به گزارش سایت خبری پرسون، سالهاست تحریمهای چندلایه آمریکا و متحدان آن در کنار شکل مدیریت اوضاع اقتصادی، وضعیت نابسامان و بیثباتی در بازار ارز را در ایران دامنزده است. این شرایط حتی در ۲ ماه گذشته شرایط خاصتری پیدا کرده و همچون سال ۱۳۹۸ رشد قیمت ارز، به افزایش قیمتها و مهمتر از آن اضطراب جامعه دامنزده است.
بحران سال ۱۳۹۸ مدتی پس از خروج «دونالد ترامپ» از برجام و به واسطه برخی سیاستگذاریها و چندنرخی شدن قیمت ارز رخ داد. در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ نیز همزمان و اندکی پس از ناآرامیها که مجموعهای از دلایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در خود داشت بحران در زمینه تامین ارز و تغییر لحظهای قیمت دلار و افزایش قیمتها به وقوع پیوست که از یک سو بار روانی فراوانی را بر دوش مردم تحمیل کرد و از طرف دیگر موجی از انتقادها را به سمت دولت روانه ساخت.
مستندات انتشار یافته در اندیشکدهها و اتاق فکرهای غربی نشان میدهد بحران چند ماهه اخیر بستری از یک تهاجم چندلایه در چارچوب یک جنگ ادراکیِ جامع علیه کشور است که در آن دشمن از همه ابزارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و رسانهای خود بهره برده است.
اگر مروری به روندها و اعترافهای کارشناسان و رسانههای غربی داشته باشیم در مییابیم در کنار مشکلات مدیریتی در داخل که قابل چشمپوشی نیستند، بخش مهمی از چالشهای کنونی در قالب افزایش فشار غرب بر ایران برای پذیرش خواستههای آنها صورت میگیرد که شاید نخستین گام آن عقبنشینی هستهای باشد.
روشن نگه داشتن اعتراضهای داخلی با ابزار تشدید تحریمها
براساس اعتراف صریح رسانههای آمریکایی، غرب تلاش دارد با تشدید فشار، اعتراضها در ایران را به ویژه با ابزار افزایش تحریمها روشن نگه دارد. نشریه «پولیتیکو» در این زمینه نوشت: ایالات متحده و شرکای غربی آن ادعا میکنند دولت ایران به دلیل ناآرامیهای داخلی که در اواسط سپتامبر(شهریور) آغاز شد، به طور غیرعادی آسیبپذیر شده است.
بر همین اساس است که به نوشته این رسانه، غرب (آمریکا، اتحادیه اروپا و انگلستان) بهتازگی تحریمهای بیشتری را علیه ایران به اجرا گذاشته که هدف اصلی آن تحت فشار قرار دادن دولت ایران است؛ این نهمین دور تحریمهای آمریکا در رابطه با ناآرامیهاست. حال آنکه ایران همزمان با مشکلات داخلی متعددی نیز مواجه است.
این اقدامات نشان میدهند آمریکا و متحدانش معتقدند که دولت ایران با اعتراضهای داخلی آسیبپذیر شده و ممکن است به خواستههای غرب رضایت دهد. با اینحال این رسانه آمریکایی اذعان میکند که ایران توانست دههها تحریم غرب را تحمل کند و اکنون نیز به نظر میرسد تلاش بسیاری برای عبور از آن دارد.
مقصر نشان دادن ایران در اعمال تحریمها
در حالی که خواستههای قلدرمابانه و نگاه تکقطبی واشنگتن در جهان، موجب فشار بر ایران و استفاده همهجانبه از ابزار تحریمهای اقتصادی شده اما رسانههای غربی تلاش زیادی دارند تا نظام جمهوری اسلامی ایران را تنها مقصر تحریم شدن خود نشان دهند.
مرکز پژوهشی «میدل ایست آی» در تحلیل اقتصاد ایران و تاثیر تحریمها بر آن نوشت: در حالی که مدتی است مذاکرات هستهای میان آمریکا و ایران به بنبست رسیده، با تشدید تحریمها همچنان به آسیب زدن به اقتصاد ایران ادامه میدهند که نتیجه مستقیم آن در افزایش تورم، کاهش تولید ناخالص داخلی و افزایش قیمتها مشاهده میشود.
به نوشته این گزارش، «در حالی که مذاکرات برای احیای توافق هستهای ایران پویایی خاصی ندارد و از نگاه کارشناسان، فروپاشی احتمالی گفتوگوها و برجام دوراز ذهن نیست اما در این دوره تحریمها نه تنها ادامه یافته بلکه افزایش هم داشته است. دولتهای غربی به بهانههای حقوق بشری برحجم فشارها و محدودیتهای اقتصادی علیه ایران افزودهاند. بر این اساس، در همه این مدت، تحریمهای بینالمللی ادامه داشته و مردم عادی، بیشترین بار را تحمل کردهاند و بیثباتی اقتصادی زندگی روزمره را برای آنها سختتر کرده است.»
