به گزارش سایت خبری پرسون، دکتر محمد مهدی مظاهری در یادداشتی نوشت: در هفتههای گذشته، در کنار مسائل سیاسی که بحث داغ محافل خبری بوده، شدت گرمای هوا نیز به سوژه تحلیلی بسیاری از رسانهها و خبرگزاریها تبدیل شده است؛ موضوعی که تنها جنبه داخلی ندارد و ظاهرا ًمشکلی است که همه نقاط جهان از آمریکای شمالی تا اروپای غربی و البته شرق و غرب آسیا با آن دست و پنجه نرم میکنند.
همزمان با افزایش دمای هوا در بخشهای زیادی از دنیا، اخبار متعددی درباره آتشسوزی جنگلها، بارش سنگین باران، جاری شدن سیل و رانش زمین در کشورهای مختلف گزارش شده است. آتشسوزی جنگلها در کانادا و سوئیس، باران شدید و رانش زمین در کره جنوبی و طوفان تالیم در جنوب چین و ویتنام از جمله این موارد است؛ حوادث و بحرانهای طبیعی که در سالهای گذشته در ایران نیز شاهد نمونههای تلخی از آنها بودهایم. دلایل همگی آنها نیز تغییرات جوی و افزایش دمای زمین است و طبق تخمین و هشدار دانشمندان به دلیل تداوم این تغییرات، باید همچنان منتظر حوادث بیشتری نیز باشیم.
بر این اساس، منطقهای که ایران در آن واقع شده، یعنی منطقه غرب آسیا نیز با چالشهای زیستمحیطی متعددی مواجه است؛ مشکلاتی همچون کاهش تنوع زیستی، از بین رفتن گونههای حیاتی و تخریب اکوسیستمهای طبیعی، بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی، آلودگی هوا و آب، تغییرات آب و هوایی و تغییر الگوی استفاده از منابع طبیعی. این چالشها میتوانند تأثیرات جدی بر محیطزیست، اقتصاد و سلامت جمعیت منطقه داشته باشند و امنیت این منطقه پر تنش را از زاویهای جدید نیز مورد تهدید قرار دهند. به طور کلی، تغییرات آب و هوایی در منطقه غرب آسیا تأثیرات چندگانهای دارند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
1/ در بعد اقتصادی، تغییرات آب و هوایی میتوانند به طور مستقیم تأثیراتی بر روند تولید محصولات کشاورزی داشته باشند. منطقه غرب آسیا با توجه به اقلیم خشک و نیمهخشک خود، به طور قابلتوجهی وابسته به منابع آب است. افزایش دما، کاهش بارندگی و تغییر الگوی بارشها ممکن است باعث کاهش ظرفیت آبیاری و کشاورزی در این منطقه شود. این موضوع میتواند منجر به کاهش تولید محصولات کشاورزی شود و در نتیجه، تأثیرات منفی بر رونق اقتصادی کشورهای منطقه غرب آسیا داشته باشد. همچنین، کاهش تولید محصولات کشاورزی ممکن است نیاز به واردات غذا را افزایش دهد که میتواند بر معیشت جمعیت و قابلیت خودکفایی اقتصادی منطقه تأثیر منفی داشته باشد.
2/ در بعد اجتماعی، تغییرات آب و هوایی میتواند به عنوان عامل تشدید بحرانهای آب و خشکسالی عمل کنند. کاهش منابع آب شیرین و افزایش نرخ خشکسالی ممکن است باعث تنش و افزایش رقابت بین کشورها و قومیتها در این منطقه شود. این موضوع میتواند منجر به بروز منازعات اجتماعی و منطقهای شود و بهواسطه مداخله قدرتهای بزرگ فرامنطقهای، تأثیرات جدی بر توازن قدرت در منطقه بگذارد. همچنین، کاهش منابع آب میتواند به عنوان عامل جدیدی برای مهاجرت بخشهایی از جمعیت به سایر مناطق برای تأمین نیازمندیهای آبی و فرار از خشکسالی باشد، که این امر نیز تأثیرات جمعیتی و اجتماعی قابلتوجهی دارد.
