فقر و نابرابری/ سیاست های دولت در مورد فقر

بسیاری از کشورهای جهان برای کنار آمدن با مشکلات فقر و نابرابری درآمد تلاش می کنند.
تصویر فقر و نابرابری/  سیاست های دولت در مورد فقر

به گزارش سایت خبری پرسون، فرهاد تقوامنش اقتصاددان و تحلیلگر ارشد صنایع و مسایل بین الملل در یادداشتی نوشت: فقر محیطی را ایجاد می کند که در آن افراد فرصت های برابر برای پیشرفت ندارند. بنابراین سیاست های دولت در زمینه فقر برای افزایش رفاه اجتماعی کلیدی است. بدون سیاست های دولت برای کاهش فقر، نابرابری درآمد می تواند به تهدیدی برای پیشرفت اقتصادی تبدیل شود.

فقر و ثروت

فقر یکی از آسیب‌های اجتماعی است که بر بشریت در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد. برای پیشرفت یک کشور، مبارزه با این مشکل مهم است.

فقر حالتی است که در آن مردم فاقد منابع مالی برای تامین مایحتاج اولیه هستند.

مایحتاج اولیه چیزهایی هستند که افراد برای بقا به آن نیاز دارند مانند غذا، پوشاک و سرپناه.

دو نوع اصلی فقر وجود دارد: فقر مطلق و فقر نسبی

فقر مطلق نیز به معنای فقر شدید است. در این نوع فقر، درآمد خانوارها کمتر از حد لازم برای تامین استانداردهای اولیه زندگی (غذا، سرپناه، پوشاک) است.

فقر نسبی به این معناست که درآمد یک خانوار کمتر از نسبت ثابتی از متوسط ​​درآمد اطراف آن است.هر خانواری که برای تامین نیازهای اولیه کمتر از حداقل سطح درآمد باشد، در فقر مطلق زندگی می کند.

سازمان ملل متحد 1.90 دلار در روز را به عنوان حداقل سطح درآمد روزانه تعیین کرده درآمد کم در روز است اما سازمان ملل باید استانداردهای زندگی همه کشورهای جهان را در نظر بگیرد. معیارهای اندازه گیری فقر مطلق ثابت است، در حالی که فقر نسبی می تواند بسته به جو اقتصادی یک کشور تغییر کند.

ثروت اصطلاحی است که اغلب در زمینه فقر به کار می رود. نابرابری ثروت یکی از دلایل اصلی افزایش سطح فقر است.

نابرابری ثروت ، میزان توزیع نابرابر ثروت در یک اقتصاد است.

اگر منابع مالی در یک اقتصاد به طور مساوی توزیع نشود، منجر به افزایش فقر می شود.

سیاست های دولت در مورد فقر و ثروت

سیاست های مختلفی وجود دارد که یک دولت می تواند برای کاهش فقر و توزیع مجدد ثروت معرفی کند. برخی از این سیاست ها عبارتند از

۱-مالیات ۲- سیستم های مزایا ۳- حداقل دستمزد ۴- ارائه مستقیم کالا و خدمات

گاهی اوقات سیاست های دولت به کاهش فقر مطلق کمک می کند اما تاثیر کمتری بر کاهش فقر نسبی دارد.

مالیات

مالیات، کمک های مالی است که توسط دولت بر افراد و سازمان ها تحمیل می شود.

در زمینه سیاست های دولت در مورد فقر، دو نوع مالیات اصلی وجود دارد که باید آنها را درک کنید:

مالیات های تصاعدی و مالیات های قهقرایی.

در یک سیستم مالیاتی تصاعدی ، افراد با درآمد بالا نسبت به افراد کم درآمد مالیات بیشتری می پردازند.

در یک سیستم مالیاتی رگرسیون ، همه افراد یکسان مالیات می پردازند، به این معنی که افراد کم درآمد بیشتر از افراد با درآمد بالا، حقوق خود را به عنوان مالیات پرداخت می کنند.

تغییر سطح مالیات یکی از راه هایی است که دولت می تواند فقر را کنترل کند و ثروت را بازتوزیع کند. برای انجام موفقیت آمیز این کار، دولت باید تعادل کاملی در سطح مالیات پیدا کند.

در مورد تغییر مالیات دو گزینه برای دولت وجود دارد. آنها می توانند یا:

مالیات های تصاعدی را افزایش دهند یا کاهش مالیات های قهقرایی

افزایش مالیات های تصاعدی

افزایش مالیات های تصاعدی به معنای مالیات سنگین تر از ثروتمندان است تا فقرا. هدف این است که دولت از درآمدهای بالاتر درآمد مالیاتی بیشتری دریافت کند. به نوبه خود، دولت می تواند از این پول برای تأمین مالی برنامه ها و سیاست هایی استفاده کند که به نفع فقیرترین افراد جامعه است.

