به گزارش سایت خبری پرسون، سید عباس عراقچی، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در نشست نقد کتاب «سیاست خارجی قدرت های بزرگ» که روز سه شنبه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، با اشاره به بخش هایی از این کتاب گفت: یک پرسش مهم این است که چه چیزی یک کشور را به قدرت در سطح منطقه ای و بین المللی تبدیل می کند؟ توانایی های ملی کدام ها هستند؟ در این کتاب مولفه هایی در پاسخ به این پرسش مطرح شده است.
عراقچی در ادامه 5 مورد را بر شمرد:
۱. حضور و دسترسی جهانی :کشوری قدرتمند است که بتواند حضور و دسترسی در سطح جهانی داشته باشد. در این کتاب از قدرت نظامی برتر و سلطه دریایی و هوایی صحبت شده که به نظر من می توان مولفه های دیگری نظیر قدرت فضایی و موشکی را هم به آن اضافه کرد.
۲. قدرت اقتصادی: کشوری که در سطح جهانی و حتی منطقه ای داعیه قدرتمندبودن دارد باید از توانمندی اقتصادی بسیار بالایی برخوردار باشد که بتواند حداقل هزینه های اعمال قدرت خود را تامین کند. از قدیم گفتند آقایی خرج دارد . همین حضور در سطح منطقه و جهان و توانمندی نظامی به توان اقتصادی بالا نیاز دارد.
۳. قدرت تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی: قدرت رسانه و گفتمان سازی که به آن قدرت نرم می گویند.
۴. قدرت مداخله پنهان: قدرت اطلاعاتی و امنیتی و قدرت تاثیرگذاری در سرنوشت سایر کشورها از طریق عوامل پنهان است.
۵. زیرساخت دیپلماتیک: توانمندی دیپلماتیک و نقش آفرینی در امور جهانی و در صحنه دیپلماسی جهان.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی گفت: موضوع صحبت من تمرکز برهمین مولفه پنجم یعنی زیرساخت دیپلماتیک خواهد بود. در این کتاب این مساله را شامل تربیت دیپلماتهای توانمند دانسته که البته درست است. قدرت دیپلماتیک منوط به این است که شما از دیپلماتهایی برخوردار باشید که مهارت، استعداد ؛ انگیزه و اعتقاد عمیق نسبت به مبانی سیاست خارجی کشور خود داشته باشند. همه اینها لازم است اما این همه ماجرا نیست.
عراقچی یادآور شد: همه قدرت های بزرگ از یک دیپلماسی پویا، فعال و روبه جلو برخوردار هستند. بدون دیپلماسی فعال و قدرتمند شما نمی توانید سایر عوامل قدرت را در عرصه جهانی نقد کنید. اینچنین دیپلماسی به خودی خود یک عامل قدرت است. همه قدرت های بزرگ و کشورهایی که خواهان تاثیرگذاری در سطح جهانی هستند، همه کشورهایی که حرفی برای گفتن دارند و همه کشورهایی که از عهده تامین منافع ملی خود برمی آیند لزوما از دیپلماسی قدرتمند برخوردار هستند. بنابراین فقط داشتن دیپلماتهای زبردست کافی نیست بلکه مساله بسیار فراتر است
وی بیان کرد: اگر دیپلماسی را هنر اقناع سازی تعریف کنیم شما در دیپلماسی باید بتوانید دیگران را به آنچه خود میخواهید و در راستای منافع ملی شما است قانع کنید. بخشی از این کار دیپلماتها است و بخش زیادی از آن کار دیپلماسی غیررسمی است که به طور عام به آن دیپلماسی عمومی می گویند اما انواع و اقسام دیپلماسی را از دیپلماسی فرهنگی تا هنری و غیره دربرمیگیرد.
معاون سیاسی اسبق وزارت خارجه گفت: ما اگر از زیرساخت قوی دیپلماتیک برخوردار باشیم باید بتوانیم روایتهای مناسب در موضوعات مختلف در عرصه جهانی ساخته و معرفی کنیم. باید بتوانیم تصویر مناسب و مطلوبی از خود، رقبا و دشمنان خود به جهان ارائه کنیم.
سفیر پیشین کشورمان در ژاپن گفت: مثلا شما الان چه تصویری از ژاپن در ذهن دارید؟ ملت صلح طلب، صلح جو، مودب و متواضع. این تصویر با تصویری که قبل از جنگ جهانی دوم از ژاپن وجود داشت در تضاد کامل است. ژاپن قبل از جنگ جهانی دوم که دوره نظامیگری منتهی به جنگ را می گذراند کشور به شدت خشن، تهاجمی و به تعبیر برخی از کشورهایی که توسط ژاپن اشغال شده بودند کشوری وحشی به حساب می آمد. دیپلماسی ژاپن بعد از جنگ به گونه ای عمل کرد که تصویر جهانی از ژاپن را کاملا تغییر داد. این هنر دیپلماسی است.
