چرا ضدانقلاب بر استفاده از واژه «حمله شیمیایی» به مدارس اصرار دارد؟

در گزارش پیش رو به علل پافشاری رسانه های معاند بر استفاده از واژه حمله شیمیایی به مدارس پرداخته ایم.
تصویر چرا ضدانقلاب بر استفاده از واژه «حمله شیمیایی» به مدارس اصرار دارد؟

به گزارش سایت خبری پرسون، تلاش همه‌جانبه برای زنده کردن مفهوم هراس‌آور «حمله شیمیایی» در ذهن شهروندان کشوری که یکی از بزرگترین قربانیان سلاح‌های شیمیاییِ اعطایی کشورهای غربی به صدام معدوم است، به‌طور قطع از پیگیری سناریوی پیچیده از سوی معاندین برای ضربه به امنیت روانی جامعه ایران حکایت می‌کند.

رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در گزارشی نوشت: طی چند هفته گذشته و به‌ویژه چند روز اخیر موضوع بدحالی برخی دانش‌آموزان دختر در تعدادی مدارس کشور به یکی از موضوعات پرتکرار در رسانه‌ها تبدیل شد و به‌دلیل حساسیت موضوع، رئیس‌جمهور محترم با ورود به این مسئله، وزارت کشور را مسئول رسیدگی به این پرونده کرد.

گرچه ابعاد این رخداد از نظر عددی بسیار محدود است لیکن از آنجا که با سلامت دختران نوجوان در ارتباط است نگرانی توأمان خانواده‌ها و مسئولین را در پی داشته است.

از سویی؛ با وجود بررسی‌های همه‌جانبه دستگاه‌های مسئول، چنانچه در بیانیه روز گذشته وزیر کشور نیز بیان شد، گرچه سرنخ‌هایی در این رابطه به‌دست آمده اما هنوز نمی‌توان درباره ریشه اصلی بروز این اتفاق، اظهارنظر قطعی کرد.

با این حال؛ واکاوی ابعاد موضوع چند نکته اساسی را به دست می‌دهد:

نخست؛ بررسی‌های انجام شده تاکنون نشان می‌دهد که از نقطه‌نظر عامل پدید آورنده‌ی بدحالی دانش‌آموزان، دستِ‌کم چهار دلیل وجود داشته است:

ـ در موارد خیلی معدودی، آثار و علائم بالینی، مشترک بوده و چنانچه در بیانیه وزیر محترم کشور بدان اشاره شده، نتیجه بررسی‌های وزارت بهداشت در خصوص تشخیص دقیق عامل این مسئله، بلافاصله پس از نهایی شدن به اطلاع عموم خواهد رسید.

ـ در برخی موارد، علائم مشاهده شده مشترک نبوده که می‌تواند نشانه‌ای از غیر همسان بودن ریشه رخداد در مناطق مختلف باشد.

ـ عامل بروز اتفاق در برخی موارد هم خودِ دانش‌آموزان بوده‌اند که از سر بازی‌گوشی دست به چنین اقداماتی زده‌اند. از این نوع اقدامات در گذشته به کرات از سوی دانش‌آموزان و در مدارس مختلف با هدف ماجراجویی و شیطنت‌های دوران نوجوانی انجام شده اما بازتاب زیادی نداشته است.

ـ در بیشتر موارد اعلام شده نیز، پس از بررسی‌های دقیق مشخص شده که اساسا اتفاقی رقم نخورده و جو روانی شدید منجر به ترس و واهمه دانش‌آموزان، اولیاء مدرسه و خانواده‌ها شده است.

دوم؛ در حالی که دستگاه‌های مسئول در کشور به‌ویژه نهادهای مربوطه در حوزه بهداشت و سلامت با جدیت به‌دنبال ریشه‌یابی و اقدامات صیانتی در این زمینه هستند، موضوع فوق به سوژه اول رسانه‌های معاند فارسی‌زبان نیز تبدیل شده تا طبق معمول با فضاسازی‌های غیر واقعی، آرامش و امنیت روانی جامعه را به چالش بکشند.

