به گزارش سایت خبری پرسون، اولین نشست انجمن علمى گروه عکاسى موسسه آموزش عالى اقبال لاهورى در سالن سمینار این موسسه آموزش عالى با حضور دکتر "فرخنده فاضل بخششی" و با حضور جمعی از دانشجویان و علاقه مندان برگزار شد.
این نشست با تمرکز بر مانیفست خود به این موضوع پرداخت که "چرا پوست شیر سریال بدى است".
خانم دکتر فاضل بخششی در ابتدا با اشاره به اینکه ما اینجا نیستیم که بگوییم یک فیلم قشنگ است یا زشت، چرا که قشنگی و زشتی امری کاملا سلیقهای و نسبى است،
تاکید کرد: ترند شدن و اقبال از یک سریال به معناى کامل و خوب بودن آن نیست. وی جذابیت ژانر جنایی برای تماشاگر را یکی از مهمترین دلایل اقبال عمومی این سریال دانست و توضیح داد: ژانر جنایی برای تماشاگر بسیار جذاب است و دلیلش هم این است که ذهن انسان پرسشگر است و علاقه دارد گره ها را باز کند، لذا از لحاظ روانشناختی، این ژانر علاقه مندان بیشترى دارد.این مدرس دانشگاه در ادامه به ضعفهای بنیادی سریال پرداخت و عنوان کرد: سریال پوست شیر در ذات آن چیزی که ما به آن، ژانر جنایی درام میگوییم با مشکلات زیادی روبروست و اصلا معلوم نیست آیا این سریال یک درام جنایی است یا یک تریلر جنایی؟ در اصل سریال ترکیبی از این دو ژانر است.
وی افزود: میکس ژانرها بعضی اوقات بسیار خوب است اما گاهی اوقات تبادل ژانرها باعث سرگیجه مخاطب میشود و در جایی که مخاطب سعی میکند با کاراکتر فیلم ارتباط برقرار کند، به دلیل سرعت فیلم و درهمریختگی ژانرها، مخاطب یک مرتبه ارتباطش را با کاراکتر از دست میدهد و فرصت نمیکند کاراکتر را بشناسد و از طرفی سریال نیز فرصت نمیکند کاراکتر را به تماشاگر بشناساند.فاضل بخششی وجود خرده روایتهای بسیار را یکی از دلایل دیگر ضعف این سریال برشمرد و یادآور شد: برای این سریال ٢٤ قسمتى، وجود این همه خرده روایت در داستان اصلا لزومی ندارد و تعدد خرده روایتها تماشاگر را با سوالات متعددی مواجه میکند که سریال نیز در پاسخ دادن به آن ناتوان است و زمانی که اصل داستان تمام میشود ذهن تماشاگر همچنان درگیر این خرده روایتهاست.
وی افزود: کاراکترپردازی و داستان هر دو با ایرادات فراوان روبرو هستند، به عنوان مثال پلیس پرونده ( محب ) که بعد از ٢ سال ترک شغل و در حالی که همچنان خودش با چالشهای روانی مواجه است به راحتی به محیط کار برگشته، در صورتی که برگشت به محیط کار و بخصوص در حوزه کار پلیس، پس از یک وقفه نسبتا طولانی، پروسه و مراحل خاص خودش را دارد که این مهم به راحتی در فیلم نادیده گرفته شده است، چطور مى شود پرونده به این مهمى را به فردى داد که دو سال است ارتباطش با کار قطع است. حتى اسلحه هم به این شخص، به این راحتى و سرعت نمى دهند. ایرادات زمانی بدتر میشود که این اشتباهات از مسائل اصلی سریال به مسائل روزمره و عادی نیز سرایت میکند، به عنوان مثال باز شدن قفل موبایل از طریق اثر انگشت توسط فردی که بیش از ٢٤ ساعت از زمان مرگش گذشته است، امری غیر واقعی است اما نویسنده فیلمنامه چون راه دیگری برای برون رفت از مشکل پیش آمده ندارد، مجبور است به این اشتباه مضحک تن دهد. هم چنین شناسایی دى.ان.اى جسد سوخته، علاوه بر پروسه برداشت نمونه از جسد سوخته که خود نیاز به تخصص خاصی دارد، نحوه تشخیص نیز جای سوال بسیاری دارد و از انجایی که برای تشخیص دى.ان.اى نیاز به دو نمونه است، در این سریال تشخیص دى.ان.اى فرد سوخته و تطبیق آن با نمونه دیگر خیلی سهل و آسان انجام میشود و جای ابهامات زیادی دارد. همچنین کاراکتر پلیس ضعف بسیاری دارد و بر خلاف فیلمهای جنایی که یکی از مشخصههایش این است که تکنیک و تخصص پلیس خود را به رخ مخاطب بکشد در این سریال کاراکتر پلیس ضعفهای بسیاری دارد و همیشه عقب تر از موضوع، بدون ذکاوت و بسیار ابتدایى است.