عراقچی گفت: برخی چنین تصویری را درباره رقبا و دشمنان خود در صحنه جهانی ایجاد میکنند. اینجاست که به روایتسازی میرسیم. شاید مهمترین کار دیپلماسی «روایت سازی» است . در روایتسازی کارهای مختلفی انجام می شود، یکی از این کارها که این روزها هم بسیار انجام می شود، امنیتیسازی است. شما روایتی که از یک کشور دیگر به عنوان تهدید امنیتی ارائه میدهید هنر بزرگ دیپلماسی است. اینکه شما کشوری را که رقیب شما و تهدیدی برای شما است به عنوان تهدید برای جامعه بین الملل جا بیندازید و بدنامش کنید و از از آن مشروعیت زدایی کنید تا به حرکات خود مشروعیت بدهید. اینکه یک دیپلماسی در عرصه جهانی موفق می شود فقط به این دلیل نیست که دیپلماتهای زبردستی این دیپلماسی را هدایت کردند بلکه به خاطر مجموعهای از تحرکات است که پشت صحنه انجام شده و منجر به ارائه یک تصویر از یک کشور می شود. در این هنر شما همه رفتار خود را مشروع و رفتار طرف مقابل را نامشروع جلوه میدهید. قدرتی که در روایت سازی موفق باشد در دیپلماسی و رسیدن به اهدافش موفقتر است.
وی افزود: در کنار روایت سازی مولفه دیگری از قدرت و شیوه جدیدی از دیپلماسی که ارائه می شود بحث «اداراک سازی» و قدرت شناختی و معنایی است که به ما امکان می دهد در ذهن نخبگان طرف مقابل نفوذ کنیم و اهداف خود را پیش ببریم. ابزاری که در این مسیر استفاده می شود گفتمان سازی است و کشوری که بتواند گفتمان خود را غالب کند، میتواند اهداف دیپلماسی خود را بیشتر و بهتر پیش ببرد. گفتمانسازی یعنی روشی که از طریق آن کشوری بتواند ادراک مردم دیگر کشورها را در جهت منافع خود تغییر داده یا دستکاری کند.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی گفت: آن چه امروز تعبیر به نفوذ در افکار می شود نوعی اداراک سازی است. برخی اوقات پروژه امنیتیسازی علیه یک کشور اجرا می شود بعد به گونهای ادراک نخبگان مسئولان و مردم دستکاری می شود که خود شما در تله امنیتیسازی میافتید؛ خودتان کاری میکنید که در جهت اهداف امنیتیسازان باشد. این یک مولفه جدید قدرت است که دیگران روی آن کار میکنند. روسیه نتوانست روایت درستی از حمله خود به اوکراین به دنیا ارائه بدهد برعکس غربیها روایتی درست کردند از حمله روسیه به دنیا که دنیا آن را پذیرفت. این روایت سازی است که بازنده و برنده را در تعاملات تعیین میکند، شما ممکن است در عرصه نظامی صحنهای را ببرید اما در صحنه روایتسازی ببازید.
عراقچی خاطرنشان کرد: پس مولفه زیرساخت دیپلماتیک یا مهارتهای دیپلماسی یک مولفه بسیار مهم قدرت است که همه کشورها به آن اهمیت می دهند.
وی گفت: دیپلماسی بخشی از میدان است که هم میتواند میدان را به موفقیت نهایی برساند و هم میتواند موفقیتهای میدان را بر باد بدهد. ممکن است یک کشور در میدان موفق و در دیپلماسی ناموفق باشد و اثرات پیروزی میدانی آن هم از بین برود. عبارت معروفی است که می گوید هرکسی که جنگ را ببرد الزاما صلح را نبرده است. ممکن است در جنگ پیروزی داشته باشید اما در صلح نتوانید موفق عمل کنید. صلح کاری است که دیپلماتها با اتکا به سایر مولفههای قدرت پیش میبرند.
عراقچی بیان کرد: دیپلماتها مولفههای قدرت را در عرصه بینالمللی نقد و تبدیل به منافع ملی، حیثیت و اعتبار ملی میکنند. هر چقدر هم مولفههای دیگر قدرت را انباشته کنید، اگر دیپلماسی موثری نداشته باشد که بتوانید این داشتهها و انباشتهها را به منافع ملی و حیثیت خود تبدیل کنید نمیتوانید از این داشتهها بهرهای ببرید.
این دیپلمات ارشد کشورمان اضافه کرد: قدرتهای بزرگ و جهانی هم در سیاست خارجی خود ممکن است اشتباه کنند یا شکست بخورند. تصور قدرقدرتی از هیچ کشوری نباید داشت؛ اینکه فکر بکنیم اگر با قدرت ها تعامل داشته باشیم حتما بازنده ما هستیم غلط است. اینکه فکر کنیم آنها در موقعیتی هستند که همه چیز تحت کنترل آنها است و حتی عقب نشینی آنها هم الزاما باید یک سیاست جدید باشد، اشتباه است. اینکه تصور شود همه چیز کار قدرت های بزرگ است، تعبیر غلطی محسوب میشود. تاریخ به ما میگوید که قدرتهای بزرگ هم اشتباهات راهبردی و هم اشتباهات تاریخی می کنند. مثلا آمریکا در عراق و افغانستان اشتباهات بسیاری کرده است. روسیه در اوکراین اشتباه زیاد کردهاست. اتفاقا میگویند که اشتباه قدرتهای بزرگ بالتبع بزرگتر هم هست. این تصور که ما در مقابل قدرت آنها ناتوان هستیم و از پس آنها برنمیآییم نادرست است. ما نباید خودمان و توانمندیهایمان دست کم بگیریم. باید اعتماد به نفس خود را حفظ کنیم و توانمندی های دیپلماتیک خود را دست کم نگیریم. این طور نیست که پشت میز مذاکره بنشینیم و تصور کنیم مذاکرات را از قبل باختیم!
منبع: جماران