فضاسازی گسترده رسانه‌های معاند در این خصوص که با تاکید بر استفاده از کلیدواژه حمله شیمیایی به مدارس دخترانه در حال پیگیری است بسیار جالب توجه است، به‌ویژه آنکه جنس اقدامات و عملیات روانی آنها کاملا با جنس و روند فضاسازی آنها در اغتشاشات پاییز سال‌جاری مشابهت دارد.

همان‌گونه که مهمترین تکنیک روانی به‌کار گرفته شده در جریان اغتشاشات، «اکثریت‌نمایی» با هدف القاء «توهم بی‌شمار بودن» بود و البته خروش چند ده میلیونی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن این سناریو را خنثی کرد، در ماجرای مسمومیت‌ها هم، این رسانه‌ها می‌کوشند این‌گونه القاء کنند که جمع کثیری از دختران دانش‌آموز در سراسر کشور هدف حمله شیمیایی! قرار گرفته‌اند، تا از این رهگذر آرامش روانی جامعه را دست‌خوش آسیب نموده و نظام را به ناکارآمدی و حتی دست داشتن در این اقدام متهم کنند.

به بیان دقیق‌تر؛ سناریوی جدید ضدانقلاب، ادامه همان سناریوی اغتشاشات پاییز است که می‌خواست جامعه زنان، دانشجویان و دانش‌آموزان و خانواده‌های آنان را در مقابل نظام قرار دهد اما شکست خورد و این بار از این طریق در پی رسیدن به همان هدف است.

سوم؛ گرچه هنوز امکان اظهارنظر قطعی در مورد ریشه و عوامل این اتفاق وجود ندارد اما فضاسازی‌ رسانه‌های معاند و شبکه‌های مرتبط با آنها در داخل به‌ویژه اصرار بر استفاده از واژه هراس‌آور حمله شیمیایی به مدارس، این گمانه را تقویت می‌کند که یا آنها خود به هر شکلی، درگیر و عامل این وضعیت هستند یا دستِ‌کم فضای پیش‌آمده را فرصتی مناسب برای موج‌سواری و رسیدن به اهداف ضد مردمی خود می‌دانند.

تلاش برای زنده کردن مفهوم هراس‌آور حمله شیمیایی در ذهن شهروندان کشوری که یکی از بزرگترین قربانیان سلاح‌های شیمیاییِ اعطایی کشورهای غربی به صدام معدوم است، به‌طور قطع از پیگیری سناریوی پیچیده از سوی معاندین برای ضربه به امنیت روانی جامعه ایران حکایت می‌کند.

چهارم؛ در پی تسری اجتماعی این موضوع و ناامنی روانی ایجاد شده برای خانواده‌ها، تجمعات اعتراضی محدودی در مقابل برخی مدارس و ادارات آموزش‌وپرورش شکل گرفته که شرکت‌کنندگان در آن دو گروه هستند؛ گروه اکثریت شامل مردم و خانواده واقعی دانش‌آموزان است و از حاکمیت مطالبه‌ی پیگیری موضوع را دارند که حق طبیعی آنان بوده و نظام باید پاسخ‌گوی آنان باشد.

گروه اقلیتی هم هستند که مانند اغتشاشات گذشته به‌عنوان بازوی اجرایی معاندین ایفای نقش کرده و هدفشان نه سلامت دانش‌آموزان و پیگیری واقعی موضوع که تشدید ناامنی روانی و ایجاد اغتشاش و درگیری است.

اقدامات این گروه که عموما هیچ نسبتی هم با دانش‌آموزان ندارند، نه تنها به حل مسئله کمکی نمی‌کند بلکه ضمن تامین خوراک رسانه‌ای برای معاندین، روند بررسی را مختل خواهد کرد و طبعا نظام اجازه تداوم اقداماتی از این دست را به آنان نخواهد داد.

بر این اساس به نظر می‌رسد؛ باید تا اتمام بررسی‌های دقیق و موشکافانه دستگاه‌های مسئول که همگی با تاکید رئیس جمهور برای حل مسئله بسیج شده‌اند، صبوری کرد و با جلوگیری از دامن زدن به شایعات، فضا را برای تسریع در این روند مهیا نمود.

منبع:isna

466100