وی عنوان کرد: نویسنده در ایجاد کشش و تعلیق در داستان موفق نیست، به همین خاطر با دزدیدن اطلاعات از مخاطب سعی میکند حالت تعلیق را حفظ کند از جمله، تاخیر در معرفی و نشان دادن چهره کاراکتر منصور، مشخص نبودن زندگی سابق کارکترها از جمله کاراکتر رضا پروانه، کاراکتر مژگان، مشخص نبودن شغل نعیم و رضا پروانه (که این دو از جهت مالى بسیار تامین اند اما معلوم نیست چه شغلى دارند که ما هیچوقت نمى بینیم!) این افت و ضعف کاراکترها حتی در خرده شخصیتها نیز تکرار میشود. حذف رضا پروانه از سریال هیچ لطمه اى به آن نمى زند چرا که حضورش هیچ کمکى نکرده است. همچنین زن در این سریال، به یک موجود ذلیل، بى قدرت و تو سرى خور تبدیل شده که همه بلاها سرش مى آید و هیچ قدرت و توانى از خود ندارد.
فاضل بخششی ادامه داد: افت شدید ریتم سریال از فصل یک به فصل دو و فصل سه آزار دهنده است و مخاطب در تشخیص قهرمان داستان که آیا این قهرمان نعیم است یا پلیس، بسیار گیج و مردد است. ضمن اینکه روند داستان به گونه اى است که هیچ یک از این قهرمانان، در انتها پیروز نیستند و هر یک پنجاه پنجاه به توفیق مى رسند! وی افزود: شاید یکی از دلایل این ضعف این باشد که احتمالا نویسنده، فیلمنامه را در حین ساخت سریال نوشته است! چون زمانی که نویسنده فیلمنامه از قبل برنامهریزی کرده و فیلمنامه را مینویسد، راه برون رفت از چالشهای به وجود آمده را هم پیشبینی میکند که متاسفانه ما چنین نقشه و برنامهای در این فیلمنامه مطلقا نمیبینیم.
فاضل بخششی افزود: سریال پوست شیر یکی از سریالهایی بود که به ظاهر با اقبال عمومی مواجه شد و شاید این تصور به وجود آید که سایر علاقهمندان به کار در این حوزه برای دیده شدن و جلب مخاطب، مشتاق به الگوبرداری از آن شوند اما واقعیت این است که اینها نمونه خوبی برای الگوبرداری نبوده چرا که این سریال و بسیاری از سریالهای دیگری که در این ژانر تاکنون ساخته شدهاند به لحاظ روایت بسیار ضعیف هستند.
این منتقد فیلم تصریح کرد: اگر سریالی در این ژانر با اقبال عمومی مواجه میشود، یکی از دلایلش این است که نمونه بهتر از اینها نیست و نبوده که این نکته بسیار مهمی است و در گذر زمان و در طولانی مدت ذائقه مخاطب را خراب میکند، بنابراین باید در این حوزه اصلاحاتی انجام شده، اشکالات بررسی شده و خودمان را به روز کنیم تا در تجربههای بعدی موفق عمل کنیم.