پشت ماشین ترور چه کسی نشسته است؟

ناآرام‌سازی استان سیستان و بلوچستان تک عاملی نیست و چشم‌پوشی از سایر عوامل شبکه‌ای باعث خطا در محاسبه می‌شود.
تصویر پشت ماشین ترور چه کسی نشسته است؟

به گزارش سایت خبری پرسون، مرتضی سیمیاری در یادداشتی درباره شهادت مأموران گشت غیرمسلح پلیس راه در محور خاش – تفتان و اغتشاشات در شهر زاهدان در روزنامه جوان نوشت:

پاییز سال ۱۳۸۵ هم‌زمان با راه افتادن کمپین آمریکایی یک‌میلیون امضا از سوی شیرین عبادی، یکی از عناصر این شبکه فمینیستی در سفری مخفیانه به زاهدان برای برخی زنان آن شهر که اغلب بلوچ هم نبودند یک کارگاه آموزشی بارنگ و بوی براندازی نرم برگزار کرد، این جلسات با عنوان توانمندسازی زنان در مناطق محروم برگزارشده اما محتوای آن آموزش چگونگی یارگیری مویرگی و شبکه‌ای از برخی محلات حاشیه‌ای شهر بود.

در میانه برگزاری پنل‌های این کارگاه آموزشی یکی از شرکت‌کنندگان از مسئول برگزاری جلسه یک سوال جالب پرسیده و گفته بود در استانی که گروهک‌های تروریستی و تکفیری جولان داده و اوباشی چون عبدالمالک ریگی در آن فعالیت تروریستی دارند، برگزاری کارگاه آموزشی برای زنان چه اهمیت و فایده‌ای دارد؟

همکار شیرین عبادی در پاسخ گفته بود زنان باید با مسائل اجتماعی همگون شوند، اگر چنین اتفاقی روی دهد از درون رادیکالیسم سیاسی و حتی جنگ مسلحانه برای خود راه‌حل رهایی‌بخش پیدا خواهند کرد. این پاسخ عجیب البته دارای یک خواستگاه تاریخی هم بود زیرا پیش‌ازاین نشریه مجاهد وابسته به گروهک منافقین دریکی از سرمقاله‌های خود در سال ۵۹ نوشته بود که در آینده پشت ماشین سازمان زنان خواهند نشست، آن تحلیل خاص و پاسخ‌های بعدازآن به‌خوبی رابطه کمپین عبادی با گروهک منافقین را آشکار ساخت.

اما ماجرای سفر یکی از سرشبکه‌های براندازی به زاهدان تنها به برگزاری یک کارگاه آموزشی ختم نشد، این فرد پس از پایان جلسات زیرزمینی از همکاران محلی خود درخواست کرده بود که فرصت یک دیدار کوتاه با مولوی عبدالحمید در مسجد مکی را فراهم کنند، این درخواست باعث تعجب میزبان شده بود، زیرا از نگاه آنان امکان نداشت عبدالحمید با یک زن آن‌هم با گرایشات تند فمینیستی دیدار کند.

ولی برخلاف تصورات اعضای آن محفل، پیغام ارسال‌شده از سوی رابطین با پاسخ مثبت از جانب رئیس مسجد مکی روبه‌رو شده و همکارعبادی توانست یک پیام محرمانه را به دست عبدالحمید برساند، کمتر از یک سال پس‌ از ارسال این پیام خاص امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان به عضویت شورای صلح (وابسته به گروهک‌های ضدانقلاب) درآمده و به دلیل خوش‌خدمتی از عبادی یک جایزه حقوق بشری نیز گرفت.

این همکاری‌های آشکار و گاهی مخفیانه میان متولیان مسجد مکی و گروهک‌های برانداز باعث تعجب ناظران بر وقایع شده بود، درحالی‌که عبدالحمید سعی می‌کرد با ارسال چند پیام کوتاه خود را مبرا از ترورهای خونین جنایت تاسوکی نشان دهد، در پشت‌صحنه با بازیگردان اصلی هم‌دست شده و قمار مرگ‌ و زندگی را ادامه می‌داد، آن روزها صدای آمریکا رسانه وزارت خارجه آمریکا عبدالمالک ریگی را یک فعال مدنی ساده و یک سیاست‌مدار بلوچ خوانده و همکاران شیرین عبادی در کانون وکلای حقوق بشر حمایت حقوقی از یک شرور مسلح را وظیفه حرفه‌ای خود می‌دانستند!

