به گزارش سایت خبری پُرسون، به نقل از آسمان اقتصاد؛ بانک مرکزی از طریق کنترل نرخ بهره بینبانکی تلاش میکند بر حجم نقدینگی در اقتصاد اثر بگذارد. زمانی که نرخ بهره بینبانکی افزایش مییابد، هزینه تأمین مالی برای بانکها بالا میرود. در نتیجه، آنها با احتیاط بیشتری به وامدهی میپردازند و این موضوع میتواند منجر به کاهش رشد نقدینگی و در نهایت، کاهش فشار تورمی شود. بهعبارت دیگر، نرخ بهره بالا ابزاری برای انقباض پولی است.
با این حال، تأثیر این نرخ تنها به تورم محدود نمیشود؛ بازار سرمایه نیز به شدت از نوسانات آن تأثیر میپذیرد. سرمایهگذاران همواره به دنبال بیشترین بازدهی با کمترین ریسک هستند. وقتی نرخ بهره بینبانکی افزایش مییابد، بازار پول جذابتر شده و بخشی از سرمایهها از بورس خارج میشود. این موضوع میتواند موجب کاهش شاخصها، افت ارزش سهام و بیاعتمادی در بازار سرمایه شود. برعکس، کاهش نرخ بهره بینبانکی، بورس را با ورود نقدینگی بیشتر، پررونقتر میکند.
در ایران، نوسانات نرخ بهره بینبانکی اغلب با عدم شفافیت، تصمیمگیریهای لحظهای و نبود ارتباط روشن با اهداف تورمی بانک مرکزی همراه بوده است. این وضعیت باعث شده فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران نتوانند تصویر روشنی از آینده اقتصاد داشته باشند؛ مسئلهای که به خودی خود، تصمیمگیری اقتصادی را مختل میکند.
در شرایط تورمی امروز، افزایش نرخ بهره بینبانکی ممکن است در کوتاهمدت به مهار تورم کمک کند، اما اگر این افزایش بدون هماهنگی با سیاستهای تولیدی و حمایت از بازار سرمایه باشد، میتواند به رکود، کاهش رشد اقتصادی و تضعیف بورس بینجامد. بنابراین، سیاستگذاران پولی باید با دقت، هماهنگی و شفافیت بیشتری از این ابزار استفاده کنند و تعادلی بین کنترل تورم، رونق تولید و پایداری بازارهای مالی برقرار سازند.
منبع: آسمان اقتصاد