کاهش مالیات های قهقرایی

کاهش مالیات های قهقرایی، فقرا را از بار مالیاتی بالاتر رها می کند. هدف این است که فقیرترین افراد جامعه بیشتر از درآمد خود را حفظ کنند که می توانند از آن برای کالاهای ضروری یا سایر کالاها و خدمات برای بهبود استاندارد زندگی خود استفاده کنند.

اثرات مالیات بر اقتصاد

یک دولت باید تعادل مناسب را در سیستم مالیاتی پیدا کند. سیاست مالیاتی متمایل به هر دو طرف می تواند برای اقتصاد خطرناک باشد. افزایش مالیات تصاعدی می تواند منجر به بار کمتری بر فقرا شود. می تواند در بازگرداندن نابرابری درآمد در یک اقتصاد مهم باشد.

با این حال، همچنین می تواند منجر به کاهش درآمد دولت شود، زیرا مردم به دلیل مالیات بر درآمد اضافی، انگیزه کمتری برای درآمد بیشتر دارند. در مورد مالیات‌های قهقرایی، می‌تواند اقتصادی با نابرابری ثروت ایجاد کند، اما همچنین می‌تواند به افراد کم‌درآمد برای کسب درآمد بیشتر و حرکت به سمت گروه‌های درآمد بالاتر انگیزه دهد.

برنامه های دولت برای کاهش فقر: سیستم رفاه

از طریق یک سیستم رفاهی، دولت برنامه هایی را برای کاهش فقر و تضمین توزیع برابر منابع مالی ارائه می کند.

هدف تضمین رفاه مردم از طریق تأمین امنیت اجتماعی و مالی است که به آنها در حفظ استانداردهای مناسب زندگی کمک می کند. افرادی که به سطوح کم درآمد تعلق دارند می توانند تحت چنین سیستمی از دولت کمک مالی دریافت کنند.

این سیستم مزایای زیادی به مردم می دهد.

اعتبار فراگیر برنامه ای در نظام رفاهی است که از طریق آن شهروندان بیکار یا شهروندان کم درآمد می توانند از کمک های مالی دولت بهره مند شوند. کوپن های غذایی برای کمک به شهروندان کم درآمد برای پوشش هزینه های غذا استفاده می شود.

مزایای داشتن سیستم رفاهی عبارتند از:

برابری بیشتر بین شهروندان یک کشور.

همه مردم، صرف نظر از سطح درآمدشان، به غذا و سلامت دسترسی خواهند داشت.

افراد بیکار یا کم درآمد تحت مراقبت مالی قرار خواهند گرفت.

معایب سیستم رفاهی عبارتند از: نرخ های مالیاتی بالاتر- کم شدن بهره‌وری دراقتصاد – بیکاری بیشتر

برنامه های دولت برای کاهش فقر: حداقل دستمزد

حداقل دستمزد کمترین دستمزدی است که در هر ساعت یک کارگر/کارمند حق دریافت دارد که توسط قانون اعلام شده است.

طبق قانون قابل اجرا است و همه کارفرمایان موظف به رعایت آن هستند.

حداقل دستمزد بالاتر به معنای درآمد بیشتر برای افراد کم‌دستمزد است و می‌تواند برخی از خانواده‌ها را از فقر نجات دهد. افزایش حداقل دستمزد همچنین به این معنی است که شرکت‌ها باید دستمزد بیشتری به کارگران بپردازند که به معنای بیشتر ست هزینه های تولید و سود کمتر از قبل.

برنامه های دولت برای کاهش فقر: ارائه مستقیم کالاها و خدمات

در بسیاری از کشورها، دولت ها عرضه کالا و خدمات خاصی که در دسترس همه شهروندان است.

ارائه مستقیم بهداشت و آموزش یکی از نمونه های آن است. برای آموزش، مدارس دولتی و مؤسسات در دسترس شهروندان است. آموزش برای همه شهروندان رایگان است و به آموزش افراد و افزایش دانش آنها کمک می کند. از این طریق، مردم به خوبی یاد می گیرند که در آینده شغلی را انتخاب کنند.

سیستم مراقبت های بهداشتی رایگان برای همه شهروندان ، از طریق مالیات وهزینه های دولت، اما این امکان را فراهم می کند تا به نیازهای همه شهروندان رسیدگی شود - به ویژه آنهایی که دستمزد پایینی دارند و با فقر دست و پنجه نرم می کنند.

