بورس و لزوم پیش‌بینی پذیری

یکی از مهمترین عوامل پرنوسان بودن بازار بورس ایران تأثیر پذیری شدید آن از تصمیمات و مصوبات متعدد و متکثر و گاه متناقض دولت و حکومت است. اگر در بورس‌های جهانی فقط تغییر و تحولات جهانی و بین‌المللی بیشترین نقش را دارند، در اینجا هر تصمیم دولت یا پارلمان و هر صلاحدید سیاسی یا اقتصادی خارج از اراده بورس یا شرکت‌های بورسی در نوسانات فراوان آن موثرند.
تصویر بورس و لزوم پیش‌بینی پذیری

به گزارش سایت خبری پرسون، فتح الله آملی در یادداشتی نوشت: بورس بعد از رشد خوبی که در سال ۱۴۰۱ داشت و حتی رکورد رسیدن شاخص کل به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد و حدود ۶۰ درصد سود را هم پشت سرگذاشت، اما در هفته‌های اخیر بارها قرمز پوش شد و حتی رکورد بیشترین سقوط (بالای ۵درصد) را هم شکست و فعلاً در محدوده دو میلیون و یکصد تا دویست دست و پا می‌زند و اخیراً هم با اعلام خبر غیررسمی افزایش نرخ خوراک گاز از ۵ به ۷ هزار تومان گونه‌اش سرختر شد و حسابی از خجالت سهامداران اکثراً حقیقی درآمد!

بازار بورس در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی در سال توسعه جهان، بهترین یا یکی از بهترین بازارهای تامین مالی برای فعالیت‌های اقتصادی و تولیدی است که معمولاً با کمترین نوسان سرمایه‌گذاران به سمت خود می‌کشاند و با ورود این سرمایه‌ها شرکت‌ها جان می‌گیرند و نقدینگی مورد نیاز خود را تأمین می‌کنند، اما شوربختانه در اقتصاد ایران، سازوکاری که در همه جای دنیا باعث رونق و اعتماد به بورس می‌شود کاملاً متفاوت است و شاید مهم‌ترین علت آن سیطره قابل توجه دولت در بازاری است که در همه جای دنیا شاهد کمترین دخالت دولت‌هاست. عوامل موثر بر بازار بورس هم بر خلاف اکثر بازارهای مالی مشابه جهان، نه عوامل داخلی جاری در این بازار، بلکه مولفه‌های بیرونی است.

یادمان نرفته است که فقط در فاصله اردیبهشت تا شهریور ۱۳۹۹ چه بر سر این بازار و کنشگران آن و مآلاً هزاران میلیارد تومان سرمایه سهامداران خردی آمد که هست و نیست خود را از دست رفته یافته‌اند. بد نیست بدانید که این نوسانات چنان شدید بود که در فاصله چندماه بورس چند بار مدیرش را عوض کرد. حسن قالیباف اصل که فروردین همان سال به جای شاپور محمدی حکم ریاست گرفت، در دی ماه همان سال جایش را در بهمن ۹۹ به دهقان دهنوی داد، اما نه محمدی، نه قالیباف و نه دهقان هیچکدام نتوانستند دردی از دردهای بی‌‌ درمان میلیون‌ها نفر مالباخته را دوا کنند. چون حباب بورس و هجوم بی‌امان سهامداران خرد کم تجربه و اعتماد کرده به قول حمایت مقامات وقت دولت و عدم مدیریت درست بازار به جایی رسیده بود که دیگر کاری از کسی بر نمی‌آمد و در این میان بیشترین زیان را مردم بی‌نوای کم توانی دیدند که سرمایه‌هایشان ذوب شد.