این گزارش میافزاید: اگرچه سالها تحریم به ایران یاد داده که با فشارها و محدودیتها کنار بیاید، با این حال، تورم مستمر، کاهش ارزش ریال ایران و کاهش تولید داخلی (GDP) به اوج خود رسیده است.
«اسفندیار باتمانقلیج» یکی از پژوهشگران و از اعضای شورای روابط خارجی اروپا در مورد شرایط اقتصادی ایران اعتقاد دارد خانوادهها مجبورند هزینههای زیادی را برای زندگی خرج کنند؛ آنها باید سبد خریدهای خود را اصلاح کنند. البته این کارشناس ایرانیالاصل در نهادهای اروپایی، همه مسائل اقتصادی ایران را برشمرد و حتی موسسه یادشده، نمودارهای گوناگونی را در مورد تورم و بحران در بخش های مختلف اقتصاد ایران منتشر کرد و نتیجه گرفت: تشدید تحریمها موجب بحران در جامعه ایرانی می شود.
باتمانقلیج ادعا کرده، اگرچه ایران با بحران گرسنگی شدید و آشکار دست و پنجه نرم نمیکند اما از دستدادن قدرت خرید مردم نشاندهنده وجود و بروز نوعی بحران است. کاهش معیشت و رفاه مردم عادی باید به عنوان شکست سیاستی در نظر گرفته شود که هدف آن به حداقل رساندن آسیبهای انسانی است.
تاکید غرب در مورد تاثیر مخرب تحریمها بر اقتصاد ایران
علاوه براین، دولتمردان و کارشناسان غربی بارها در مورد تاثیر مخرب تحریمها بر اقتصاد ایران اذعان دارند و انواع تحلیلها را از آینده ارائه میدهند، زیرا برای آنها هدف راهبردی و اصلی، سرنگونی نظام ایران با هر وسیله ممکن است. در حالی که در سختترین شرایط حتی دولتها و شرکتهای غربی از ارائه کمکهای انسانی و دارو به مردم ایران یا حتی کاهش اندک فشارها دریغ کردند یا در مثالی دیگر وقوع زلزله (در ایران یا سوریه) هم حتی باعث عقبنشینی ظاهری غرب نشد اما به نوشته یک مرکز پژوهشی اروپایی، دولت آمریکا با مشاهده ناآرامیها در ایران برای بهرهبرداری از آن و کمک به پیروزی مخالفان نظام در زمینه کاهش یا رفع تحریم در حوزه فناوری و اینترنت گامهای منحصر بفردی برداشت.
مرکز پژوهشی اسپانیایی «Elcano Royal Institute» با انتشار مطلبی در این زمینه، ضمن بررسی تاثیر استفاده از تحریمها و فناوری علیه ایران آورده است: دولت بایدن برخلاف گذشته، مجوزی را در زمینه اعطای معافیتهای تحریمی برای صادرات محصولات فناوری به ایران فراهم میکند که هدف آن حمایت از بخش خصوصی غرب و نیازهای جامعه مدنی ایران است. علاوه بر این، وزارت خزانهداری آمریکا امکان اجرای برنامههایی که از آزادی اینترنت در ایران حمایت میکنند، از جمله توسعه و پشتیبانی نرمافزار ضد نظارت را بررسی کرده است.
تلاش برای به بنبست رساندن ایران
در همین چارچوب همه تلاش نهادهای پژوهشی غربی این است که مشکلات اقتصادی کشور را به ساختار جمهوری اسلامی و فرار سرمایهگذاران از ایران به دلیل سیاستهای نظام و تحریم ارتباط دهند و به مخاطبان میگویند: رفع مشکلات ایران در گرو دو دگرگونی بزرگ است؛ نخست فروپاشی ساختار مدیریتی کنونی ایران و سپس تغییر در نگاه و خط مشیهای کلان سیاسی و بین المللی.
اتاق فکر «مرکز امنیت جدید آمریکا» (CNAS) به جای آنکه وضعیت اقتصادی ایران را حاصل تحریم و فشار دولتهای غربی بداند آن را فقط نتیجه سیاستهای ایران و نوع مدیریت و ساختار آن بیان کرده و در گزارشهای خود این موضوع را القا میکند که ناکارآمدی و بحرانهای نظام غیرقابل حل هستند.
