به گزارش سایت خبری پرسون، این معضل به حدی جدی است که «رابرت بن لوبان والاس» وزیر دفاع انگلیس اعلام خطر کرده است که نیروهای اوکراین اگر در استفاده از مهمات خود صرفهجویی نکنند، ممکن است دیگر گلولهای برای شلیک کردن نداشته باشند.
این سخن یک حقیقت اساسی را به ما یادآوری میکند که «به شهادت تاریخ، قدرت بیرحم نظامی و مهمتر از آن، توانایی حفظ و تداوم آن در طی یک دوره طولانی، پارامتری است که در پایان جنگها جبهه پیروز را مشخص میکند».
بسیاری بر این عقیدهاند که موفقیت اولیه اوکراین در برابر نیروی ظاهراً غالب روسیه نشان داد که تسلیحات با فناوری پیشرفته و چابکی در استراتژی و استقرار نیروها، برای شکست ارتشهای بزرگتر از ارتش خودی، کفایت میکند.
این موفقیتهای اولیه اوکراین همچنین اجماع نظامی بریتانیا را تأیید کرد که انگلیس باید در بحث سایبری، رایانهها، وسایل نقلیه بدون سرنشین و آموزش واحدهای تکاور، مشاوره و راهنمایی متحدان سرمایهگذاری کند تا اینکه به فکر تقویت پیادهنظام رزمی، نیروهای سنگین زرهی و سایر سلاحهای متعارف که گاهی اوقات به طور تحقیرآمیزی از آنها به عنوان «میراث» (نظامی) گذشتگان یاد میشود، باشد.
اما این چیزی نیست که جنگ به ما نشان داده است. در واقع فاجعهبار خواهد بود اگر شکستهای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه غرب را فریب دهد و فکر کند که قدرت نظامی سخت متعلق به گذشته است. نیروهای او نه به این دلیل که بر استفاده گسترده از تانکها و خودروهای زرهی علیه یک حریف زیرکتر تکیه کردهاند، بلکه به این دلیل که این قابلیتها به طور مؤثری به کار گرفته نشدهاند هنوز آنچنان که باید کاری از پیش نبردهاند.
همچنین باید به این موضوع اعتراف کرد که در طرف اوکراینی، قدرت سایبری و هواپیماهای بدون سرنشین نقش مهمی را ایفا کردهاند و اطلاعات الکترونیکی و نظارت هوایی نیز بسیار مهم است اما تغییردهنده واقعی بازی، سلاحهای سنگین و تهاجمی ارائهشده توسط ایالات متحده، مانند سامانههای موشکی هیمارس (HIMARS) بودهاند که بهویژه علیه پایگاههای لجستیکی روسیه و نیروهای خط مقدم این کشور که با کمبود تدارکات مواجه شده بودند، ویرانگر عمل کرده است.
به همین ترتیب، تانکها و خودروهای زرهی رزمی پیاده نظام، کاربردهای رزمی مداوم خود را نشان دادهاند و دقیقا به همین دلیل است که تسلیحات زرهی سنگین در صدر فهرست ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین برای دریافت کمکهای نظامی قرار دارند.
اما مانند همه درگیریهای مهم قرن بیستم، در جنگ اوکراین نیز این توپخانه است که بیشترین تلفات را به هر دو طرف وارد کرده است؛ بنابراین بیهوده نیست که به آن لقب «پادشاه نبرد» دادهاند.
همه اینها بر حماقت استراتژی دفاعی کنونی بریتانیا تأکید میکند. بر اساس این استراتژی، ما (انگلیس) سرمایهگذاری در حوزه تسلیحات کم تعداد ولی با فناوری پیشرفته را به بهای کمتوجهی به قدرت رزمی متعارف، در اولویت استراتژی دفاعی خود قرار دادهایم در حالی که باید تمرکز اصلی خود را بر تقویت نیروهای رزمی زرهی خود بگذاریم.
تکان دهنده است که تانکها و خودروهای سنگین زرهی ما (انگلیس) دارای اولویت پایینی هستند و همین طرز فکر باعث شده است که تعداد تانکهای ما (انگلیس) به کمتر از ۲۰۰ عدد کاهش یابد و وَریر (Warrior) تنها خودروی زرهی رزمی پیاده نظام ما بدون در نظر گرفتن جایگزینی برای آن، در حال حذف شدن از ارتش انگلیس است.
به همان اندازه نبود سرمایهگذاری در توپخانه نیز تکان دهنده است. برخی معتقدند که در مواجهه با درگیری مانند اوکراین، مهمات ارتش بریتانیا در عرض چند روز تمام خواهد شد چرا که به دلیل فشارهای بودجه، ما چیزی مانند ذخایر کافی مهمات نداریم.
خوشبختانه به نظر میرسد که والاس به عنوان یک نظامی واقعی، اهمیت این موضوع را درک میکند و بنا به گزارشها درخواست افزایش ۱۱ میلیارد پوندی در بودجه دفاعی را دارد اما ما (انگلیس) در این زمینه به چیزی بیش از پول نیاز داریم.
ما (انگلیس) نیاز به تغییر در طرز فکر داریم. این به اندازه کافی شرمآور بود که در پایان جنگ سرد، مجبور شدیم سه لشکر زرهی را ادغام کنیم تا بتوانیم فقط یک لشکر کوچک را برای شرکت در جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱-۱۹۹۰) اعزام کنیم اما بدتر این است که امروز دیگر حتی نتوانستیم آن کار را هم انجام دهیم.
در افغانستان با کمبود تجهیزات در همه جا، هیچ تلاشی برای قرار دادن صنایع دفاعی در شرایط جنگی صورت نگرفت و اکنون نیز شاهد تکرار همان شکست در بحث پر کردن ذخایر مهمات اوکراین هستیم که باید ماهها پیش، وقتی که آشکار شد این جنگ نبردی طولانی خواهد بود، به آن رسیدگی میشد.
هر روز، سلاحهای روسیه سه برابر بیشتر از سلاحهای اوکراین گلولههای خود را شلیک میکنند اما صنعت دفاعی مسکو در شرایط جنگی قرار دارد؛ با افزایش تولید و هیچ نشانهای از کمبود مهمات. مسابقه تسلیحاتی کنونی بین روسیه و غرب که ما در حال از دست دادن آن هستیم باید به عنوان یک هشدار مهیب در مورد وضعیت دفاع ملی کشورهای غربی در نظر گرفته شود