به گزارش سایت خبری پرسون، احزاب و برخی گروههای سیاسی با نگاه به انتخابات و کسب کرسیهای بیشتر در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، وارد سال جدید شدهاند. البته اصلاح طلبان باید برای عبور از خطوط قرمز شورای نگهبان یا همان نظارت استصوابی، بیشتر جانب احتیاط را بگیرند، آنچنانکه این نظارت موجب شده تا برخی از آنان برای حفظ آبرو هم که شده از کاندیدا شدن پرهیز کنند. همچنین به زعم کارشناسان، حاکمیت یکدست هنوز نتوانسته نیازهای اجتماعی، سیاسی و خصوصا اقتصادی جامعه را مرتفع کند، گویی سرمایهگذاری مجلس، روی دولت ثمر بخش واقع نشده، چرا که در این ایام نه مجلس کارنامه مثبتی دارد و نه دولت. «خبرآنلاین» در ادامه سلسله گفتوگوهای این خبرگزاری در مورد نحوه آرایش احزاب و نیروهای سیاسی در سال جدید، اینبار به سراغ مصطفی میرسلیم، از رهبران حزب موتلفه، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده کنونی مجلس رفته و نظرات وی را در این خصوص جویا شده است.
ارزیابی شما از نحوه آرایش احزاب و نیروهای سیاسی در سال ۱۴۰۲ چیست؟
موضوع دو انتخابات آینده در اسفندماه موجب میشود که آرایشهای متفاوت داشته باشیم. برای خبرگان رهبری حرف اول را جامعتین خواهند زد، یعنی جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز؛ نظر بقیه احزاب فقط تاثیر مشورتی دارد. اما درباره مجلس دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب میتوانند ابراز وجود کنند. هرچند اصلاح طلبان بهدلیل فرصتسوزیهای گذشته که از خاطر مردم نرفته و باعث عمده مشکلات امروز کشور است، جایگاه مناسبی ندارند و حتی برخی از آنها ظاهرا تمایل دارند در انتخابات آینده شرکت نکنند. البته بهطور قطع بهصورت منفرد اقلیتی به اعتبار شخصی و بهطور منفرد و نه از سوی حزب کاندیدا شده و رای خواهند آورد. در طیف اصولگرا برخی، اصول را زیر پا گذاشتهاند و درعمل اصولگرا نیستند. از اینرو سعی میکنند با اسامی جدید وارد صحنه شوند. اما آنها که پایبند اصول هستند، هنوز برای ائتلاف، بهنتیجه نهائی نرسیدهاند و مذاکراتشان ممکن است بهدرازا بکشد؛ در عمل اکثریت کنونی مجلس علیرغم زحمات زیادی که در رفع نابسامانیهای گذشته کشیدهاند، توفیق لازم را نداشته و تا حدودی منفعل بوده و منتظر دستاوردهای ۶ ماه اول ۱۴۰۲ هستند. بنابراین آرایش انتخاباتی واقعی هنوز شکل نگرفته و جرات تبلیغات برای جلب آراء مردم وجود ندارد. مجلس به این نتیجه رسیده که سرمایهگذاریاش روی دولت به هدف اصابت نکرده بنابراین احزاب تشکیل دهنده اکثریت، تا این لحظه سکوی پرواز مناسبی برای انتخابات ندارند.
به نظر شما مشکل اصلی سیاسی ما چیست و امسال چگونه خود را بروز خواهد داد؟
مهمترین مشکل ما از نظر سیاسی چگونگی برخورد با فرآیندهای فسادزا است که سرمنشا عمده مشکلات است و نمیگذارد کشور از پیچیدگیهایی که با آن درگیر شده خارج شود. کسب نفوذ سیاسی با استفاده از امکانات دولتی و عمومی از خطاهای مهلکی است که در ۲۰ سال گذشته نضج گرفته و امروز نمود اخلال در اداره امور شده است. هر اقدام اصلاحی که در نظام ما بخواهد شکل بگیرد، با مقاومت کسانی مواجه میشود که منافعشان در نابسامانی و عدم شفافیت و ویژهخواری است و اینها اقتدارشان را مدیون جریانات نفوذ و زد وبندند. در کشور ما احزاب ضعیف ماندهاند اما گروههای زد و بند سیاسی بسیار تقویت شدهاند و البته این نوعی فساد سیاسی است، گروههایی که شناسنامه حزبی ندارند ولی کارکرد حزبی موثر با پشتوانههای مالی و نفوذ سیاسی دارند. این زد و بندها بهطور قطع بر فرآیند انتخابات بهصورت پنهان اثر خواهد گذارد.
