و بیمارستان العضدی مرکز پزشکی دنیا بود.

رازی راهی بغداد شد تا در علم طب تجربه کسب کند. هوش و ذکاوت رازی باعث شد او پس از مدتی به ریاست بیمارستان العضدی برسد. رازی پس از چند سال بغداد را ترک کرد و مجددا راهی زادگاهش، ری شد. او در آنجا بیمارستانی بزرگ تاسیس کرد و خود، ریاست آن را بر عهده گرفت.

نتیجۀ حضور رازی در بغداد و ری کتاب بزرگ و شهیر «الحاوی» است که مهم ترین مرجع پزشکی قدیم به حساب آمده و مبنای نگارش رسالۀ قانون ابن سینا هم است.

رازی تا پایان عمرش در ری زندگی کرد. او در پایان عمر وارد مجادلات عقیدتی و فلسفی تندی با دیگر دانشمندان و برخی عالمان دینی شد و همزمان با حاکمان ری نیز درگیری پیدا کرد.

مشهور است که دهن کجی رازی به حکام ری و اختصاص بیمارستانش به فقرا و مردم عادی باعث شد امیر ری از او رنجور شود و به بهانه های مختلف او را به زندان بفرستد.

نقل است که امیر ری دستور داد کتاب الحاوی را صد بار بر سر رازی بکوبند و او را با تحقیر راهی زندان کنند. برخی مدعی اند این ضربات سخت باعث کور شدن رازی شد. اگرچه این داستان بیشتر به افسانه می ماند اما بیشتر عقیده نگاران این مساله را که رازی اواخر عمرش نابینا شد، تایید می کنند.

رازی سرانجام پنجم شعبان ۳۱۳ هجری قمری در ری از دنیا رفت. او را غریبانه در قبرستان شهر به خاک سپردند و متاسفانه امروز کسی از محل دفن او مطلع نیست.

تجربه گرایی رازی؛ کلید فهم او

زکریای رازی یک متفکر انقلابی است. در عصر او گروهی از متفکران تلاش داشتند عقاید یونانی را با عقاید و باورهای اسلامی آشتی دهند (اینجا بخوانید).

رازی علاقه ای به این تلفیق نداشت. همچنین، بیشتر متفکران هم عصر او در فلسفه و روش علمی، پیرو ارسطو و افلاطون بودند اما رازی مخالف شدید هر دوی این فیلسوفان بود و در مقابل، به جالینوس و فلسفۀ او عشق می ورزید. رازی یک تجربه گرا بود.

ابن سینا و مشائیان عدول او از منطق ارسطویی و گرایش شدیدش به تجربه را به باد انتقاد گرفتند اما او به شدت به روش تجربی علاقه داشت. الحاوی منبع عظیمی از تجربیات شخصی رازی هنگام طبابت است.

گرایش شدید او به تجربه باعث شد حتی در روانشناسی و علم النفس نیز تجربه گرا باشد. رازی کتابی دارد به نام «الطب الروحانی». او در این رساله که تحت تاثیر عقاید جالینوس نوشته شده، تاکید دارد که امراض روانی و بیماری های نفسانی نیز خود تحت تاثیر بیماری های جسمانی هستند و به هم خوردن اعتدال مزاجی باعث ایجاد بیماری های خُلقی و روانی می شود. رازی معتقد است برای بهبود بیماری روانی باید «طبیب» وارد عمل شده و نفس فرد را بهبود بخشد.

رازی؛ حکیمی جسور یا پزشکی ملحد؟

گرایش شدید زکریای رازی به تجربه گرایی جالینوسی و عدم توجه به فلسفۀ ارسطویی – افلاطونی و همزمان، توجه به آموزه های ایران باستان و آراء هرمسی باعث شد، به سرعت مورد توجه و مخالفت قرار بگیرد.

در تاریخ تفکر، آثار بسیاری به زکریای رازی منسوب است. رسالۀ «مخارق الانبیاء» یکی از مشهورترین این آثار است. در این رساله، مولف شروع به نقد قرآن و ادیان الهی کرده است. اسماعیلیه بزرگترین مخالفان زکریای رازی بودند و انتساب این کتاب و عقاید الحادی به رازی نیز از ایشان است، چرا که رازی به شدت با عقاید این گروه مخالفت می کرد. ابو حاتم رازی و ناصر خسرو قبادیانی از بزرگترین مخالفان رازی بوده اند.

مخالفان رازی معتقدند او تحت تاثیر ثنوی ها بوده و به قدم ماده و مکان اعتقاد داشته است. در واقع، آنها می گویند از نظر رازی به جز خداوند، چهار چیز دیگر نیز بی خالق است: ماده اولی، نفس کلی، زمان و مکان.

مهم‌ترین منبعی که نظریۀ قدم ماده یا مکان را به رازی نسبت می‌ دهد کتاب «زاد المسافرین» ناصرخسرو قبادیانی است. ناصرخسرو مدعی است از نظر رازی، «هیولی (ماده) قدیم است و روا نیست که چیزی پدید آید نه از چیزی ... {همچنین، ماده} قدیم است از بهر آنکه روا نیست که چیزی قائم به ذات نه از چیزی موجود شود که عقل مر این سخن را نپذیرد.» از نظر ناصرخسرو، رازی به دلیل نزدیکی ماده به مکان و به دلیل فوق یعنی قوام ذاتی ماده یا هیولی، مکان را هم قدیم می‌داند. در واقع، رازی معتقد است ماده به علت قوام ذاتی‌اش نمی ‌تواند ابداع شده باشد، چون در این صورت، دیگر قوام ذاتی ندارد.

با این حال، برخی محققان معتقدند عقاید منتسب به رازی صرفا ادعای مخالفان اوست و واقعیت ندارد. سید حسین نصر و شهید مطهری از جمله افرادی هستند که چنین عقیده ای دارند. آنها معتقدند در صحت انتساب رسالۀ «مخارق الانبیاء» به رازی شک وجود دارد و قدرت علمای اسماعیلیه در قرن سوم و چهارم در مرکز ایران باعث شد هجمه ها به زکریای رازی که مخالف شدید آنها بود، زیاد شود.

با وجود این، شکی نیست که رازی عقاید نو و تا حد زیادی غیرسازشکارانه ای داشت. او در طب، مابعدالطبیعه، کیمیا و حتی اخلاق حرف هایی زده که نه قبل و نه بعد از او، فرد دیگری نزد. مخالفت رازی با کلام اسلامی، فلسفۀ ارسطو و افلاطون و نوافلاطونی و اسماعیلیه باعث شد او تنهاتر از همیشه شود و همین امر نیز باعث گردید که او در فقر و عزلت از دنیا برود.

منبع: خبر فوری

508373