چنین مقرراتی تأثیر بسیار زیادی بر مقیاس وسیع تر یک اقتصاد دارد. شانس بیشتری برای داشتن صنایع داخلی با مهارت بالا، نیروی کار بهتر و کاهش فقر وجود خواهد داشت.

تاثیر سیاست های دولت بر فقر

سیاست هایی که در بالا بررسی کردیم، اگر به درستی اجرا و بررسی شوند، می توانند به کاهش فقر کمک شایانی کنند.

با این حال، اگر این سیاست ها به درستی اجرا نشوند، می توانند پیامدهای منفی نیز داشته باشند. این پیامدها عبارتند از:کشش مالی- تله فقر – تله بیکاری

کشش مالی در اقتصاد به طور مستقیم با فقر و درآمد نابرابر خانوارها مرتبط است.

کشش مالی در اقتصادی اتفاق می افتد که در آن دولت آستانه های مالیاتی را مطابق با تورم تنظیم نمی کند .

کشش مالی منجر به افزایش درآمد در ارزش پولی می شود، اما درآمد واقعی ثابت می ماند.

بنابراین، افراد بیشتری وارد خالص مالیات می شوند و سهم زیادی از درآمد خود را به عنوان مالیات پرداخت می کنند که باعث کندی اقتصاد می شود.

دولت درآمد مالیاتی بیشتری دریافت می کند، اما افراد مالیات بیشتری می پردازند و کمتر برای خرج کردن باقی می مانند. بنابراین، کشش مالی باعث کاهش قدرت خرید در اقتصاد می شود که منجر به کاهش قدرت خرید نیز می شودتقاضابرای کالا.

تله فقر

تله فقر یا تله درآمد می تواند ناشی از کشش مالی باشد. کارگران کم‌دستمزدی که اکنون بر درآمدهای متورم خود (نه درآمد واقعی) مالیات می‌پردازند، در موقعیتی قرار می‌گیرند که به دلیل سیاست مزایای تست شده، مالیات بیشتری می‌پردازند و مزایای کمتری دریافت می‌کنند .

مزایای تست شده وابسته به درآمد هستند. یعنی افرادی که درآمدشان افزایش می‌یابد و اکنون در یک گروه درآمدی خاص کاهش می‌یابد، دیگر از این مزایا برخوردار نیستند.

تله بیکاری

کشش مالی و تله فقر بر کارگران کم دستمزد تأثیر می گذارد. بر افراد بیکار تأثیر نمی گذارد زیرا آنها مالیات نمی پردازند و می توانند مطالبه حکنند.

با این حال، هم کشش مالی و هم تله فقر، موقعیت‌های نامطلوبی را در اقتصاد ایجاد می‌کنند، زیرا کارگران کم‌دستمزد را تشویق می‌کنند تا کار خود را کنار بگذارند و صرفاً به حقوق بیکاری تکیه کنند.دلیل آن این است که آنها مالیات بیشتری می پردازند و از مزایای اجتماعی کم یا هیچ ادعایی ندارند، در حالی که وضعیت برای افراد بیکار کمی بهتر است.

این تله های فقر و بیکاری به ایجاد اقتصاد سیاه نیز دامن می زند. برای معافیت از مالیات و دریافت مزایای بیکاری همزمان، مردم به دنبال شغلی می گردند که به آنها به صورت نقدی پرداخت شود. به این ترتیب از اظهار درآمد و پرداخت مالیات اجتناب می کنند.

478836

نظرات شما ( 3 نظر )

روحانی |
دوشنبه 14 فروردین 140200:29
دکتر تقوامنش دانشمند و اقتصاد دان و تحلیلگر ارشد صنایع یکی از نخبگان سیاسی اجتماعی ایران از سرمایه های ارزشمند ملی بوده که بایستی در تصدی های در حد وزیر صمت یا وزیر بازرگانی یا معاون ریس جمهور از ایشان در حاکمیت استفاده کرد.
Hasan |
یکشنبه 13 فروردین 140202:01
دکتر فرهاد تقوامنش جو نخبگان کشور بوده که همواره دغدغه رشد اقتصادی و تولید ناخالص_ملی را داشته و از طرفدار ان فقرزادیی در جامعه است
دلسوز وطن |
شنبه 12 فروردین 140220:57
دکتر فرهاد تقوامنش تحلیلگری ارشد و مدیری ارزشمند ملی در حد وزیر و حتی معاون رئیس جمهور است که دولت سیزدهم بأید از خدمات أرزنده مدیریتی ایشان بهره ببرد، ایشان سرمایه گرانبهای ملی است، موقعی که دشمن او را برنمی تابد بس جزو بهترین مدیران ارشد اجرایی کشور محسوب می شود