در چنین شرایطی راه حلهای امیدآفرینی برای مردم از نظر شما چه مواردی میتواند باشد؟
ریشه امیدآفرینی در عدالت اجتماعی است. در کشور ما علیرغم خرجهای هنگفت، نتیجه متاسفانه بعضا باعث افزایش فاصله طبقاتی شده است؛ نمونه آنرا در توزیع یکسان یارانه نقدی و در توزیع توام با ریختو پاش یارانه پنهان مشاهده میکنیم. ما ثروت لازم را برای استقرار عدالت اجتماعی داریم، ولی تدبیر مناسب را در عمل بهکار نمیبندیم و اغلب سیاستهای کلی ابلاغی نیز معطل مانده و منجر به پیشرفت لازم در استقرار عدالت اجتماعی نشده است. موضوع مهم بعدی سقوط ارزش پول ملی است که منافع عده کمی در آن است و بهدلیل نفوذی که کسب کردهاند با آنان برخورد نمیشود ضمن اینکه همین شرایط باعث شده تمام نظامات کشور از حقوق، دستمزد، بیمه، بورس، بانکداری، بازنشستگی و معاملات بههم بریزد. مسئولان امر باید با جرأت این تباهی را اعلام کنند ولو بهضرر برخی از نزدیکانشان باشد. این اقدامات ریشهای موجب استحکام نظام و امیدآفرینی واقعی است و نه امید واهی یا تبلیغاتی.
آیا طرح حاکمیت یکدست پاسخگوی نیازهای سیاسی و اجتماعی جامعه بوده است؟
در جمهوری اسلامی حاکمیت مطلق از خدا است و او است که انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم ساخته و هیچکس نباید این حق را در خدمت منافع فرد یا گروه خاص قراردهد. ولی ما در عمل این اصل را محترم نشمردهایم و افراد و گروههای وابسته به آنها بدون شناسنامه رسمی و بدون مراعات قواعد شایستهسالاری، حکومت را بهدست گرفتهاند و بنابراین چه یکدست باشند چه متفرق، آن حق الهی متروک مانده است. بهعلاوه در مردم سالاری همواره وجود اقلیت برای جلوگیری از خودکامگی اکثریت مغتنم است و در کشور ما که هم رئیس جمهوری و هم نمایندگان مجلس را مستقیما مردم انتخاب میکنند، یکدستی میتواند بهثبات سیاسی کمک کند به شرط آن که آن حق اصلی فراموش نشود و اقتضای شایستهسالاری مراعات شود.
چه کنیم تا شاهد حضور بیشتر مردم پای صندوقهای رای باشیم؟
حضور در پای صندوق نشان دهنده مشارکت مردم و دلگرمی آنها است. برای این دلگرمی باید آگاهیرسانی درست در مورد مسائل مبتلابه کشور به مردم انجام شود و مردم از اراجیف فضای مجازی مصون بمانند. در چهارچوب واقعیتهای حاکم بر کشور، باید مشکلات مردم بدون تبعیض و عادلانه حل شود؛ فقدان عدالت و یا احساس بیعدالتی، سم مهلک است برای مشارکت در انتخابات. بهعلاوه قانون انتخابات باید به گونهای باشد که انتخاب توام با شناخت را تسهیل کند و لذا در حوزههایی که دو نماینده و بیش از دو نماینده دارند باید کار کرد تا هم مشارکت معنادار بماند و هم مفهوم نمایندگی لوث نشود. و اما در آخر به مناسبت ۱۲ فروردین باید گفت: جمهوری اسلامی پاک متولد شد و بقای آن در طرد نا اهلان و در پاک ماندن از تباهیهاست.