این اتاق فکر آمریکایی در یکی از چند تحلیل خود، از اقتصاد ایران در چند ماه بعد از آغاز ریاست جمهوری رئیسی مدعی شد: به دلیل اجتناب دولت رئیسی از ترسیم مسیری روشن برای ازسرگیری مذاکرات هستهای و غیرمحتمل بودن لغو تحریمها، شرایط برای مردم عادی ایران در حال بدتر شدن است. حقیقت آشکار در مورد این کشور نفتخیز آن است که فقر ناشی از کسری بودجه فزاینده دولت و خروج سرمایهگذاران خارجی که زمانی به تقویت بخشهای مختلف اقتصاد کمک میکردند، بدتر شده است.
در بخش دیگری از این تحلیل، با هدف تخریب ذهن مخاطب ادعا کرده: بیثباتی اقتصاد ایران و تنشهای غیرقابل رفع جمهوری اسلامی با جامعه جهانی، از جمله غرب و شرکای آسیایی و منطقهای آن برای ایجاد شکاف بین سرمایهگذاران خارجی و بازار ۸۵ میلیونی مصرفکنندگان ایرانی کافی بوده است. اگر اینگونه نبود این بازار برای هر سرمایهدار و کارآفرینی جذاب بوده و میتوانست سودآور باشد.
گزارش این اتاق فکر مهم آمریکایی، مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران را با شرایط کنونی غیرقابل حل دانسته و مدعی شده است: بیماریهای مزمن اقتصادی و سوءمدیریت و بیتوجهی، سبب شده هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست ریسک سرمایهگذاری در یک اقتصاد به شدت تحریمشده و مملو از فساد را بپذیرد... .
این تحلیل در پایان، خواسته غرب را در قالب سخن کارشناسان اینگونه بازتاب داد: با وجود تحریمهای سخت کنونی، سرمایهگذاریهای خارجی عمده در ایران، به ویژه سرمایهگذاریهایی با افق زمانی بلندمدت که برای رفاه اقتصاد ایران در بلندمدت حیاتی هستند، غیرقابل تصور است. فقط در شرایط ثبات سیاسی و اقتصادی و پایان یافتن تحریمها، اقتصاد ایران میتواند از سرمایهگذاری مستقیم خارجی برای تنوع بخشیدن به صادرات تولیدی خود به شیوهای پایدار استفاده کند.
ناامیدی غرب از کسب نتیجه از ناآرامیها
دولتهای غربی از کسب نتیجه از ناآرامیهای داخلی ناامید شده و به نظر می رسد تلاش دارند با ناامیدسازی افکارعمومی با اهرم مشکلات اقتصادی، بحرانی دیگر را کلید بزنند. اندیشکده «دفاع از دموکراسی ها» چند روز پیش در گزارشی نوشت، با کاهش ارزش ریال به پایینترین میزان در برابر دلار آمریکا، اعتراضهای تازهای در ایران کلید میخورد.
در این گزارش با اشاره به اینکه نرخ ارز در بازار ایران به شدت تحت تاثیر تحریمها و چشمانداز رفع تحریمها قرار دارد، اضافه کرده، پیش از سال ۲۰۱۸(۱۳۹۷) که دولت ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵(۱۳۹۳) خارج شد نرخ ارز در بازار حدود ۶۰ هزار ریال به ازای هر دلار بود. تا همین اواخر، چشم انداز توافق هستهای با مذاکره مجدد، ارزش ریال ایران را تقویت میکرد. با انباشتهشدن تحریمهای بینالمللی به دلیل نقض حقوق بشر و همکاری ایران با روسیه، نرخ ارز شروع به سقوط کرد. اکنون چشمانداز یک توافق تازه همچنان در حال کمرنگ شدن است، بازار واقعیت را در مورد ریال پذیرفته و تلاش بانک مرکزی برای جلوگیری از گشترش بحران هم کارساز نشده است.
این گزارش در پایان خواسته اصلی ایالات متحده را اینگونه بیان کرده: بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل میتواند کاهش دسترسی به ارز را تشدید کند و به شدت بر سیستم مالی ایران تأثیر بگذارد. این امر فشار بر نظام ایران را به حداکثر میرساند تا فعالیتهای مضر خود را متوقف کند. بیشتر ذخایر ایران در سراسر جهان مسدود شده است، علاوه براین دسترسی تهران به ذخایر ارزی در داخل ایران هم محدود است و هر بار که ارز به بازار تزریق میشود، این ذخایر کاهش بیشتری پیدا میکند. بنابراین، ایران در شرایط بیپول خواهد شد و اگر بار دیگر نرخ ارز رسمی خود را تعدیل کند، تورم سر به فلک میکشد و همین امر موجب میشود تا اعتراضهای بیشتری علیه نظام ایجاد شود.
منبع:ایرنا