3/ در بعد سیاسی، تغییرات آب و هوایی میتواند به عنوان عامل تأثیرگذار بر روابط بینالمللی منطقه غرب آسیا عمل کند. رقابت برای منابع آب میتواند منجر به تنشها و تعارضات بیشتر بین کشورها شود. همچنین، با کاهش روزافزون منابع آب، ممکن است بهتدریج از این منابع به عنوان یک عامل تحریم و فشار سیاسی در روابط دوجانبه و چندجانبه بین کشورها استفاده شود. این مسائل میتوانند منجر به تغییر در دینامیک قدرت و تأثیرگذاری کشورها در منطقه شود.
همه موارد فوق در سطح درون کشوری برای ایران نیز صدق می کند. کاهش بارشها، خشکسالیهای مکرر، بالا رفتن دما، تغییر الگوی بارش و سایر تغییرات آب و هوایی، مشکلات زیستمحیطی را تشدید میکنند. این مشکلات در کشور دارای تبعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی جدی است و میتواند به دلایل زیر حکمرانی مطلوب در عرصه داخلی و توان چانهزنی کشور در عرصه منطقهای را با مشکل مواجه سازد:
1/ تغییرات آب و هوایی و کاهش بارشها میتواند منجر به کاهش هرچه بیشتر منابع آبی شود. این موضوع تأثیر جدی بر بخشهای کشاورزی و صنعت در ایران دارد. همچنین خشکسالیهای مکرر باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش ریسک حریق و خشکسالی میشود. کاهش منابع آب، کاهش تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه افزایش فقر، کاهش قدرت خرید مردم بهویژه کشاورزان و دامداران و در نهایت شکل گرفتن تنشها و رقابتهای بین استانی را به دنبال دارند؛ تهدیدی که در سالهای اخیر نمود جدیتری پیدا کرده و هر ساله شاهد تنشهای مختلف بین شهروندان استانهای مختلف و نمایندگان آنها در مجلس، پیرامون نحوه توزیع یا انتقال آب هستیم. بنابراین مشکلات زیستمحیطی، ضمن کاهش سطح تولید و امنیت غذایی در کشور و ایجاد مشکلات اقتصادی داخلی متعدد، میتواند موجب بروز ناآرامیها و اعتراضات مردمی شده و امنیت و ثبات کشور را به چالش بکشد.
2/ کاهش سطح تولید و ضعف بخشهای کشاورزی و صنعت در کشور و در نتیجه افزایش هزینههای صادرات محصولات ایرانی میتواند در عرصه منطقهای نیز باعث تضعیف جایگاه کشور و منفی شدن تراز تجاری ایران با کشورهای همسایه شود .
3/ علاوه بر این، آلودگی هوا نیز یک چالش زیستمحیطی مهم در ایران است که در صورت عدم مواجهه منطقی با آن، به زودی به یک مشکل سیاسی و امنیتی نیز تبدیل میشود. استفاده از سوختهای فسیلی و صنایع آلودهکننده، موجب آلودگی هوا و افزایش سطح ذرات معلق در هوا میشود. این مسأله بروز بیماریهای تنفسی، اختلال در کیفیت زندگی و کاهش عمر مفید جمعیت ایران را در پی داشته و دارد.
از سوی دیگر، آلودگی هوا به واسطه ایجاد تعطیلیهای مکرر برای مراکز اقتصادی ( برای کنترل آلودگی) و البته کاهش سطح سلامت و کارایی جمعیت ایران منجر به ضعف اقتصادی در کشور میشود و میتواند به یکی از دلایل کاهش جمعیت کشور، افزایش اعتراضات مردمی و البته تضعیف موقعیت ایران در عرصه منطقهای تبدیل شود.
بر این اساس به نظر میرسد، مشکلات زیستمحیطی در ایران و منطقه از قابلیت تبدیل شدن به یک موضوع حاد امنیتی برخوردارند. در نتیجه، مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیطزیست در کشور و منطقه غرب آسیا ضرورتی بسیار حیاتی است؛ امری که در عرصه داخلی مستلزم مطالعات و بررسیهای بیطرفانه و علمی و برنامهریزی راهبردی است و در عرصه منطقهای نیز همکاری بین کشورها و اتخاذ سیاستهای مشترک برای مدیریت منابع و تغییرات آب و هوایی را میطلبد.
منبع: اطلاعات