شگفتی آن‌که وب‌سایت روزآنلاین که روزنامه اینترنتی منافقین محسوب می‌شد در تحلیلی درباره تحولات در جنوب شرق کشور نوشته بود که ترورهای اخیر در زاهدان و ایرانشهر را باید در زمره ترورهای هوشمند تقسیم‌بندی کرد زیرا فقط نیروهای مسلح را هدف قرار می‌دهد، این تفکیک در ترورهای خوب و ترور بد عمق راهبردی دشمن را به‌خوبی نمایش می‌داد. نزدیک به ۱۵ سال پس از آن ماجراها گروهک تروریستی ریگی منهدم و اقمار انشعابی آن‌یکی پس از دیگری به برخی سرویس‌های آلوده در منطقه متصل شده و مدتی بعد ریشه آن‌ها خشک شد، با این وجود هیچ‌گاه تحلیل امنیتی تکفیری‌ها حالت تصاعدی پیدا نکرد!

اما پس از بروز اغتشاشات در برخی محلات، انجام دو عملیات تروریستی در فاصله زمانی کوتاه یکی در زاهدان و دیگری در خاش حقایق مهمی را درباره ریشه‌های ضد امنیتی خشونت در آن منطقه آشکار کرده است، در این دو عملیات بررسی اقدامات و سطح آن نشان می‌دهد که عاملان آن با سرویس‌های بیگانه ارتباط داشته و باهدف خرید زمان و افزایش رادیکالیسم آن را اجرایی کرده‌اند، طراحان این دو عملیات شوم تصور می‌کنند که شهر زاهدان کشش لازم برای ادامه اغتشاشات هفتگی را ازدست‌داده و با اقدامات تروریستی و مسلحانه می‌توان جذب سرمایه اجتماعی کرد.

با این وجود یک اتفاق مهم محاسبات عددی و سیاسی دشمن را برهم زده است، مواضع یکدست و همدلانه مردم و عدم همراهی با عناصر دشمن باعث شده است تا این بار علاوه بر گروهک‌های تروریستی نقش ناامن‌ساز رئیس مسجد مکی نیز روشن‌شده و عبدالحمید نتواند با دادن یک پیام یا بیانیه کوتاه از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کند.

واقعیت آن است که ناآرام‌سازی استان سیستان و بلوچستان تک عاملی نیست و چشم‌پوشی از سایر عوامل شبکه‌ای باعث خطا در محاسبه می‌شود. این وضعیت باعث شده است که عبدالحمید از سوی اذهان عمومی با این پرسش روبرو شود که از زاویه دید مسجد مکی شهادت چند مأمور مظلوم راهور ترور خوب و هوشمند باهدف دامن زدن به اغتشاشات محسوب می‌شود یا یک ترور کور در حوالی انتخابات آتی است؟ هر پاسخی از جانب ایشان معمای آشوب‌های چندماهه در شهر زاهدان را حل کرده و مشخص می‌کند چه کسی این‌بار پشت ماشین ترور نشسته است.

البته حوادث اخیر در زاهدان برای مفسران سیاسی نیز درس‌هایی مهم دارد، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای در دیدار با جمعی از مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه در بخشی از بیانات مهمشان فرمودند که در مقابل شمشیرهای خون‌ریز تبلیغات دشمنان، تبلیغ را اولویت اول بدانیم، این کلام راهبردی کلید برادری و تقریب مذاهب است، در دورانی که تکفیری‌های مدرن تریبون را در دست دارند، تبلیغ کارآمد حتی از عملیات فنی و امنیتی چون دستگیری ریگی در آسمان نیز موثرتر است!

504462