من رئیسم برو بیرون

حضرت علی(ع) می‌فرماید: خدا از مردم ناآگاه عهد گرفت که بیاموزند و از دانایان عهد گرفت که آموزش بدهند.
تصویر من رئیسم برو بیرون

به گزارش سایت خبری پرسون، محی الدین خوران در یادداشتی نوشت: در «حکمت ۴۷۸ نهج‌البلاغه»، حضرت علی(ع) می‌فرماید: خدا از مردم ناآگاه عهد گرفت که بیاموزند و از دانایان عهد گرفت که آموزش بدهند. در مجموع تمام افراد نسبت به هر آنچه که می‌دانند و باید به آن عمل کنند مسئول هستند. حتی اگر انسان در سطح کلان جامعه می‌خواهد مسئولیتی را بر عهده بگیرد اگر آگاهی لازم را ندارد باید آن آگاهی را کسب کرده و پس از آن به سراغ آن مسئولیت برود.

اخیرا در فضای مجازی فیلمی منتشر شده که آقای دبیر رئیس پرحاشیه فدراسیون کشتی امر نمودند: «من رئیسم برو بیرون» و به بقیه دستور می‌دهند که آن شخص را از مجمع بیرون ببرند دستوری که حتی مقامات قضایی تحت شرایط قانونی خاص حق صدور و اعمال آن را دارند هر چند مشابه چنین اوامری بارها به انحا مختلف از برخی دولتمردان در پایین‌ترین سطح هم شنیده شده بر این اساس لازم است به آسیب‌شناسی ایجاد توهم خود برتر بینی پرداخته شود از طرفی ابقا و عدم طرد چنین اشخاصی از ناحیه مقامات بالادستی نیز مایه شگفتی ست.

ما در ادبیات خود در خصوص بالاترین مقام سازمانی کلمات مترادف زیادی از قبیل؛ مدیر، مسئول و رئیس را داریم صرف‌نظر از تعاریف سازمانی به لحاظ اینکه معانی لغوی مدیریت و مسئولیت، پاسخ‌گویی و خلاقیت را ایجاب نموده و ریاست امر و نهی بدون خلاقیت، غالب مقامات بدون توجه به فلسفه وجودی پست‌های سازمانی دوست دارند در عمل ریاست نموده و امر و نهی نمایند بر همین اساس روسای ادارات صرفنظر از تعاریف آن در حقوق اداری، صرفا به ریاست مشغول و در آن فرو می‌روند نتیجه آن که بدون هیچ گونه تعامل با کارکنان و ایجاد خلاقیت مدتی را به تحکم سپری و آن نهاد یا تشکیلات را بدون هیچ‌گونه توسعه‌ای به حال خود رها می‌کنند.

دبیر و امثال ایشان بدون آشنایی با علم مدیریت و بدون داشتن سواد تخصصی در این خصوص به جای مدیریت، ریاست نموده و به جای احساس مسئولیت توهم مالکیت به ایشان دست می‌دهد. فی الواقع اگر مدیریت عمارت بزرگی باشد که طبقات و بخش‌های گوناگونی دارد، اصول مدیریت، پایه این عمارت را تشکیل و مقام بالادستی نباید بر سقف عمارت بشیند بلکه خود را در پایه‌های زیرین آن ساختار محسوب و به استحکام آن بنا کمک نماید.

زمانی که رئیس، مدیر یا هر مسئولی که هیچ اصولی جهت برنامه ریزی و هدف‌گذاری برای توسعه تشکیلات تحت نظر خود نداشته و به جای پاسخگویی و قبول مسئولیت کم و کاستی‌های دوران خود، با جمع کردن تعدادی محافظ و متملق به دور خود با حرکات غیر متعارف اصول توسعه و پاسخگویی را نادیده می‌نگارد بدیهی ست در جامعه توسعه یافته با سه راهکار مواجه می‌شود؛

۱. اندکی احساس شرم نموده و وجدان اخلاقی‌اش او را وادار به استعفا می‌نماید.

۲. مقامات بالا دستی با درک حساسیت از طرق قانونی در صدد عزل یا تغییر ایشان بر می‌آیند.

۳. نهادهای مدنی و رسانه‌های جمعی که رسالت ایشان تنویر ذهن جامعه و کمک به تعالی اداری و پیشگیری از رانت و فساد می‌باشد مقامات بالادستی و خود شخص خاطی را وادار به استعفا، تغییر یا عذرخواهی می‌نمایند. در هر حال امید به اتفاق یکی از شقوق فوق در خصوص تمام مسئولان خاطی وجود دارد.

منبع: آفتاب یزد

482911