به عنوان ارائه تصویری از آن دوران تلخ بد نیست اشاره کنیم که به عنوان مثال سهام شتران (پالایش نفت تهران) در کمتر از یک سال از ۵۱۰۰ تومان به ۹۷۰۰ تومان رسید و بسیاری از شرکت‌ها هم دچار همین وضع شدند و بین ۶۰ تا ۸۰ درصد سرمایه جماعت نابود شد. امسال اوضاع بورس البته به وخامت آن سال و آن دوره نیست. چون نه رشد حبابی بالای ۲۰۰درصدی را تجربه کرد و نه افت قابل توجه بالای ۵۰درصد و بعید است که آن تجربه تلخ تکرار شود و سقوط شاخص کل از محدوده ۵ر۲ میلیونی به دو میلیون و دویست یا دو میلیون و صد را می‌توان در مسیر به تعادل رسیدن بازار قابل تحمل دانست، اما اگر می‌خواهیم به بلای قبلی دچار نشویم بی‌شک باید از تکرار اشتباهات گذشته بپرهیزیم. یکی از آشنایان که سالهاست در بورس سرمایه‌گذاری دارد و با این بازار آشناست می‌گفت که در جریان همین شایعه تغییر نرخ به قبل از اینکه هنوز چیزی رسمی شود بسیاری از حقوقی‌ها اقدام به فروش کرده و با اطلاعاتی که زودتر از حقیقی‌ها داشته‌ا‌ند سرمایه‌هایشان را خارج و بورس را قرمز کرده‌اند و تا خبر به حقیقی‌ها برسد آنها پولشان را برده‌اند و دودش به چشم صدها هزار نفر می‌رود که بی‌خبر بوده‌اند.

همه می‌دانیم که اگر چنین چیزی صحت داشته باشد یعنی چه؟ چون شفافیت و دسترسی یکسان و بی‌تبعیض اطلاعات به همه سهامداران یکی از مهم‌ترین مولفه‌های سلامت این بازار و اعتماد سرمایه‌گذاران به آن است.

اما یکی از مهمترین عوامل پرنوسان بودن بازار بورس ایران تأثیر پذیری شدید آن از تصمیمات و مصوبات متعدد و متکثر و گاه متناقض دولت و حکومت است. اگر در بورس‌های جهانی فقط تغییر و تحولات جهانی و بین‌المللی بیشترین نقش را دارند، در اینجا هر تصمیم دولت یا پارلمان و هر صلاحدید سیاسی یا اقتصادی خارج از اراده بورس یا شرکت‌های بورسی در نوسانات فراوان آن موثرند. ارزش سهام را فقط نرخ ارز، میزان بهره، نرخ مالیات،تعرفه بازرگانی، گزارش صورت‌های مالی شرکت‌ها، سود و زیان، توانایی هیأت مدیره یا سود شرکت و … تعیین نمی‌کنند، بلکه بازی بازیگران بزرگ فعالیت‌های سوداگرانه و تصمیمات دولت‌ هم در آن تأثیر دارند و از جمله مهمترین آنها قیمتگذاری دستوری که نه فقط بلای جان بورس بلکه بلای جان کل فعالیت‌های تولیدی و رونق تولید در کشور است و به اینها باید چند نرخی بودن ارز در کشور را هم افزود که بارها درباره مضرات آن و رانت‌ها و فسادها و مشکلاتی که می‌آفرینند گفته‌ایم و گفته‌اند. و برای آنکه بازار سرمایه بیش از این لطمه نبیند محض رضای خدا از چند اقدام با عبرت از گذشته پرهیز کنیم. نخست آنکه از بورس به عنوان محلی برای کسب درآمد بیشتر دولت و رفع چاله چوله‌های هزینه‌های رو به تزاید آن استفاده نکنیم. دوم دیگر آنکه راه هرگونه فعالیت‌ سوداگرانه را بر برخی فعالان در این بازار سد کنیم.

سوم آنکه برای ایجاد ثبات و اعتماد و جلوگیری از نوسانات ویرانگر از تصمیمات آنی و مصوبات گونه‌گون و فشار به آن بپرهیزیم. چهارم دست از قیمتگذاری دستوری و تحمیل اراده سیاسی و یا تمنیات اقتصادی به آن برداریم و…

بازهم می‌توان گفت و نوشت از این منکرها که کم هم نیستند… فعلاً به همین مختصر اکتفا کنیم. و سخن آخر، بگذاریم بورس پیش‌بینی پذیر شود.

منبع: اطلاعات

491766

سازمان آگهی های پرسون